پیشنهادهای عاطفه موسوی (٤,٤٤٦)
اسارت . اسیر کردن
به نفع مفید دارای سود
تعمق
مقاومت کردن
هرچه پیش آید خوش آید
واسه به دست آوردن چیزی اونقدر پافشاری نکن که چیزهایی که داری رو هم از دست بدی
سرد ( رفتار )
قاطی شدن . ترکیب
لاک لاک پشت
Noun هم هست
با این حال
بدرفتاری کردن
تشخیص دادن
صحبت کردن و حل و فصل کردن
تحت فشار . فشرده
بیش از اندازه احساساتی بودن
Satchel
فهمیدن . متوجه شدن
عدم توافق
برابر . مساوی
Tang
مخلوط شدن
مسیر حرکت زیگزاگی
ورقه ی قرص که بخش هایی مثل اینکه ورم کرده زده بیرون رو داره
مثلا
Peeling
Garbage pail
Boiler آبگرمکن روشن شد: the boiler started to life
Band aid
Sluice
Squirt
مواظبت
Mucus مایع دماغ وقتی سرما میخوریم و گریه میکنیم و . . .
Sedative
Haze
پذیرنده و تحمل کننده
محترم
محبوس کردن
Gurney
ضد عفونی کننده adj ماده ی ضد عفونی کننده n
Antiseptic
چیز نوشته شده
ناراحت
General ward
پذیرش کردن . پذیرش شدن .
تحویل دادن ( به بیمارستان و . . . . )
پریشان . پرت و پلا گو
بیخیالش شو و برو
بیرون کردن
Suffuse