پیشنهاد‌های ا.معظمی گودرزی (٤٨٨)

بازدید
١,٠٩٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم ای حیات عاشقان در مردگی دل نیابی جز که در دل بردگی من دلش جسته به صد ناز و دلال او بهانه کرده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم ای حیات عاشقان در مردگی دل نیابی جز که در دل بردگی من دلش جسته به صد ناز و دلال او بهانه کرده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم ای حیات عاشقان در مردگی دل نیابی جز که در دل بردگی من دلش جسته به صد ناز و دلال او بهانه کرده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ورود کاربر / نام نویسی نصرالله منشی نصرالله منشی � کلیله و دمنه � مقدمهٔ نصرالله منشی � بخش ۳ - دین بی ملک ضایع است و ملک بی دین باطل و آن کس که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در داستان یوسف نکاتی وجود دارد که داستان را زیبا کرده است در اینجا نگاهی می کنیم به نقش پیراهن در داستان یوسف :, پیراهن خونین یوسف که برادران برای پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

درود و سلام و تحیت وصلوات ایزدی بر ذات معظم و روح مقدس مصطفی و اصحاب و اتباع و یاران و اشیاع او باد، درودی که امداد آن به امتداد روزگار متصل باشد، نس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

ورود کاربر / نام نویسی نصرالله منشی نصرالله منشی � کلیله و دمنه � مقدمهٔ نصرالله منشی � بخش ۱ - وعلی الله توکلی سپاس و ستایش مر خدای را جل جلاله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سعدی باب هفتم در عالم تربیت سعدی سعدی � بوستان � باب هفتم در عالم تربیت � بخش ۱۱ - گفتار اندر غیبت و خللهایی که از وی صادر شود بد اندر حق مردم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سعدی سعدی � بوستان � باب هفتم در عالم تربیت � بخش ۱۰ - حکایت در خاصیت پرده پوشی و سلامت خاموشی یکی پیش داود طائی نشست که دیدم فلان صوفی افتاده مست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تو گفتی که عفریت بلقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود عمید: عفریت: ( اسم ) [عربی، جمع: عفاریت] 1. موجود زشت، بد، و سهمناک؛ خبیث؛ منکر. 2. زن پیر و زشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تو گفتی که عفریت بلقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود بوستان سعدی عمید: عفریت: ( اسم ) [عربی، جمع: عفاریت] 1. موجود زشت، بد، و سهمناک؛ خبیث؛ منکر. 2. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سعدی باب هشتم در شکر بر عافیت سعدی سعدی � بوستان � باب هشتم در شکر بر عافیت � بخش ۳ - گفتار اندر صنع باری عز اسمه در ترکیب خلقت انسان ببین تا ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم رقم مغل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی گفتش ای سغبهٔ خاکسار برو طبخی از خوان یغما بیار بوستان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی گفتش ای سغبهٔ خاکسار برو طبخی از خوان یغما بیار بوستان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

زن شوخ چون دست در قلیه کرد برو گو بنه پنجه بر روی مرد بوستان سعدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کرا خانه آباد و همخوابه دوست خدا را به رحمت نظر سوی اوست سعدی - بوستان به معنی کسی را

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برو پنج نوبت بزن بر درت چو یاری موافق بود در برت سعدی - بوستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر زن ندارد سوی مرد گوش سراویل کحلیش در مرد پوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر زن ندارد سوی مرد گوش سراویل کحلیش در مرد پوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

چو در کیله یک جو امانت شکست از انبار گندم فرو شوی دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

( السّلامُ علیکِ یا فاطمةالزهراء ) ای گرامی دخت سالار امم لوح محفوظ خدای ذوالنعم همسر و محبوبه حبل المتین ماه برج عروة الوثقای دین از تو جسته سکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

آتش عشق کنون سوخت دیگر پیکر ما بعد از این تا چه کند باد به خاکستر ما کوس آزادی ما سر و صفت گشت بلند سوخت بابرق محبت همه بال و پر ما می شود کشتی ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

عکس هایی از تپه قی گر را می توانید پس از جستجوی قی گر در آبادیس ببینید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۲ ✨ خردمندی را که در زُمره ی اوباش سخن ببندد شگفت مدار که آوازِ بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

🍃🍃🌺🍃🍃 بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت نیست چون آینه ام روی ز آهن چه کنم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۳ ✨ جوهر اگر در خَلاب افتد همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

📘📗📕سعدی���دیوان اشعار���غزلیات �غزل شماره ( ۱۱۱ ) � مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست به کمند سر زلفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۴ ✨ مُشک آن است که ببوید نه آن که عطار بگوید. دانا چو طبله ی عطار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۵ ✨ دوستی را که به عمری فراچنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۶ ✨ عقل در دستِ نفْس چنان گرفتار است که مردِ عاجز با زنِ گُربُز. ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۷ ✨ جوانمرد که بِخورد و بدهد بهْ از عابد که روزه دارد و بنهد. هر ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم سعدی 📚باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۸ ✨اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد. یعنی آنان که دستِ قوّت ندارند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

باطل شدن اوصاف ستوده وزیر گفت: پنج چیز، همه ی اوصاف ستوده را باطل گردانَد: خشم حِلم مرد را در لباس تهتّک عرضه دهد و علم او را در صیغتِ جهل فرا نما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "سعــــدی" 📚 باب هشتم ( در آداب صحبت ) 🌹آداب ۵۹ ✨ عالِم را نشاید که سِفاهت از عامی به حِلم درگذراند که هر دوطرف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

🍃🍃🌺🍃🍃 صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم آن چه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نام روستایی در بخش سامن شهرستان ملایر استان همدان

پیشنهاد
٥

دانشگاه شهید چمران اهواز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

🍃🍃🌺🍃🍃 روزگاری شد که در میخانه خدمت می کنم در لباس فقر کار اهل دولت می کنم تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام در کمینم و انتظار وقت فرصت م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

🍃🍃🌺🍃🍃 حالیا مصلحت وقت در آن می بینم که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم جز ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفردر آب دارد می سپارد جان. یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند روی این دریای تند و تیره و سنگین که م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کس ولیک غم این خفته ی چند خواب در چشم ترم می شکند نگران با من استاده سحر صبح می خواهد از م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خشک آمد کشتگاه من در جوار کشت همسایه. گرچه می گویند: "می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در میان سوگواران. " قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

زردها بی خود قرمز نشده ا ند قرمزی رنگ نینداخته است بی خودی بر دیوار. صبح پیدا شده از آن طرف کوه اَزاکوه اما وازِنا پیدا نیست گرته ی روشنی مرده ی بر ...