ترجمه‌های محسن قنبری (١٣٤)

بازدید
٤٣٢
تاریخ
٩ ماه پیش
متن
We wandered along the shore, stepping over the flotsam that had washed up in the night.
دیدگاه
٠

ما در امتداد ساحل پرسه زدیم و از روی خرابه هایی که در طول شب به ساحل کشیده شده بود، قدم زدیم.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He would walk along the beach collecting the flotsam and jetsam that had been washed ashore.
دیدگاه
٠

او در امتداد ساحل راه می رفت و هرچیزی که به ساحل می رسید را جمع می کرد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
A great many empty barrels were amongst the flotsam from the ship.
دیدگاه
٠

تعداد زیادی بشکه های خالی در بین بقایای کشتی بود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The incorporation of microelectronics in products and manufacturing processes is likely to accelerate this trend.
دیدگاه
٠

استفاده از میکروالکترونیک در محصولات و فرآیندهای تولید احتمالا این روند را تسریع خواهد کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The larger unincorporated industrial towns could petition for incorporation under this Act and many did so over the following years.
دیدگاه
٠

شهرک های صنعتی بزرگ تر بدون سهام می توانستند برای ادغام تحت این قانون درخواست دهند و بسیاری این کار را در سال های بعد انجام دادند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Furthermore, in times of economic constraints, the incorporation of aspects of an economics-based strategy may be beneficial.
دیدگاه
٠

علاوه بر این، ادغام جنبه های یک استراتژی مبتنی بر اقتصاد در زمان های محدودیت های اقتصادی، می تواند مفید باشد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
understand yourself in order to better understanding others.
دیدگاه
٠

خودت رو درک کن تا بتونی دیگران رو بهتر درک کنی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
They work long hours in order to take home a fat wage packet.
دیدگاه
٠

اونها ساعت ها کار میکنن تا بتونن یه بسته پول گنده به خونه برسونن

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The government plans to cut taxes in order to stimulate the economy.
دیدگاه
٠

دولت با کاهش مالیات قصد داره اقتصاد رو تشویق کنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
In order to complete the job today, we must begin now.
دیدگاه
٠

برای اینکه کار امروز رو تموم کنیم باید همین الان شروع کنیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Her job with the animal shelter doesn't pay a great deal, but she finds the work very fulfilling.
دیدگاه
٠

کارش در پناهگاه حیوانات پول زیادی براش نداره، ولی کارش رو خیلی باارزش میبینه

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She was a foreign film buff.
دیدگاه
٠

او عاشق سینمای خارجی بود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The media depict him as a left-wing bogeyman.
دیدگاه
٠

رسانه ها او را به عنوان هیولایی چپ گرا معرفی می کنند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Her paintings depict the lives of ordinary people in the last century.
دیدگاه
٠

نقاشی های او زندگی عوام را در قرن گذشته نشان می دهد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Although we still depict nostalgic snow scenes on Christmas cards, winters are now very much warmer.
دیدگاه
٠

اگرچه ما هنوز صحنه های نوستالژیک برفی را در کارت های کریسمس نشان می دهیم، اما زمستان ها اکنون بسیار گرمتر هستند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The extent of the disaster can scarcely be depicted in words.
دیدگاه
٠

میزان فاجعه به سختی می تواند با کلمات توصیف شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Mr. Salinger depicted the juvenile character with great accuracy,
دیدگاه
٠

آقای" سالینگر شخصیت جوان را با دقت زیادی تصویر کرده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The artist and the author both tried to depict the sunset's beauty.
دیدگاه
٠

هنرمند و نویسنده هر دو سعی کردند زیبایی غروب آفتاب را تصویر کنند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
As President, he affirmed that no tyranny went unnoticed.
دیدگاه
٠

او به عنوان رییس جمهور تأیید کرد که هیچ ستمگری نادیده گرفته نمی شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
All tyranny is hateful to us.
دیدگاه
٠

همه ی ستم ها برای ما نفرت انگیز است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Freedom from tyranny is a principle we should always defend.
دیدگاه
١

آزادی از استبداد، یک اصل است که باید همیشه از آن دفاع کنیم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I'm the sole victim of Mother's tyranny.
دیدگاه
٠

من قربانی منحصر بفرد ظلم مادر هستم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Self-expression and individuality are the greatest weapons against tyranny.
دیدگاه
٠

خودابرازی و اصالت، بزرگترین سلاح ها در برابر استبداد است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
They came to America to escape political tyranny.
دیدگاه
٠

آنها از دست استبداد سیاسی به آمریکا فرار کردند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The children had no protection against the tyranny of their father.
دیدگاه
٠

فرزندان در مقابل بیداد پدرشان هیچ حمایتی نداشتند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Under the tyranny of the dictator, thousands of innocent people were unlawfully imprisoned or killed.
دیدگاه
٠

در لوای بیداد ستمگر، هزاران انسان بی گناه به طور غیرقانونی زندانی یا کشته شدند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The Christmas spectacular drew a large audience.
دیدگاه
٠

کریسمس تماشایی ، شنوندگان زیادی را جلب کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
His last dive was spectacular, and the spectators burst into wild applause.
دیدگاه
٠

آخرین شیرجه او تماشایی بود و تماشاگران به شدت تشویق کردند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The spectacular set for the opera must have been very costly to build.
دیدگاه
٠

ساخت این صحنه ی پر زرق و برق برای اپرا باید خیلی گران باشه

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I'm supposed to have handed in a first draft of my dissertation.
دیدگاه
٠

من قرار بود اولین پیش نویس پایان نامه ام رو تحویل بدم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She's supposed to do an hour's homework every evening.
دیدگاه
٠

قرار است هر شب تکالیف یک ساعته را انجام دهد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I didn't know I wasn't supposed to.
دیدگاه
٠

نمی دانستم که نباید

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
A driver is not supposed to flash his lights at the coming vehicles.
دیدگاه
٠

یک راننده نباید چراغ های خود را به سمت وسایل نقلیه روبرو روشن کند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
This coat was supposed to keep rain out, but water has soaked through.
دیدگاه
٠

قرار بود این کت جلوی باران را بگیرد ولی اب در ان نفوذ کرده

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
What am I supposed to do?
دیدگاه
١

چه کاری باید انجام بدم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
You're not supposed to get out of bed without a nurse.
دیدگاه
٠

تو نباید بدون پرستار از رختخواب بلند بشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Students are not supposed to be wandering the halls during classes.
دیدگاه
٠

دانشجوها نباید در طول کلاس ها در راهروها قدم بزنند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The furniture was supposed to arrive yesterday, but there was some delay.
دیدگاه
٠

اثاثیه دیروز میرسید ولی کمی تاخیر داشت

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
What are you doing here? You're supposed to be at work.
دیدگاه
٠

اینجا چیکار میکنی؟ تو باید سر کار باشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Everyone is supposed to be at work by nine o'clock.
دیدگاه
٠

همه باید تا ساعت 9 سر کار باشند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I'm supposed to deliver this package to the manager and no one else.
دیدگاه
٠

من باید این بسته رو به مدیر و نه کسی دیگه برسونم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The supposed answer to that question is "yes."
دیدگاه
٠

پاسخ مورد انتظار به این سوال "بله" است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
About 4% of the prison population have chronic psychiatric illnesses.
دیدگاه
٠

حدود 4 درصد از جمعیت زندانیان دچار بیماری های بیماری های روانی مزمن هستند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
000 deaths a year from chronic lung disease are attributable to smoking.
دیدگاه
٠

سالانه000 مرگ و میر ناشی از بیماری مزمن ریوی ناشی از مصرف سیگار است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He is a chronic alcoholic.
دیدگاه
٠

او یکدائم الخمر است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He was a chronic alcoholic and unable to hold down a job.
دیدگاه
٠

او یک دائم الخمر بود و قادر به حفظ شغل نبود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The illness frequently coexists with other chronic diseases.
دیدگاه
١

این بیماری اغلب با بیماری های مزمن دیگر همراه است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
There is a chronic shortage of teachers.
دیدگاه

کمبود مداوم معلم وجود دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
A child is better unborn than untaught.
دیدگاه
٠

بچه بهتر است به دنیا نیاید تا اینکه اموزش نبیند