scamper

/ˈskæmpər//ˈskæmpə/

معنی: گریز، چهار نعل، فرار باشتاب، بتاخت رفتن، چهار نعل دودیدن، چهار نعل رفتن
معانی دیگر: با شتاب رفتن، شتافتن، دوان دوان رفتن، حرکت با شتاب، دوندگی، فرار، پرواز سریع

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scampers, scampering, scampered
• : تعریف: to run quickly or playfully.
مشابه: trip

- The squirrels were scampering about the yard.
[ترجمه گوگل] سنجاب ها در حیاط می چرخیدند
[ترجمه ترگمان] سنجاب ها در حیاط جست وخیز می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a hasty or playful run.
مشابه: scuttle, trip

- The children enjoyed their scamper across the lawn.
[ترجمه گوگل] بچه ها از دور زدنشان در چمنزار لذت می بردند
[ترجمه ترگمان] بچه ها از محوطه چمن گذشتند و از محوطه چمن گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Her weedy children would scamper up to practice karate in the clearing of his property.
[ترجمه گوگل]بچه های علف هرز او برای تمرین کاراته در پاکسازی اموال او به سرعت می رفتند
[ترجمه ترگمان]فرزندان پر از علف هرز او به سمت بالا رفتن از زمین به سمت تمرین کاراته حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Closer by, red foxes scamper along Further Lane and deer browse near the front door.
[ترجمه گوگل]نزدیک‌تر، روباه‌های قرمز در امتداد «فورتر لین» می‌چرخند و آهوها در نزدیکی در ورودی خانه می‌گردند
[ترجمه ترگمان]از نزدیک تر، روباه ها قرمز به سوی لین و گوزن به سمت در ورودی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why not just demand their valuables and scamper off?
[ترجمه گوگل]چرا فقط اشیای قیمتی آنها را مطالبه نمی کنید و از بین نمی روند؟
[ترجمه ترگمان]چرا فقط valuables و scamper را طلب نکنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Near their back porch, they said, rats scamper about, and maggots slither near trash bins.
[ترجمه گوگل]به گفته آنها، در نزدیکی ایوان پشتی آنها، موش ها دور می زنند و حشره ها نزدیک سطل های زباله می لغزند
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی ایوان خانه آن ها می گفتند که موش ها و کرم ها در کنار سطل های زباله نشسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scamper: Do not yell me! Igor: Please pull switch.
[ترجمه گوگل]اسکمپر: فریادم نزن! ایگور: لطفا سوئیچ را بکشید
[ترجمه ترگمان]! سرم داد نزن ایگور … لطفا بزن به چاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let the dog for a scamper.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سگ برای یک اسکمپر
[ترجمه ترگمان]این سگ رو برای اسکامپر رها کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The following day, scamper about goes to small white hare bakery, " Boss, have 100 bun? "
[ترجمه گوگل]فردای آن روز، غمگین به نانوایی خرگوش سفید کوچک می رود، "رئیس، 100 نان داری؟"
[ترجمه ترگمان]روز بعد، جست و جو برای رفتن به نانوایی small کوچک، \"رئیس\"، ۱۰۰ کلوچه دارد؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scamper before you get in deeper with this bunch.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه با این دسته عمیق‌تر وارد شوید، از خود دور شوید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که با این گروه عمیق تر بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She loves to scamper through the woods of the forest.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد از میان جنگل های جنگل بپرد
[ترجمه ترگمان]اون دوست داره که از وسط جنگل فرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If anyone cut themselves, he could smell the scent of blood and would scamper towards it.
[ترجمه گوگل]اگر کسی خود را می برید، بوی خون را استشمام می کرد و به سمت آن می رفت
[ترجمه ترگمان]اگر کسی نفس بکشد، بوی خون را حس می کرد و به سوی آن می شتافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The message is in family philtrum get about, immediately scamper opened boiler, all kin think method to search.
[ترجمه گوگل]پیام در خانواده philtrum دریافت در مورد، بلافاصله scamper باز دیگ بخار، همه اقوام فکر روش برای جستجو
[ترجمه ترگمان]این پیام در خانواده philtrum قرار دارد و فورا به سمت دیگ بخار باز می گردد که همه برای جستجو به آن فکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bundles of candles were procured, and straightway there was a general scamper up the hill.
[ترجمه گوگل]بسته های شمع تهیه شد، و بلافاصله یک هجوم عمومی به بالای تپه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]چندین دسته شمع به دست آوردند و بی درنگ یک ژنرال برخاست و از تپه بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "If you don't believe me, follow me into the forest and see for yourself, " continued the fox. "Watch how the animals scamper off at the mere sight of me! "
[ترجمه گوگل]روباه ادامه داد: «اگر حرفم را باور نمی‌کنی، به دنبال من در جنگل برو و خودت ببین » "مراقب باشید که چگونه حیوانات تنها با دیدن من از بین می روند!"
[ترجمه ترگمان]روباه ادامه داد: \" اگر حرف مرا باور نمی کنی، مرا در جنگل دنبال کن و خودت ببین \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dauber is usually naked, and to get to the refrigerator he must scamper past the video camera that is always watching from the foot of his stairs.
[ترجمه گوگل]داوبر معمولاً برهنه است و برای رسیدن به یخچال باید دوربین فیلمبرداری را که همیشه از زیر پله‌هایش تماشا می‌کند بگذرد
[ترجمه ترگمان]dauber معمولا برهنه است و برای رسیدن به یخچال باید از دوربین ویدئویی که همیشه از پایین پله ها مراقبت می کند عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گریز (اسم)
escape, scuttle, allusion, getaway, evasion, flight, digression, jink, elusion, subterfuge, gink, guy, scamper, escapement, desertion, loup, truancy, sidestep

چهار نعل (اسم)
gallop, brattle, canter, scamper, gallopade, tantivy

فرار با شتاب (اسم)
scamper

بتاخت رفتن (فعل)
scamper

چهار نعل دودیدن (فعل)
scamper

چهار نعل رفتن (فعل)
course, gallop, scamper

انگلیسی به انگلیسی

• playful run, quick run, scuttle, scurry
run quickly and playfully, scurry, scuttle
when children or small animals scamper somewhere, they move with small, quick, bouncing steps.

پیشنهاد کاربران

scamper away/off= دررفتن - گریختن - پا به فرار گذاشتن
با گام های سریع و کوتاه دویدن
چهار نعل دویدن

بپرس