پیشنهادهای یاور منصوری (٤٤)
در شرف وقوع
to piss someone off= to grieve somone= to sadden someone مثال: she really pisses me off او مرا واقعا ناراحت میکنند عصبی میکند
piss off= fuck off = get lost= گم شو
کیف بردن. سرمست بودن. احساس خیلی خوب داشتن. حال کردن I got a real buzz out of passing this course حس خوبی داشتم از گزروندن این دوره. با خودم حالکردم ...
to go ballistic=عصبانی شدن
دستور دادن. هر چی گفتن و همان شدن. ?you still think you can call the shots هنوز فکر میکنی هر چی بگی همونه؟ هنوز فکر میکنی میتونی دستور بدی؟
به نظر میرسه که
بازیچه دست کسی شدن. دست انداختن it appears he is being manipulated
دودل
off you go
در عامیانه انتقاد کردن با کلمه bag هم بکار میرود. don't even bag again
lock down در استرالیا و انگلیس به این معنی است: یهویی ریختن و قل وقم کردن/ بازرسی یهویی. بخصوص در محیط زندان و یا موقعیت های مشابه که مامورهای زندان ...
در اسلنگ و محاوره بصورت rep بکار میرود و با for اکثرا کاربرد دارد. مثال؛ he has got a rep for maximum persistent underwater or beneath the water
بلبشو
درست مثل این میمونه که عجله دارین every time I speak with you it feels like you are in a rush
جان نثار
piss بصورت صفت در محاوره به معنای بد افتضاح بیهوده هم می اید. It's a piss poor effort It's a piss excuse
یعنی از بودجه تعیین شده فراتر رفتیم. we are still two days behind and 60. 000 dollars over budgetما هنوز دو روزه که عقبیم و ۶۰. ۰۰۰ دلار هم از بودجه ...
بازداشت کردن what'd they pinch you for? برای چی بازداشتت کردن؟
narcotic=smack کلمه smack رو در محاوره برای مواد زیاد استفاده میکنن.
در محاوره استرالیا: to stick around = abide= stay
طاقت داشتن. مثال: I'm tough I can handle it
بی احتیاط = incautious = reckless = unwary = careless
در لغت مشابه God's sake یا heaven's sake است. بخاطر خدا christ sake هم میشه بخاطر مسیح. ولی برگردون فارسیش تقریبا خدا به دادمون برسه میشه و یا همون ب ...
to go feral= شدیده عصبانی شدن. وحشیانه به هم ریختن و قاط زدن
ا ذیت شدن . ناراحت شدن مورد نکوهش قرار گرفتن
سگهای ردیاب مثلا سگهای مرده یاب. زنده یاب. مواد یاب
Palatable
a rude utterance or a rude expression that may upset someone
رنگ سبز آبی
نئشه. چت. what do you expect from the one who is pinned half a day از کسی که نصف روز رو چته چه انتظاری داری؟
انتقاد شدید
valiant
بصورت صفت به معنای مقدم یا ارجع هم میباشد. مقدم بر حایگزینی. مقدم بر جای کسی را گرفتن مثال: some persons are more alternative than others to represen ...
چروک crusty sheets پارچه های چروک
space vessel = spacecraft
مترادف= pertain
If I lend some money from someone, I'm a debtor or I'm his/her debtor
example: he hasn't had booze in ages example: she was like the last time she got on the booze
having joint'' means someone used smack or drug, now we can say this guy had a joint''
با کسی سرسنگین شدن
becoming drunk مست شدن - مست بودن she got on the booze مست بود
تبعیض نژادی
برو بیارش