تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

درباره موقعیت و آینده اگه باشه، به معنای امیدوار کننده و مثبته مثلا: The situation looks rosy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنی یه چیز عجیب و غیر عادی هم هست که informal عه. unconventional; unusual

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Chiselled feature به معنیِ صورت تراشیده یا همون زاویه دار است. He has chiselled feature, with high cheekbones.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاوه بر معنی که دوستان اشاره کردن به معنی زیر هم هست: used to talk or ask about how well somebody is doing a task در واقع وقتی بخواهیم از نحوه پیش ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سرشار از نشاط و انرژی بودن Brighton bursts with vitality; it's the least depressing of Britain's south - coast seaside towns. He's been bucking and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تخلیه کردن احساس منفی به صورت تند و غیرمنصفانه Children give vent to their anger in various ways. He knew that if he gave full vent to his feelings ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

dish rack: آبچکان، جا ظرفی، وسیله ای ظروف شسته شده را قرار میدهیم تا خشک شوند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

be ​in an unpleasant situation or place that you cannot escape from مثال: We got stuck in traffic for over an hour.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

در بعضی مواقع معنی بواسیر میدهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

نقطه بحرانی the crisis stage in a process, when a significant change takes place

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

غلو کردن حادثه یا اتفاقی ( در اخبار و تبلیغات این عمل خیلی انجام می شود ) Newspapers blew up the story.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به زحمت در پی چیزی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

what is different now is the speed at which migration is happening.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به محض اینکه as soon as=

پیشنهاد
١

responsibility ( for sth ) lies with someone مسئولیت چیزی با کسی بودن The primary responsibility for development lies with the governments of the dev ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

لنت هم معنی میده Brake pad میشه لنت ترمز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( of horses, dogs, and other animals ) shortish and thickset; stocky صفتی که برای توصیف فیزیک حیوانات استفاده می شود. به معنای جثه تنومند و کوتاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

راه پله، پلکان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

متنوع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

If someone is of the opinion that something is the case, that is what they believe. [formal] Frank is of the opinion that the 1934 yacht should have ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

If you do something in advance, you do it before a particular date or event. Syn: beforehand, earlier, ahead, previously از پیش، از قبل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

if you have reservation about something تردید در مورد چیزی ( داشتن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

If you are at the cutting edge of a particular field of activity, you are involved in its most important or most exciting developments.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیش از پیش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تایید شده، معتبر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

If you send out things such as letters or bills, you send them to a large number of people at the same time. ارسال کردن چیزی مثل نامه به تعداد زیادی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

هدفی را دنبال کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

همان، یعنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مناسبت: روز غیر رسمی پوشیدن ( در ادارات )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

منظورش ساعات غیر اداری هست مثل عصرها، شبا، آخر هفته ها. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصر جدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

حشره نارس و نابالغ که بین دوره بالغ شدن و از تخم بیرون اومدن رو طی میکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

وارانتی ( Warranty ) یا تضمین قطعات، قرارداد یا تعهدی است که سازنده کالا متعهد می گردد چنانچه بعد از اتمام گارانتی دستگاه دچار نقص فنی گردد قطعه آنرا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بوفه، ویترین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گرفتن گوش EX: Bring a packet of sweets in case your ears start to pop in the plane.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ننگ اور، تحقیر کننده، رسوا، موجب رسوایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گاری، کالسکه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سخنرانی هنگام افتتاحیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دسته، گروه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کمی بعد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

especially of a bird: move rapidly downwards through the air پرواز سریع رو به پایین پرنده را می گویند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

گنبدی شکل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مارپیچی رفتن، دارای حرکت مارپیچی بودن، مارپیچی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

in an innovative manner خلاقانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

very modern; technologically advanced

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

passing crisis بحران زودگذر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به شدت انقاد کردن و رد کردن ایده یا کاری به علت بی ارزش بودن آن criticize severely and reject as worthless. If you rubbish a person, their ideas, ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

لحظه آخری دقیقه نود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

rough outline طرح اولیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

ناشی از

١