پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٧)
iron [n, v, adj] 🗣️ آیِرْن irony [adj] 🗣️ آیْرِنیٖ ironic [adj] 🇬🇧 آیْرُنیٖک 🇺🇸 آیْرانیٖک ironical [adj] 🇬🇧 آیْرُنیٖکال 🇺🇸 آیْرانیٖکال ...
🗣️فِر لُ مرخصی از زندان 💠Iran’s jailed Nobel laureate Narges Mohammadi allowed to leave prison for 21 days after surgery . . . Her family and la ...
سود سالیانه یک سرمایه گذاری ⭐The annual percentage yield ( APY ) is the interest rate earned on an investment in one year, including compounding int ...
نوعی خوشبوکننده و ادکلن خنک و سبک برای استفاده روزانه روی بدن و لباس است که بدن را خوشبو کرده و احساس تازگی ایجاد می کند. body splash در مقایسه با عط ...
🗣️ [میٖم] دو معنای عمده داره: ۱ ) میم انسان شناسی ✓ ایده - مفهوم - سبک - ژن فرهنگی - الگوی فرهنگی - کلیشه اجتماعی ✓ میم ( به انگلیسی: meme ) یا مِم ...
در اصطلاحات نظامی آمریکا، به روزی که قرار است یک عملیات بزرگ حمله در جنگ آغاز شود گفته می شود؛ ولی بیشتر از همه یکی از روزهای مشخص در جنگ جهانی دوم ب ...
Lacoste S. A. is a French luxury sports fashion company, founded in 1933 by tennis player Rene Lacoste, and entrepreneur Andre Gillier. It sells clot ...
🗣️ [ایٖل] مارماهی DEFINITION: Eel, ( order Anguilliformes ) , any of more than 800 species of teleost fishes characterized by elongate wormlike bod ...
ADJECTIVE معنای دوستان: تجربه عملی و از نزدیک ( نه فقط صحبت در مورد آن یا محول کردن انجام آن به دیگران و نه تجربه از طریق خواندن ) 💠 My future ...
استریپ کلاب ( Strip Club ) یا کلوپ برهنگی، باشگاه هایی هستند مرتبط با صنعت سکس که سرگرمی هایی چون رقص برهنه یا رقص های شهوانی در آنجا انجام می شود. ا ...
سلام کردن یا دادن - خوش آمد گفتن - پیشواز رفتن و ملاقات کردن 💠 On the witness stand, Stormy Daniels details alleged sex with Trump . . . She said T ...
✓ با زور وا داشتن - مجبور کردن - وادار کردن ✓ ملزم کردن ( قانونا" یا اخلاقا" یا با زور ) 🗣️ اِبلاٰیْج چیزی بین اِب و اُب ( US or UK formal also ...
[ADJECTIVE] پرافاده - ( به ویژه رفتار و سخن ) پرطمطراق - با جاه نمایی - خود نمایانه - فخرفروشانه - پرباد و فیس - تفرعن آمیز 🇬🇧 پُمپِس 🇺🇸 پاٰمپِس ...
🗣️ [دِر] ✓ روی ( انجام عملی را ) داشتن یا دادن به کسی - جرئت دادن یا داشتن ✓ کسی را شیر کردن یا شجاعت انجام کاری را به کسی دادن DEFINITION: to be ...
🗣️ سْ پَنک در کونی زدن ( با دست یا چیز پهن ) DEFINITION: 1 ) to hit a child with the hand, usually several times on the bottom as a punishment 2 ...
[VERB] 🇺🇸 [اِبْس کیور] 🇬🇧 [اِبْس کی یِ ( ر ) ] از دیده یا شنیده شدن مسئله ای جلوگیری کردن - پوشاندن - پنهان کردن - تحت الشعاع قرار دادن - نا آش ...
( راز یا امور خصوصی خود را با کسی ) در میان گذاشتن - محرم کردن - محرمانه گفتن 🗣️ کِن فاٰیْد DEFINITION: to tell something secret or personal to so ...
✓ ( پول خرج شده یا پرداخت شده را ) پس دادن ✓ باز پرداخت کردن - باز پرداختن 💠 On the witness stand, Stormy Daniels details alleged sex with Trump . ...
✓ تحت تاثیر قرار گرفتن یا قرار دادن ✓ متمایل شدن یا کردن به عقیده ای 💠 On the witness stand, Stormy Daniels details alleged sex with Trump . . . Po ...
۱ ) دارای اهمیت - مهم - پراهمیت ۲ ) متعاقب - پیامدی - در نتیجه ای 💠 On the witness stand, Stormy Daniels details alleged sex with Trump . . . Porn ...
[VERB] ✓ دام گستردن - دسیسه کردن ✓ ( برای به دست آوردن چیزی ) حیله زدن - طرح ریختن 💠 On the witness stand, Stormy Daniels details alleged sex with ...
whip Vs wipe 🇬🇧 وُیٖپ 🇺🇸 وُِپ [NOUN] ۱ ) شلاق a piece of leather or rope that is fastened to a stick, used for hitting animals or people ۲ ) نوع ...
withstand/whistle سوت زدن/تاب آوردن، تاب تحمل ( چیزی را ) داشتن، استقامت ورزیدن ⭐⭐⭐ withstand Vs stand As verbs the difference between withstand ...
Shutter Vs blinds shutter= کرکره ای که پشت پنجره یا جلو پنجره نصب میشه و جنس چوبی داره تو مدلهای قدیمی تر و کلاسیک ش blinds= پرده کرکره ای
Wrap ( =twist, wind ) پیچ دادن - پیچاندن - تاباندن دور ( کلاف مانند )
waist/wrist مچ دست/ ( دور ) کمر 🗣️[ریست/وِیْست] تلفظ یکسان [homophone] waist/waste 🗣️[وِیْست]
Meadow/widow/window ( پنجره/بیوه/چمنزار ) weadow❌ نداریم
Wind [n] 🗣️[وُیند] Wind [v] 🗣️ [وُایند]*/[وُیند] ▫️wind - ( winded ) wound - ( winded ) wound
Breathe ( v ) 🗣️ [بریٖث] Breath ( n ) 🗣️ [برِث]
🗣️ یه چیزی بین [بُش] و [بوش] [NOUN] ۱ ) نوعی گیاه و بوته کوتاه قامت ۲ ) لوله توخالی نصب شونده روی شفت 1 - a plant with many small branches growing ...
🇬🇧 پرِ سی پیٖس 🇺🇸 پرِ سِ پیٖس ✓پرتگاه ✓سراشیبی تند ✓وضع خطرناک ( مجازاً ) 💠 Iran’s new leaders stand at a nuclear precipice The world’s atom ...
[NOUN] 🇺🇸این سُ لِرِتیٖ 🇬🇧این سیو لِرِتیٖ ییکی از معانیش میشه: انزوا و جدا افتادگی از دیگران MEANING 1 - the fact that somebody is only interest ...
[ADJECTIVE] 🇺🇸این سُ لِر 🇬🇧این سیو لِر سه معنی مهم ش: ۱ ) منزوی و جدا افتاده از دیگران ۲ ) کوته فکر و کوته بین و یه جورایی تنگ نظر ۳ ) جزیره ای ...
رخنه - نفوذ ( سیاسی و . . . ) 💠 Ebrahim Raisi was no moderate, but his death may mean Iran becomes even more hardline . . . Who will be the next s ...
خویشاوندسالاری ( Nepotism ) ، همچنین خویشاوندگماری، پارتی بازی، یا فامیل پروری، یکی از مصادیق شایع فساد اداری است که به تبعیض و جایگزینی رابطه به جای ...
( به دفعات ) احتراز کردن - اجتناب یا پرهیز کردن از کاری یا چیزی SYN: ( persistently ) avoid 💠 Ebrahim Raisi was no moderate, but his death may m ...
[VERB] ( مجازی ) در هم آمیختن - هم آمیختن - به هم پیوند دادن/خوردن SYN: join ( together ) - combine 💠 Ebrahim Raisi was no moderate, but his dea ...
حکومت موروثی 💠 Iran’s succession dynamics: Ebrahim Raisi’s death shifts spotlight to Khamenei’s son for Supreme Leader . . . Raisi was a central fi ...
🗣️[سْ لاریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ لِ ریٖ] 🇺🇸 Slurry pumps = پمپ های دوغابی این نوع پمپ، مواد دوغابی و خورنده، شن، مواد زائد شیمیایی، آشغالهای دستگاه و غیر ...
🗣️[سْ "لا"ریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ "لِ"ریٖ] 🇺🇸 دوغاب محلول مانند سوسپانس مانند مخلوطی از مایع و جامدات ریز نامحلول Meaning: - thin liquid mixture, inso ...
[NOUN] 🗣️[ساٰ "لِ" تود] اشاره دوستمون: تنهایی مثبت معنا میده ( یعنی خلوت گزینی ) نه تنهایی و انزوای منفی MEANING: 1 ) the situation of being alon ...
crescent [n, adj] 🗣️["کرِ" سِنْت] هلال ماه - هلالی شکل MEANING: - something with a curved shape that has two narrow pointed ends, like the moon w ...
[NOUN & ADJECTIVE] 🗣️[گَ لیٖک] یا [گِی لیٖک] MEANING: ✓Gaelic ( pronounced /ˈɡeɪlɪk/ for Irish Gaelic and /ˈɡ�lɪk/ for Scottish Gaelic ) is an noun ...
idle [adj, v] 🗣️["آی" دِل] idleness [n] 🗣️["آی" دِل نِس] idly [adv] 🗣️["آیْد" لیٖ] idler [ ( a ) n] 🗣️["آیْد" لِر] Idler gear = دنده هرزگ ...
💠 Eccentric Helical Rotor پمپهای پیچی خارج از مرکزی این نوع پمپ ها از یک روتور فلزی بصورت پیچ یک راهه که بصورت خارج از مرکز در داخل یک بدنه قابل ارت ...
eccentric [adj, ( a ) n] ["اِک سِن" تریٖک] چیزی بین ترِک و تریٖک ⭐⭐⭐ eccentricity [n] 🗣️["اِک سِن" تریٖ سی ٖدیٖ] چیزی بین "ترِ" و "تریٖ" 💠 Ecc ...
[NOUN] 🗣️[هَ بِ تَت] سکونتگاه - زیستگاه ( طبیعی جانداران یا گیاهان ) DEFINITION: the natural environment in which an animal or plant usually liv ...
[NOUN] 🗣️[اَنِ مال] یا [اَنی ٖمال] چیزی بین "نیٖ" و "نِ" MEANING: something that lives and moves but is not a human, bird, fish, or insect e. g. O ...
NOUN 🗣️[وِیْس] یا [واٰز] گلدان ( معمولاً دکوری و چینی/کریستالی منقوش ) MEANING: a container used for holding cut flowers or for decoration 💠 a ...
🗣️[مُس کَت] چیزی بین موس و مُس مسقط ( پایتخت کشور عمان ) 💠 Airport taxi fares to cost less from October 1 Muscat: The often contentious fares wh ...