پیشنهاد‌های ا.معظمی گودرزی (٤٨٨)

بازدید
١,٠٩٦
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

خوش کرد یاوری فلکت روز داوری تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری آن کس که اوفتاد خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری در کوی عشق، شوکتِ شاهی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢٨

کنون خورد باید می خوشگوار که می بوی مشک آید از جویبار هوا پر خروش و زمین پر ز جوش خنک آنک دل شاد دارد به نوش درم دارد و نقل و جام نبید سر گوسفندی ت ...

پیشنهاد
٧

سیر یک روز طعنه زد به پیاز که تو مسکین چقدر بدبویی گفت از عیب خویش بی خبری زان ره از خلق، عیب می جویی گفتن از زشترویی دگران نشود باعث نکورویی تو گ ...

پیشنهاد
٦٣

بیا تا عاشقی از سر بگیریم جهان خاک را در زر بگیریم بیا تا نوبهار عشق باشیم نسیم از مشک و از عنبر بگیریم زمین و کوه و دشت و باغ و جان را همه در حله ...

پیشنهاد
٥٩

گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند وین عالم بی اصل را چون ذره ها برهم زند عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم ز ...

پیشنهاد
٥٨

نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم در این سراب فنا چشمهٔ حیات منم وگر به خشم روی صدهزار سال ز من به عاقبت به من آیی که منتهات منم نگفتمت که به نقش جهان م ...

پیشنهاد
٥٧

ما به خرمنگاه جان بازآمدیم جانب شه همچو شهباز آمدیم سیر گشتیم از غریبی و فراق سوی اصل و سوی آغاز آمدیم وارهیدیم از گدایی و نیاز پای کوبان جانب ناز ...

پیشنهاد
٥٧

من اگر دست زنانم نه من از دستْ زنانم نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد چرا با آینه ما روگرانیم کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مر ...

پیشنهاد
٥٦

آمده ام که تا به خود گوش کشان کشانمت بی دل و بیخودت کنم در دل و جان نشانمت آمده ام بهار خوش پیش تو ای درخت گل تا که کنار گیرمت خوش خوش و می فشانمت ...

پیشنهاد
٥٦

عجب آن دلبر زیبا کجا شد عجب آن سرو خوش بالا کجا شد میان ما چو شمعی نور می داد کجا شد ای عجب بی ما کجا شد دلم چون برگ می لرزد همه روز که دلبر نیم شب ...

پیشنهاد
٥٥

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دی ...

پیشنهاد
٥٦

عجب آن دلبر زیبا کجا شد عجب آن سرو خوش بالا کجا شد میان ما چو شمعی نور می داد کجا شد ای عجب بی ما کجا شد دلم چون برگ می لرزد همه روز که دلبر نیم شب ...

پیشنهاد
٥٤

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست بگشای لب که قند فراوانم آرزوست ای آفتاب حُسن برون آ دمی ز ابر کآن چهرهٔ مُشَعشَعِ تابانم آرزوست بشنیدم از هوای تو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

نمایی از روستای قائد طاهر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

نمایی از روستای قائد طاهر که از آسمان گرفته شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٩

حلقه اطفال بهر اهل سودا بهترست تنگنای شهر از دامان صحرا بهترست گوشه گیران ایمن از آفات شهرت نیستند در میان خلق بودن پیش دانا بهترست آب و رنگ صورت ظ ...

پیشنهاد
٥٤

هزار جان مقدس فدای روی تو باد که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد هزار رحمت دیگر نثار آن عاشق که او به دام هوای چو تو شهی افتاد ز صورت تو حکایت ک ...

پیشنهاد
٥٤

در دل و جان خانه کردی عاقبت هر دو را دیوانه کردی عاقبت آمدی کآتش در این عالم زنی وانگشتی تا نکردی عاقبت ای ز عشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کر ...

پیشنهاد
٥٤

ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم تو کعبه ای هر جا روم قصد مقامت می کنم هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری شب خانه روشن می شود چون یاد ن ...

پیشنهاد
٥٤

زان می که ز بوی او شوریده و سرمستم دریاب مرا ساقی والله که چنینستم ای ساقی مست من بنگر به شکست من ای جسته ز دست من دریاب کز آن دستم بشکست مرا دامت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قناعت توانگر کند مرد را

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

من همان دم که وضو ساختم از چشمه ی عشق چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای خود در میان جمع و دلم جای دیگر است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آرای دادگاه ها به چند روش قطعی می شود ، اسقاط یا فرونها دن حق تجدید نظرخواهی ، سپری شدن مهلت قانونی اعتراض و فرجام ، اعلام قطعیت از سوی دادگاه بدوی د ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جمع جرم است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مشاع در برابر مغرور مثل اینکه احمد در زمینی شریک است اما حدود آن مشخص نیست مثلاً یک دوم از یک پنجم از یک دهم .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

قاصدک هان چه خبر آوردی وز کجا از که خبر آوردی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

قاعده ی درء در فقه :تدرأ الحدود بالشهبات

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مانند تعدیل تقسیط که یک دعوای حقوقی است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاحی حقوقی مانند تنفیذ صلح نامه ، تنفیذ مبایعه نامه ، تنفیذ وصیت نامه و . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤٠

چشم اندازی از زمین های روستای چهاربره پانزدهم اردیبهشت ماه سال یکهزار و چهارصد و سه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤١

اسامی ۳۰شهید گرانقدر روستای چهاربره ار توابع شهرستان بروجرد 1. شهید محمد صارمی فرزند علی اکبر 2. شهید داود صارمی فرزند حسین 3. شهید محمود صارمی ف ...

پیشنهاد
٥

اسامی ۳۰شهید گرانقدر روستای چهاربره ار توابع شهرستان بروجرد 1. شهید محمد صارمی فرزند علی اکبر 2. شهید داود صارمی فرزند حسین 3. شهید محمود صارمی ف ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

استنکاف ، سرباززدن سرپیچی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

یه جهان آباد در نهاوند و یکی در بروجرد می شناسم الان به جهان آباد بروجرد شهرک شهید کشوری می گویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Jojiyar نام محلی آن است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٩

در محلی به آن کاتار می گویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

محلی ها به آن ترکون torkevan می گویند .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار به ونایی که نام اشترینان در آن آمده است : تلگرافخانه بروجرد, [۱۹. ۰۲. ۱۶ ۱۲:۰۰] سفرنامه عراق عجم نوشته ناصرالدین شاه قاجا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

درخواست سزا دهی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دشتامی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گرین ، الشتر ، بروجرد ، نهاوند ، اشترینان ، شاید چون مانند سایر کوه های لرستان پوشش گیاهی چندانی ندارد به آن گرین می گویند یعنی خالی از پوشش گیاهی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

من مسلمانم! قبله ام یک گل سرخ، جانمازم چشمه، مُهرم نور دشت، سجاده ی من! من وضو با تپش پنجره ها می گیرم، در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف! ...

پیشنهاد
٤

آوازِ زندگی را با هر مرکّبی که نوشتیم بزدودش این پلیدکِ غدّارِ بدگمان وِمروز آموختیم از تو که با مرگی این چنین آوازِ زندگی را باید نوشت و رفت ...

پیشنهاد
٤

الهی! ای نزدیکتر به ما از ما، مهربانتر از ما به ما، نوازندهٔ ما بی ما، بَه کَرم خویش نه بسزای ما، هر چه کردیم تاوان بر ما، هر چه تو کردی باقی ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شادا بهار ! که دست مرا گرفته نمی دانم به کجا می برد شادا من ! که دست بهار را گرفته به خانهٔ خود می برم. #شمس_لنگرودی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤٩

نوستالوژی_چهاربره بخش اول مرداد ماه ۱۴۰۲ حسی که به آن نوستالوژی می گویند برای هر کس به گونه ای است ، جایی که انسان ها در آن زندگی می کنند بخش بزرگی ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آقای دکتر اسد آب شیرینی عضو هیات علمی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره ی این داستان ( سووشون ) مقاله ای نوشته اند