ترجمه‌های محسن قنبری (١٣٤)

بازدید
٢٨٨
تاریخ
٦ ماه پیش
متن
We wandered along the shore, stepping over the flotsam that had washed up in the night.
دیدگاه
٠

ما در امتداد ساحل پرسه زدیم و از روی خرابه هایی که در طول شب به ساحل کشیده شده بود، قدم زدیم.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He would walk along the beach collecting the flotsam and jetsam that had been washed ashore.
دیدگاه
٠

او در امتداد ساحل راه می رفت و هرچیزی که به ساحل می رسید را جمع می کرد

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
A great many empty barrels were amongst the flotsam from the ship.
دیدگاه
٠

تعداد زیادی بشکه های خالی در بین بقایای کشتی بود

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The incorporation of microelectronics in products and manufacturing processes is likely to accelerate this trend.
دیدگاه
٠

استفاده از میکروالکترونیک در محصولات و فرآیندهای تولید احتمالا این روند را تسریع خواهد کرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The larger unincorporated industrial towns could petition for incorporation under this Act and many did so over the following years.
دیدگاه
٠

شهرک های صنعتی بزرگ تر بدون سهام می توانستند برای ادغام تحت این قانون درخواست دهند و بسیاری این کار را در سال های بعد انجام دادند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Furthermore, in times of economic constraints, the incorporation of aspects of an economics-based strategy may be beneficial.
دیدگاه
٠

علاوه بر این، ادغام جنبه های یک استراتژی مبتنی بر اقتصاد در زمان های محدودیت های اقتصادی، می تواند مفید باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
understand yourself in order to better understanding others.
دیدگاه
٠

خودت رو درک کن تا بتونی دیگران رو بهتر درک کنی.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
They work long hours in order to take home a fat wage packet.
دیدگاه
٠

اونها ساعت ها کار میکنن تا بتونن یه بسته پول گنده به خونه برسونن

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The government plans to cut taxes in order to stimulate the economy.
دیدگاه
٠

دولت با کاهش مالیات قصد داره اقتصاد رو تشویق کنه

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
In order to complete the job today, we must begin now.
دیدگاه
٠

برای اینکه کار امروز رو تموم کنیم باید همین الان شروع کنیم

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Her job with the animal shelter doesn't pay a great deal, but she finds the work very fulfilling.
دیدگاه
٠

کارش در پناهگاه حیوانات پول زیادی براش نداره، ولی کارش رو خیلی باارزش میبینه

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She was a foreign film buff.
دیدگاه
٠

او عاشق سینمای خارجی بود

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The media depict him as a left-wing bogeyman.
دیدگاه
٠

رسانه ها او را به عنوان هیولایی چپ گرا معرفی می کنند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Her paintings depict the lives of ordinary people in the last century.
دیدگاه
٠

نقاشی های او زندگی عوام را در قرن گذشته نشان می دهد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Although we still depict nostalgic snow scenes on Christmas cards, winters are now very much warmer.
دیدگاه
٠

اگرچه ما هنوز صحنه های نوستالژیک برفی را در کارت های کریسمس نشان می دهیم، اما زمستان ها اکنون بسیار گرمتر هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The extent of the disaster can scarcely be depicted in words.
دیدگاه
٠

میزان فاجعه به سختی می تواند با کلمات توصیف شود

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Mr. Salinger depicted the juvenile character with great accuracy,
دیدگاه
٠

آقای" سالینگر شخصیت جوان را با دقت زیادی تصویر کرده است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The artist and the author both tried to depict the sunset's beauty.
دیدگاه
٠

هنرمند و نویسنده هر دو سعی کردند زیبایی غروب آفتاب را تصویر کنند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
As President, he affirmed that no tyranny went unnoticed.
دیدگاه
٠

او به عنوان رییس جمهور تأیید کرد که هیچ ستمگری نادیده گرفته نمی شود

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
All tyranny is hateful to us.
دیدگاه
٠

همه ی ستم ها برای ما نفرت انگیز است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Freedom from tyranny is a principle we should always defend.
دیدگاه
١

آزادی از استبداد، یک اصل است که باید همیشه از آن دفاع کنیم.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
I'm the sole victim of Mother's tyranny.
دیدگاه
٠

من قربانی منحصر بفرد ظلم مادر هستم

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Self-expression and individuality are the greatest weapons against tyranny.
دیدگاه
٠

خودابرازی و اصالت، بزرگترین سلاح ها در برابر استبداد است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
They came to America to escape political tyranny.
دیدگاه
٠

آنها از دست استبداد سیاسی به آمریکا فرار کردند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The children had no protection against the tyranny of their father.
دیدگاه
٠

فرزندان در مقابل بیداد پدرشان هیچ حمایتی نداشتند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Under the tyranny of the dictator, thousands of innocent people were unlawfully imprisoned or killed.
دیدگاه
٠

در لوای بیداد ستمگر، هزاران انسان بی گناه به طور غیرقانونی زندانی یا کشته شدند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The Christmas spectacular drew a large audience.
دیدگاه
٠

کریسمس تماشایی ، شنوندگان زیادی را جلب کرد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
His last dive was spectacular, and the spectators burst into wild applause.
دیدگاه
٠

آخرین شیرجه او تماشایی بود و تماشاگران به شدت تشویق کردند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The spectacular set for the opera must have been very costly to build.
دیدگاه
٠

ساخت این صحنه ی پر زرق و برق برای اپرا باید خیلی گران باشه

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
I'm supposed to have handed in a first draft of my dissertation.
دیدگاه
٠

من قرار بود اولین پیش نویس پایان نامه ام رو تحویل بدم

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She's supposed to do an hour's homework every evening.
دیدگاه
٠

قرار است هر شب تکالیف یک ساعته را انجام دهد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
I didn't know I wasn't supposed to.
دیدگاه
٠

نمی دانستم که نباید

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
A driver is not supposed to flash his lights at the coming vehicles.
دیدگاه
٠

یک راننده نباید چراغ های خود را به سمت وسایل نقلیه روبرو روشن کند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
This coat was supposed to keep rain out, but water has soaked through.
دیدگاه
٠

قرار بود این کت جلوی باران را بگیرد ولی اب در ان نفوذ کرده

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
What am I supposed to do?
دیدگاه
٠

چه کاری باید انجام بدم.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
You're not supposed to get out of bed without a nurse.
دیدگاه
٠

تو نباید بدون پرستار از رختخواب بلند بشی

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Students are not supposed to be wandering the halls during classes.
دیدگاه
٠

دانشجوها نباید در طول کلاس ها در راهروها قدم بزنند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The furniture was supposed to arrive yesterday, but there was some delay.
دیدگاه
٠

اثاثیه دیروز میرسید ولی کمی تاخیر داشت

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
What are you doing here? You're supposed to be at work.
دیدگاه
٠

اینجا چیکار میکنی؟ تو باید سر کار باشی

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Everyone is supposed to be at work by nine o'clock.
دیدگاه
٠

همه باید تا ساعت 9 سر کار باشند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
I'm supposed to deliver this package to the manager and no one else.
دیدگاه
٠

من باید این بسته رو به مدیر و نه کسی دیگه برسونم

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The supposed answer to that question is "yes."
دیدگاه
٠

پاسخ مورد انتظار به این سوال "بله" است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
About 4% of the prison population have chronic psychiatric illnesses.
دیدگاه
٠

حدود 4 درصد از جمعیت زندانیان دچار بیماری های بیماری های روانی مزمن هستند

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
000 deaths a year from chronic lung disease are attributable to smoking.
دیدگاه
٠

سالانه000 مرگ و میر ناشی از بیماری مزمن ریوی ناشی از مصرف سیگار است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He is a chronic alcoholic.
دیدگاه
٠

او یکدائم الخمر است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He was a chronic alcoholic and unable to hold down a job.
دیدگاه
٠

او یک دائم الخمر بود و قادر به حفظ شغل نبود

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The illness frequently coexists with other chronic diseases.
دیدگاه
١

این بیماری اغلب با بیماری های مزمن دیگر همراه است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
There is a chronic shortage of teachers.
دیدگاه

کمبود مداوم معلم وجود دارد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
A child is better unborn than untaught.
دیدگاه
٠

بچه بهتر است به دنیا نیاید تا اینکه اموزش نبیند