تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نیای کلاه رفته سرت. بیای خیلی خوش می گذره.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق کسی را کف دستش گذاشتن. قاطعانه برخورد کردن با کسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق کسی را کف دستش گذاشتن. I did her justice حقش را کف دستش گذاشتم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم ابرومند آدم موجه و درست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسان آبرومند. آدم با اخلاق و درست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنها کاری که باید بکنی اینه که. . . . تنها کاری باید انجام بدهید این است که. . . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گند کشیده شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلام به روی ماهت.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناچیز جلوه دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارم تمومه فاتحم خونده ست.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حامله بودن تر جمه مناسب تریست. چون این اصطلاح غیر رسمیت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر جسارت نباشه

پیشنهاد
٠

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسائه ادب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینطوری به به نظر میاد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقص مادرزادی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه با شکوه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید که

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید که. . . . . بود مثلا There has to be kind باید که مهربان بود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

از شانس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر حسب اتفاق

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حودسرانه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرف حرفمنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخصی با همت بالا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اهل عمل عملگرا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا موقعی که من هستم ( مسئولم ) اجازه نمی دم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به قاعده و صحیح

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در نطفه خفش کن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فراری درجه یک تحت تعقیب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مفت خور، بی عار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

استاد مدعو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

آروم باش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با بی اعتنایی تمام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذا کشیدن. مثلا: Make me a plate برام غذا بکش یا I'll make you a plate برات غذا می کشم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیاز داغش را زیاد کردن، یا به گفتار اغراق بخشیدن،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرگز به کم راضی نشو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به کم راضی شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برام دعا کنید.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به یک سرط

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اما به یه شرط

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دنبال چیزی رفتن You have to go for باید بری دنبالش ( البته تلویحا یعنی باید کمی سماجت نشون بدی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ای وای! برای بیان تعجب یا شوکه شدن از چیزی به کار می رود، اما این تعجب یا شوکه شدن لزوما متبت نیست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو بردی وقتی بعد از بحث در مورد موضوعی این عبارت به کار می رود؛ یعنی اعتراف می کنیم که طرف مقابل درست می گوید. یا محق است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حس می کنم دارن درباره من حرف می زنند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حد نو وقتی درباره وسایل حرف می زنیم، در حد نو ترجمه می شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنار کشیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار دانا به زعم من بهترین معادل کلمه خبره است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساق ران مرغ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

دست و پنجه نرم کردن با