تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامی ایرانیست دارای جنس ( نر/ماده ) نیست از ریشه نیک = خوب، درست، راست، راد نیکو =نکو = نیک و ( پسوند نامساز ) نیکا = نیک ا ( پسوند نامساز ) نیکی = ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

درود بر اشکان و دانش او من نیز میخواستم اینچنین دانشی در اینجا بفرستم که دیدم اشکان جان زهمتش را کشیده است سپاس فراوان بازهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

این واژه بیگمان ایرانیست ( عنوان ) - اونوان onvān. در زبان پهلوی واژه *ئون eun برابر با عنصر ( اون سور ) است که این ماده در لغت عنوان نیز به کار رفت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

شهریور برابر واژه متمدن در اربیست شهریور = شهر ( تمدن ( از مدن میاد در اربی به مینوی شهر ) ، شاه، همبستگی ) ور ( پسوند دارندگی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درود بر همه ی ایراندوستان افزون بر ترادیسیدن، پسنهاد دوست گرامیمان فرتاش جان که بسیار زیبا و دلپذیر بود برپایه سخن دوست گرامیم علی باقری میشود از ریش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تَلَفُّظ این واژه از ریشهء پارسی لَف با پسوند - ز و بر پایهء کالبُد تَفَعُّل ساخته شده که همان لَب پارسی است که واکهء ب به ف آلیده ( تبدیل ) شده است. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

من نمیدونم کی میخاین بفهمید نامهای ایرانی دارای جنس ویژه نیست و میتواند هم برای پسر و هم برای دختر بهره برده شود آرتا نیز هم نام دخترست هم نام پسر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین بهاره جان شما هم بیگمان چیز زیادی از زبانهای ایرانی نمیدانید آرشاویر خودش نام پیوندیست آرشاویر = آرشا ( توانا، پاک، سپنتا ( مقدس ) ویر ( مغز ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مهدی جان دوست گرامی هادی واژه ای ایرانیست که از ریشه هد به مینوی سر میاد و نمونه های دیگر آن هدف است و کلاهخود ( کلاههود ) که در این واژه برای اینکه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ختاب ( خت آب ) که عرب آنرا خطاب مینویسد به معنای گفته یا برزبان آورده است که در آن پسوند آب به معنای رویداد رخداد گشتن شدن در واژگانی مانند بینا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

نام پیامبر اسلام از واژگان کهن ایرانی است : مَهمَد : مَه - مَد مَه = بزرگ مَد = اندیشه ، فکر ، پندار همان گونه که نام سه اسل دین زرتشتیت به پهلوی : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه از واژه ای ایرانی مغ تبار به مینوی باهوش گرفته شده و به زبان ابری ( عبری ) راه یافته و شده مجتبا و هماکنون نیز ابریست نه اربی تنها اربان این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مهدی جان دوست گرامی پیشامدانه چون استاد اربی استی اینها را نمیدانی چون در دستگاه واژه سازی اربی همه ی ستاک ( بنواژه ) ( مصدر ) ها و همه ی واژگان بر گ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

طَرَف این واژه همان " تَرا " در پارسی به مینه ی " آن سو" و پسوند " اَف" است. بُنابراین : طَرَف = تَرَف یا تَراف از این پسوند نمونه های دیگر نیز هست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

واژه حق از ریشه پیشاهندواروپایی ħhaḱ به معنای هدایت کردن یکراست راندن امر کردن to direct to guide to command شکل دیگر واژه تخارستانی آک است که به شکل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تَحت واژه ای پارسی ست که اَرَبیده گشته است و همریشه با : تَحت < تَه ( که " ت" به آن اَفزوده شده ) بهتر است که این اینطور نوشته شود : تَهت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرتور برابر تک چهره پرتور ریشه اوستایی دارد. و در زبان پهلوی نیز پرتور بوده که با دگرگونی پ پس از برتری تازیان فرتور شده است. واژه پرتور برابر پرتر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

این واژه ایرانیست همت = هومت = هو ( خوب، خب ) مت ( اندیشه، فکر ) نمونه های دیگر از هو هومن = بهمن = هو ( خوب، به ) من ( منش، خیم ) هوتن = هو تن ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

توهین واژه ای ایرانیست از ریشه توه توهین = توه ( گستاخی، درد، رنج، ) ین ( پسوند ساختن و بستگی ) اندوه = انتوه = ان ( پیشوند بسیاری و پافشاری ) توه ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه شاید آریایی باشد : Accusation ( تهمت ) - تُهمت tohmat. تهمت عربی نیست بلکه آریایی است و از ترکیب توه مت ساخته شده که *توه به مانای آزار آسیب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غت وهیر←گوهیر←گوهیل که در فرهنگ آیین زروان به شکل *vihēr و به معنای change ( =تغییر ) ثبت شده همریشه است با لغت کوردی - کرمانجی تگهیر t�g�herr ( شکل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تغییر : واژه ی عربیزه شده ی تغییر از واژه ایرانی ( تگوهیر - تگیر - تغیر ) گرفته شده است. واژه ی معادل انگلیسی تغییر change می باشد . به نظر می رسد و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

درود فراوان بر اشکان گرامی و سپاس فراوان از مهرش به میهن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خرد در زبان پارسی میانه اخرات و اخراد و اهراد بوده و در زبان اوستایی اخراتو که جداسازیشان اینگونه است: اخ ( پیشوند استواری و وجود و هستی ) رات ( راد، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جهت واژه ای ایرانیست که از جهش و جهیدن میاد و پسوند ات نیز از پسوند های باستانی زبان اوستاییست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه را تازیان ( اربان ) از واژه ارشیای ایرانی گرفتند و شایانست بگویم که ارشیا در باستان ارشیار بود و ارش به مینوی بهشت و راه اهوراییست پس واژه ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ارشاد یک واژه ایرانیست که از ارشیا و خود ارشیا از ارش میاد به مینوی جایگاه اهورایی و بهشت و ارد ارشیا نیز ارشیار بوده است که به مینوی یار بهشتیست در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه درحقیقت پارسى است و تازیان ( اربان ) آن را از واژه ارشیا Arshia ( پهلوى: عرش ، عرش الهى ) برداشته اند، همتاهاى پارسى آن اینها هستند : گَرُزم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه ایرانی متلب ( مت=فکر لب=خواست ) به معنای فکرکردن برچیزی مساله موضوع است که یکسان نیست با واژه عربی *مطلب که معنای آن همانا �جای طلب� است. واژه م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واژه ایرانی متلب ( مت=فکر لب=خواست ) به معنای فکرکردن برچیزی مساله موضوع است که یکسان نیست با واژه عربی *مطلب که معنای آن همانا �جای طلب� است. واژه م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

این واژه آریایی است: واژه آریایی وهم ( =خیال ) که عرب از روی آن لغتهای توهم و متوهم و اوهام را جعل کرده از ریشه سنسکریت abhima ساخته شده که این ریشه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فقیر که در اسل فغیر بوده واژه ای ایرانیست فغ به مینوی کم بودن است که در واژه های دیگر مانند فغت ( فقط ) و فغان و. . . میبیند ناگفته نماند پسوند ات در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پسوند " ات" آریایی و اوستاییست و در سانسکریت هم داریم مانند خوبیت و . . . در این واژه هم ، این پسوند عربی نیست و چیزی که میماند " قدر" است که با واژه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هگایت ( هگ=خبر آ یت=رساندن ) شکل اسلی لغت اربیشده ی حکایت است ( حاکی=حکایت کننده ) . پسوند آریایی یت - آیت نشانه فعل سببی است ( مانند جنایت از ریشه ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

جنازه واژه ای ایرانیست جنازه=جن ( مردن، همخانواده های دیگر إن جنگ، جنایت، جنجال، جنگل و. . . است ) از ( پسوند نامساز ) ( پسوند بستگی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هگایت ( هگ=خبر آ یت=رساندن ) شکل اسلی لغت اربیشده ی حکایت است ( حاکی=حکایت کننده ) . پسوند آریایی یت - آیت نشانه فعل سببی است ( مانند جنایت از ریشه ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ستار یک واژه ایرانی است. ستار = استار ( انگلیسی زبانها بهتر از ما میگویند ) =اس ( پاد، دربرابر ) تار ( تاریکی، پنهانی، سیاهی ) و بگونه کلی ستار مین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

این واژه ریشه ای ایرانی دارد: لغت ئسبasab که عرب آنرا عصب مینویسد به معنای برانگیخته شونده هیجانی شونده است که در سنسکریت به شکلआसव Asava به معنای بر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

میر در پارسی به مینوی مرگ است مانند مرگ و میر واژه امیر پارسی است =امیر=ا ( پیشوند نایش ( منفی ) ) میر ( مرگ ) =نامیرا میرزا=امیرزا=امیر ( نامیرا ) ز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Nation یا به پارسی نَهِش Nahesh ( ع: مِلَّت ) هم ریشه با Nature یا به پارسی نَهاد Nahaad ( ع: طَبیعَت ) هر دو از ریشه پروا - هندو - اروپایی *gene - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه را عرب از ملکوتا سریانی گرفته و خود سریانی ها آن را از آریایی ها در زمان زیر دست و زیر فرمان بودنشان گرفتند: واژه آریایی *لِک lek ( در پهلوی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ملی این و واژه ملت پارسی و به مینه توده و در کُل فراوان و همر یشه با : مور ، مورچه : جانور ریز با شمار فراوان مِسال : مِسل مور و مَلَخ molecul : mol ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه ی ملل که جَمِ ملت است یک لغت دروغین و جعل شده است ولی ریشه ی پارسی دارد، زیرا واژه ی ملت در سنسکریت به شکل milati / - te { mil } मिलति /و به مان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

این واژه را عرب از ملکوتا سریانی گرفته و خود سریانی ها آن را از آریایی ها در زمان زیر دست و زیر فرمان بودنشان گرفتند: واژه آریایی *لِک lek ( در پهلوی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خشک از ریشه خش میاد، نمونه های دیگر خشک=خش ک ( پسوند نامساز، نمونه های دیگرش بزک، انگولک، جفتک، سرخک، متلک، ناخنک، مترسک، پرک، کپک، چشمک، سرک، نرمک، ...