پیشنهاد‌های محسن قنبری (٢,٠٢٠)

بازدید
٢,١٤٠
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

می توانید بگویید �so much the better� یا �all much the better� تا نشان دهید که مطلوب است که یک چیز خاص استفاده شود، انجام شود یا در دسترس باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: So much so that there is a threat to the cork oak forests of Portugal. The Sun ( 2009 ) The ballet is a continuous outpouring of dance - so ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای نشان دادن اینکه گفته قبلی شما تا حد زیادی درست است و در نتیجه نتیجه ذکر شده را دارد از so much so استفاده می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: It wasn't an action film so much as an inaction one. Times, Sunday Times ( 2009 ) I suspect your feelings don't stem from your boyfriend's p ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برای بیان تحقیر چیزی که شکست خورده است استفاده می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گنده گویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: The government narrative has delivered empty promises and left us an industry in exile. The Guardian ( 2020 ) How would your government in e ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: There was no fraternisation between the former brothers - in - arms. Times, Sunday Times ( 2014 ) These people betrayed their friends, their ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال: Neither her husband nor her brother - in - law survives. The Times Literary Supplement ( 2011 ) She has been accused of trying to get her fo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پریدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نق زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفید فایده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برخورداری از تمام موهبت ها و آداب اجتماعی و سایر دستاوردهای جامعه مودب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پستی که بر روی آن هزینه پست مستقیماً روی پاکت یا برچسب توسط دستگاه دارای مجوز خدمات پستی چاپ می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: Meterage per minute, player, round number and duration were all related to player involvement. David M. Corbett, David M. Corbett, Alice J. S ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. عمل اندازه گیری. اندازه گیری 2. مبلغ یا قیمتی که برای اندازه گیری هزینه می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

متر شمع یک واحد روشنایی، معادل 0. 0929 فوت شمع و برابر با روشنایی حاصل از شار نورانی یک لومن که به صورت عمود بر سطحی یک متر مربع می افتد. لوکس مخفف: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: Or he could send someone, maybe a fake meter reader or census taker. Anita Anderson SOMEBODY ( 2002 ) For a decade, she worked in a variety ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: A meter stamp, or meter mark, is the impression made by a postage meter machine that indicates that postage has been paid on a letter or parcel ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به: meter marks

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

meter marks meter stamp علامت های ویژه ای که توسط یک دستگاه بر روی نامه های خصوصی زده می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: The meter maid handed her a piece of paper informing her of the offer. canada. com ( 2004 ) She believes the cost of the meter maid's wrecki ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: a substance, C9 H18N3OP, that is used in pest control to sterilize male insects Metepa is a chemosterilant, with the capability to restrict ov ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماده ای به نام C9 H18N3OP که در کنترل آفات برای عقیم کردن حشرات نر استفاده می شود. متپا یک ماده شیمیایی استریل کننده است که توانایی محدود کردن رشد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبیه بودن یا داشتن ماهیت شهاب سنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آدرال ( انگلیسی: Adderall ) یک داروی ترکیبی است که از چهار نمک آمفتامین تشکیل شده است. این دارو در درمان ADHD و حمله خواب به کار می رود. آدرال همچنین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: All the degrees tacked on behind their names made the ship roster look like alphabet soup. Gregg Andrew Hurwitz MINUTES TO BURN ( 2001 )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. مجموعه ای گیج کننده از کلمات اختصاری یا اختصاری 2. سوپ حاوی پاستا به شکل حروف 3. زبان عامیانه مجموعه ای از حروف اول، مانند سازمان های دولتی یا ساز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مثال: I like to drop hints, just to pique the interest. Times, Sunday Times Can any of the dancers pique his interest enough to go through to the ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاقه مند کردن کسی به چیزی و میل به دانستن بیشتر در مورد آن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراقبت کردن

پیشنهاد
٠

Pillars of Creation

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به: ستون های افرینش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک تمبر مالی یک وکیل دادگستری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: superluminal motion, found using radio very long baseline interferometry ( VLBI ) , together with the afterglow light curve provided constrain ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرکت ورای سرعت نور انگلیسی: Superluminal motion، در اخترشناسی عنوان حرکتی است که ظاهراً سریع تر از نور است که در برخی از کهکشان های رادیویی، اشیای بی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: The scale of the mountains there is just mind - boggling. The Guardian ( 2017 ) It was mind - boggling in its detail and its weirdness. Th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال: A: "See you later, alligator. " B: "After a while, crocodile. " After a while, crocodile! I'll see you tomorrow. My little girl thinks it's ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبارت خداحافظ تا بعدGood - bye till later . بعدا میبینمتSee you later . ( از Crocodile فقط به خاطر قافیه استفاده می شود. این پاسخ به �بعد ببینمتallig ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: And they're used to such high standards that they get mardy when things aren't spot - on. The Sun ( 2009 ) I hope this doesn't sound mardy. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوس ناز پرورده

پیشنهاد
٠

مثال: When I tried to pour oil on troubled waters, both the angry husband and his wife stopped their quarrel and began to attack me.

پیشنهاد
٠

صلح کردن آرام کردن کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثال: How paradoxical that neither is able to perceive that no one likes being nagged.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثال: The fight started when they wouldn't get off my back The child who begs his mother to “get off his back” when she implores him for some assist ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست از مزاحمت کسی برداشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کار ناخوشایند کسل کننده یا سخت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درخواست فوری برای کمک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آزار دادن نق زدن مزاحم شدن مداوم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثال: The rookie hit many home runs in spring training, but once the season began he proved to be a flash in the pan.