تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نئشه. چت. what do you expect from the one who is pinned half a day از کسی که نصف روز رو چته چه انتظاری داری؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to go feral= شدیده عصبانی شدن. وحشیانه به هم ریختن و قاط زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

to go ballistic=عصبانی شدن

پیشنهاد
٠

با کسی سرسنگین شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برو بیارش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دستور دادن. هر چی گفتن و همان شدن. ?you still think you can call the shots هنوز فکر میکنی هر چی بگی همونه؟ هنوز فکر میکنی میتونی دستور بدی؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به نظر میرسه که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

درست مثل این میمونه که عجله دارین every time I speak with you it feels like you are in a rush

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در محاوره استرالیا: to stick around = abide= stay

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

If I lend some money from someone, I'm a debtor or I'm his/her debtor

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

یعنی از بودجه تعیین شده فراتر رفتیم. we are still two days behind and 60. 000 dollars over budgetما هنوز دو روزه که عقبیم و ۶۰. ۰۰۰ دلار هم از بودجه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

دودل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

piss بصورت صفت در محاوره به معنای بد افتضاح بیهوده هم می اید. It's a piss poor effort It's a piss excuse

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

piss off= fuck off = get lost= گم شو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

to piss someone off= to grieve somone= to sadden someone مثال: she really pisses me off او مرا واقعا ناراحت میکنند عصبی میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جان نثار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

off you go

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

narcotic=smack کلمه smack رو در محاوره برای مواد زیاد استفاده میکنن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

بلبشو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

در شرف وقوع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در عامیانه انتقاد کردن با کلمه bag هم بکار میرود. don't even bag again

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازداشت کردن what'd they pinch you for? برای چی بازداشتت کردن؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در اسلنگ و محاوره بصورت rep بکار میرود و با for اکثرا کاربرد دارد. مثال؛ he has got a rep for maximum persistent underwater or beneath the water

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در لغت مشابه God's sake یا heaven's sake است. بخاطر خدا christ sake هم میشه بخاطر مسیح. ولی برگردون فارسیش تقریبا خدا به دادمون برسه میشه و یا همون ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

انتقاد شدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

طاقت داشتن. مثال: I'm tough I can handle it

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بصورت صفت به معنای مقدم یا ارجع هم میباشد. مقدم بر حایگزینی. مقدم بر جای کسی را گرفتن مثال: some persons are more alternative than others to represen ...

پیشنهاد
٠

تبعیض نژادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

becoming drunk مست شدن - مست بودن she got on the booze مست بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

example: he hasn't had booze in ages example: she was like the last time she got on the booze

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

a rude utterance or a rude expression that may upset someone

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کیف بردن. سرمست بودن. احساس خیلی خوب داشتن. حال کردن I got a real buzz out of passing this course حس خوبی داشتم از گزروندن این دوره. با خودم حالکردم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف= pertain

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ا ذیت شدن . ناراحت شدن مورد نکوهش قرار گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

valiant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سگهای ردیاب مثلا سگهای مرده یاب. زنده یاب. مواد یاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

having joint'' means someone used smack or drug, now we can say this guy had a joint''

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رنگ سبز آبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چروک crusty sheets پارچه های چروک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بازیچه دست کسی شدن. دست انداختن it appears he is being manipulated

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

space vessel = spacecraft

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

lock down در استرالیا و انگلیس به این معنی است: یهویی ریختن و قل وقم کردن/ بازرسی یهویی. بخصوص در محیط زندان و یا موقعیت های مشابه که مامورهای زندان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی احتیاط = incautious = reckless = unwary = careless

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Palatable

١