پیشنهاد‌های حمیدرضا (٣,٣٨٠)

بازدید
٤,٥٩٢
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در جای خود ماندن تکان نخوردن حرکت نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کم کم ضعیف شدن صدا کم کم محو شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

با دست چیزی را به کسی دادن باقی ماندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نباریدن باران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدام غر زدن مدام از چیزی گله کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیالم راحت شد که. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در موضوع و مسیری ماندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناامیدت نمی کنم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ دادن از طریق نامه نگاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارائه دادن مدرکی محکم دال بر عدم حضور در صحنه جرم ( بهانه ای محکم ارائه دادن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رای دادن نامه نوشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

فقط غذای به خصوصی را خوردن زنده ماندن توسط غذایی معین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیز خطرناک و ناخوشایند تجربه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای چیزی یا کسی زندگی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همین تازه. . . . تموم کردم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

چه مدته. . . ؟ از کی. . . ؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار خشمگین ( چهره )

پیشنهاد
٢

اسپند روی آتش بودن مشغله داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نو مانند روز اول نوی نو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ظاهرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاملا شبیه به هم با هم مو نزدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقش داشتن دست داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تاثیر داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

انتخاب دوم کسی بودن اولویت دوم کسی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورتر ایستادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نظر ندادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

روند چیزی را متوقف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عقب نشستن، هیچ اقدامی نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

احیا کردن قانع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعات کسب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرت و پرت تحویل من نده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

طاقتم تموم شده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عمرا همچین اتفاقی بیافته.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به وسعم نمیرسه در اون حد نیستم از سر من زیادیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خوبه که. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به تعبیری

پیشنهاد
٠

رک و راست حرف زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ادامه دادن پیوسته انجام دادن ( کاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حرف دل خود را زدن صادقانه نظر خود را بیان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زبانی سخن گفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

فاش کردن لو دادن رها کردن آزاد کردن بلند کردن ( طول لباس و. . . ) گشاد کردن ( لباس )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ضروری لازم یک چیز ضروری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( از جایی ) اسباب کشی کردن ( از جایی ) نقل مکان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کاری را به نحو احسن انجام دادن موفق شدن از عهده کاری برآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیز ناامیدکننده ضدحال حالگیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منحل شدن فسخ شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نشنیده گرفته شدن حرف