last minute

/ˌlæstˈmɪnɪt//ˌlæstˈmɪnɪt/

جمله های نمونه

1. I got a cheap flight at the last minute.
[ترجمه گوگل]در آخرین لحظه یک پرواز ارزان دریافت کردم
[ترجمه ترگمان] من آخرین لحظه یه پرواز ارزون خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tennant scored in the last minute of the match.
[ترجمه گوگل]تنانت در آخرین دقیقه بازی به گل رسید
[ترجمه ترگمان]Tennant در دقیقه آخر مسابقه گل زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I bottled out of phoning him at the last minute.
[ترجمه گوگل]من از تماس با او در آخرین لحظه جدا شدم
[ترجمه ترگمان]در یک دقیقه آخر، من به او تلفن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They only told me at the last minute that they couldn't come.
[ترجمه گوگل]فقط در آخرین لحظه به من گفتند که نمی توانند بیایند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط در آخرین لحظه به من گفتند که نمی توانند بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The plan/flight had to be aborted at the last minute.
[ترجمه گوگل]نقشه/پرواز باید در آخرین لحظه لغو می شد
[ترجمه ترگمان]برنامه \/ پرواز باید در دقیقه آخر قطع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wedding was cancelled at the last minute.
[ترجمه گوگل]عروسی در آخرین لحظه لغو شد
[ترجمه ترگمان]مراسم عروسی در آخرین لحظه لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the last minute I decided to go, so I flung a few clothes together and left.
[ترجمه گوگل]لحظه آخر تصمیم گرفتم برم، چندتا لباس کنار هم پرت کردم و رفتم
[ترجمه ترگمان]در آخرین لحظه تصمیم گرفتم که بروم، بنابراین چند تا لباس به هم ریختم و رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A penalty in the last minute of the game levelled the score 2
[ترجمه گوگل]یک پنالتی در دقیقه پایانی بازی به تساوی 2 رسید
[ترجمه ترگمان]یک پنالتی در دقیقه آخر بازی امتیاز ۲ را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The last minute goal sent the fans into raptures.
[ترجمه گوگل]گل دقیقه آخر هواداران را به وجد آورد
[ترجمه ترگمان]آخرین گل دقیقه هواداران را به وجد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the last minute, the two men decided to go along.
[ترجمه گوگل]در آخرین لحظه، آن دو نفر تصمیم گرفتند با هم ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]در آخرین لحظه، دو مرد تصمیم گرفتند که با هم بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the last minute, we roped in a couple of spectators to complete the team.
[ترجمه گوگل]در آخرین لحظه چند تماشاگر را طناب زدیم تا تیم را کامل کنیم
[ترجمه ترگمان]در دقیقه آخر، ما دو نفر تماشاچی را برای تکمیل این تیم به عمل آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't leave everything till the last minute.
[ترجمه گوگل]همه چیز را به لحظه آخر رها نکنید
[ترجمه ترگمان]تا دقیقه آخر همه چیز را ترک نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The goalkeeper made a great save in the last minute of the match.
[ترجمه گوگل]این دروازه بان در آخرین دقیقه بازی یک سیو عالی انجام داد
[ترجمه ترگمان]دروازه بان در دقیقه آخر مسابقه یک ذخیره عظیم به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At the last minute, they tacked on a couple of extra visits to my schedule.
[ترجمه گوگل]در آخرین لحظه، آنها چند بار به برنامه من رفتند
[ترجمه ترگمان]در آخرین لحظه، آن ها چند بار به برنامه من رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a last-minute action is done just before something else which is planned to happen at a fixed time.

پیشنهاد کاربران

I know this is last minute but it's really urgent .
میدونم که دیره ( لحظه آخره ) اما فوریه .
دقیقه نود , لحظه آخر
# last - minute decision
# At the last minute I decided to go
# He scored in the last minute of the match
# The meeting was cancelled at the last minute
لحظه آخری
لحظه آخری
دقیقه نود
I know this is last minute میدونم که لحظه آخره
لحظه آخر - لحظه آخری
A last minute tour
تور لحظه آخری

بپرس