تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

لوت واژه ای پارسی و بچم برهنه و بیآلایش است نمونه های دیگر آن لات، کویر لوت، شارلاتان و. . . است ولی باید دانست که لوتی با لوطی یکی نیست چون لوطی واژ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

واژه حق از ریشه پیشاهندواروپایی ħhaḱ به معنای هدایت کردن یکراست راندن امر کردن to direct to guide to command شکل دیگر واژه تخارستانی آک است که به شکل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مهدی جان دوست گرامی پیشامدانه چون استاد اربی استی اینها را نمیدانی چون در دستگاه واژه سازی اربی همه ی ستاک ( بنواژه ) ( مصدر ) ها و همه ی واژگان بر گ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کِتاب واژه ای پارسی از ستاک : کِت ، کَت ، خَط، خَت، خَراشیدن ، خَراط ، سدای خِرت هنگام تراشیدن ، همچنین هم ریشه با آلمانی : schreiben : s - chreib - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

این واژه برگرفته از واژه پارسی هِدمَک است هدم=هد ( سر، کله ) م ( پسوند نامساز ویژگی ) ک ( پسوند نامساز بستگی ) در کل به چم فرود آوردن سر و سناییدن ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

واژه آریایی تور به معنای الف - ساختار - ماهیت creation ب - شکل صورت استایل مدل که عرب آنرا طور مینویسد ( مانند چطور - بدطور ) در زبان چک به شکل tv�ř ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

این واژه کامل ایرانی است لبز = لب ( لپ، دهان ) ز ( پسوند نامساز ) در کل به چم چیزی که از دهان برون میاد یا بر لب جاری میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شکل خود واژه ای پارسی است شکل=اشکل=اش ( بیرون، برون ) کل ( کالب، تن ) در کل به چم چهره یا تن و کالب بیرونی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

لغت آریایی *ket� به ماناک کتاب رساله book treatise که شکل دیگر آن چتا - جتا *jot� به ماناک نامه است نشان میدهد واژه کتاب هیچ رپتی ( ربطی ) به واژگان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

سواد واژه ای کامل ایرانی و پارسی است سواد=سَو ( در پارسی میانه بچم دانش است از دیگر مانندهای آن ساویز یا ساوه یا سوال نیز هست ) اد ( پسوند کار گروهی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خالی خود واژه ای پارسی است خالی=خال ( تهی، سوراخ ) ی ( پسوند نامساز بستگی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

چاقو=چاکو چاک ( چاکیدن، چاک دادن ) و ( پسوند نامساز بستگی ، نمونه های دیگرش ترسو، گیو، کاهو ( کاهگونه ) ، بانو ( از بان ( پان ) میاد در نگهبان نمونه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

این واژه ایرانیست همت = هومت = هو ( خوب، خب ) مت ( اندیشه، فکر ) نمونه های دیگر از هو هومن = بهمن = هو ( خوب، به ) من ( منش، خیم ) هوتن = هو تن ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تَلَفُّظ این واژه از ریشهء پارسی لَف با پسوند - ز و بر پایهء کالبُد تَفَعُّل ساخته شده که همان لَب پارسی است که واکهء ب به ف آلیده ( تبدیل ) شده است. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

سوال واژه ای کامل ایرانی است سوال=سَو ( دانش ) ال ( پسوند نامساز بستگی ) نمونه های دیگر سواد، ساویز، ساوه و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

xaŝen این واژه در اوستایی: اَخشَئِنَ axŝaena و به واتای: زبر، درشت، زمخت بوده است. پس پارسی است و نه اربی خشم از ریشه خش میاد، نمونه های دیگر آن خشم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اِراده واژه اِراده بیگمان پارسی است: اِراده : اِ - راد - ه اِ = پیشوند فشارشی ( تاکید ) راد = راست ، رای ، در واژه ی : رادمَرد : کسی که برای انجام ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Flow ( جریان ) - ژریان žaryān. جریان اربی نیست بلکه اوستایی و از ریشه *jzar به مانای هرکت روانگی شاریدن ( شُریدن ) گرفته شده و یان ( ی آن ) همانست که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فساد واژه ای کامل ایرانی است فساد = فس ( بیارزش، تباه ) اد ( پسوند کار گروهی ) از دیگر نمونه ها فسانه است با برای نمونه در گفتار میگوییم فسفس نکن یا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

کمال واژه ای کامل ایرانی است کمال=کم ( کم، کمیاب ) ال ( پسوند نامساز ) در کل به چم کمیاب بوده ولی چون هرچیز کمیابی ارزشمند است چم ارزشمندی نیز یافته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

این واژه بیگمان ایرانیست ( عنوان ) - اونوان onvān. در زبان پهلوی واژه *ئون eun برابر با عنصر ( اون سور ) است که این ماده در لغت عنوان نیز به کار رفت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ایمان ایمان : ای - مان ای : پیشوند نَفی کُننده ( نفینده ) ( نایش ) ( ناینده ) مانند" ای" در واژه ایراد ( ایراد را بنگرید ) مان : اندیشه ، فکر ، مَن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

شهریور برابر واژه متمدن در اربیست شهریور = شهر ( تمدن ( از مدن میاد در اربی به مینوی شهر ) ، شاه، همبستگی ) ور ( پسوند دارندگی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه از واژه ای ایرانی مغ تبار به مینوی باهوش گرفته شده و به زبان ابری ( عبری ) راه یافته و شده مجتبا و هماکنون نیز ابریست نه اربی تنها اربان این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جَهان واژه ای پارسی و ستاک و ریشه کارواژهء جَهیدَن است: جَه - آن = جَهان ساختارش مانند : خندان ، گریان ، دَوان ، لرزان. . . مینه : جَهان از جَهِش و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

درود بر اشکان و دانش او من نیز میخواستم اینچنین دانشی در اینجا بفرستم که دیدم اشکان جان زهمتش را کشیده است سپاس فراوان بازهم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

این واژه ی اربی برگرفته از واژه سهیگ در پارسی میانه ( پهله ای ) است همچنین شاید شنیده اید که میگویند سهه یا سهه گذاری که این نیز ریشه واژگان صحة و صح ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرتور برابر تک چهره پرتور ریشه اوستایی دارد. و در زبان پهلوی نیز پرتور بوده که با دگرگونی پ پس از برتری تازیان فرتور شده است. واژه پرتور برابر پرتر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اشکال :واژه آریایی اشکال به معنای ایراد از واژه سنسکریت skhalita स्खलित به معنای اشتباه ( انگلیسی mistake ) ستانده شده همانطور که در ارمنستان به شکل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اشکال خود واژه ای ایرانی است اشکال =اش ( پافشاری، بسیاری، زیادی ) کال ( نارس، نپخته، نارسا، ناکامل ) در کل به چم بسیار ناکامل و کاستیمند است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

آمار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آمار" می نویسد : ( ( آمار از واژه ی مر بر آمده است مر در پهلوی در ریخت مر و مار mār به معنی شمار بکار می رفته است. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

رای: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " رای " می نویسد : ( ( رای در بیت زیر در ترکیب اول به معنی حکمران است . به زبان هندی و بر پادشاهان هنداطلاق می ش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

واژه هان یا هین گویش دیگر سان san به معنای دارا - مالک ( بودن ) lord از ریشه هندواروپایی senh به معنای gain یافتن، تسخیر، کسب است که امروزه آنرا خان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مواد پاد نگر بیشتر مردم واژه ای کامل ایرانی است مواد=مو ( جنبش ( درخت مو که رونده است، موش، ماسه، موج، ماسی ( ماهی ) ، ماشه ) ) اد ( پسوند کار گروهی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

درستش اسپهان است اسپهان =اسپه ( سپاه، سپه ) ان ( پسوند جایگاه ) همانگونه که میدانیم بسیاری از واژگان، کنون الف آغازین خود را از دست داده اند. مانند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه هم ماند هفتاد درصد دیگر واژه های زبان عربی ایرانی است : واژه *مت یک واژه اوستایی است ( همتای mate انگلیسی ) که هم درجای پیشوند و هم درجای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

این واژه ریشه ای ایرانی دارد: لغت ئسبasab که عرب آنرا عصب مینویسد به معنای برانگیخته شونده هیجانی شونده است که در سنسکریت به شکلआसव Asava به معنای بر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تَحت واژه ای پارسی ست که اَرَبیده گشته است و همریشه با : تَحت < تَه ( که " ت" به آن اَفزوده شده ) بهتر است که این اینطور نوشته شود : تَهت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

طَرَف این واژه همان " تَرا " در پارسی به مینه ی " آن سو" و پسوند " اَف" است. بُنابراین : طَرَف = تَرَف یا تَراف از این پسوند نمونه های دیگر نیز هست ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه ی ملل که جَمِ ملت است یک لغت دروغین و جعل شده است ولی ریشه ی پارسی دارد، زیرا واژه ی ملت در سنسکریت به شکل milati / - te { mil } मिलति /و به مان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

این واژه آریایی است: واژه موشک از ریشه *mukti मुक्ति وमुक्त mukta به معنای پرتاب شدن آزاد - رها کردن و فرستادن و پسوند آک ساخته شده که روی هم معنای پ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

گاو در زبان پارسی به چم گاو ماده بوده و به گاو نر، ورزا میگفتند گاو = گیاو =گِی ( زنده، نمونه های دیگرش گیاه، گیان ( جان ) ، گیوش ( گوش ) ، گیو، گیها ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ضبط : واژه ی ضبط در لغتنامه سغدی به شکل چبت čbt به معنای دزدیدن ( انگلیسی to steal ) ثبت شده است. از واژه چبت سغدی در فارسی واژه ی زپت به معنای ربودن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درود بر همه ی ایراندوستان افزون بر ترادیسیدن، پسنهاد دوست گرامیمان فرتاش جان که بسیار زیبا و دلپذیر بود برپایه سخن دوست گرامیم علی باقری میشود از ریش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

نام پیامبر اسلام از واژگان کهن ایرانی است : مَهمَد : مَه - مَد مَه = بزرگ مَد = اندیشه ، فکر ، پندار همان گونه که نام سه اسل دین زرتشتیت به پهلوی : ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرد در زبان پارسی میانه اخرات و اخراد و اهراد بوده و در زبان اوستایی اخراتو که جداسازیشان اینگونه است: اخ ( پیشوند استواری و وجود و هستی ) رات ( راد، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کیهان " با لپز ( واگویی ) ( تلفظ ) /keihAn/ اربیده ی واژه ی "گیهان" /geihAn/ است گیهان = گِی ( زنده، نمونه های آنرا در گیاه، گیو، گیان ( جان ) ، گی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

این واژه را عرب از ملکوتا سریانی گرفته و خود سریانی ها آن را از آریایی ها در زمان زیر دست و زیر فرمان بودنشان گرفتند: واژه آریایی *لِک lek ( در پهلوی ...