پیشنهادهای Amir hakimi (١٣٥)
هاله
پیچیدن ( به خود ) مثه فنر
رنگمایگان خنثی یا خاکستری
در پای. . . . در دامنه ی
پخته شکوهمند
به دوستان عکاس و مترجمان این حوز پیش نهاد می شود به جای عکاسی منظره و عکاسی چشم انداز که در خیلی از متون کار رو سخت می کنند از این برگردان بهره بگیرن ...
فضا متن ( مثلا متن پژوهشی ) مجاری علمی
پرهوادار
بر می ساخت برساخت برساختن یا از نو ساختن
این واژه در تمان زمان های ایرانی مشترک است، محلی نیست! هموند به معنی عضو هموندان: اعضا
شباهت های آشکار تشابهات ظاهری یکسانگیِ های موضوعی
گزارش نشده تر دیده نشده تر بی سر و صدا خاموش مانده
شمار بالا شمار زیاد ( از چیزی )
پشتوانه ی باوری
پیشتوانه اندیشگانی پشتیبانی فکری
جدا از سبک میتواند معنی سبک یا سیاق هم بدهد
در پرده در پشت پرده در خفا پنهانی ضمنی
نادیده گیری
توجه جداگانه توجه ی ویژه
ترجمانی بر این در واژه نامه های عکاسی ندیدم و به باورم ترجمان درست این عبارت، نوار پیش نمایش است
ترجمانی بر این در واژه نامه های عکاسی ندیدم و به باورم ترجمان درست این عبارت، نوار پیش نمایش است
کارکرد. . . چگونگی. . . روندی که. . . . روندی. . . . . .
آشنایی
فراهم آورد مطرح کرد
واپس ماندگی
فرهنگ فراگیر ملی
یادآور شد
که در آنجا کندرانجا کندر آنجا
کندر کندر آنجا که در آنجا که
تودگانی تودگانه
. . . . . . . . . . . مگر. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چون یک . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تنها چون . . . . . ...
خودبزرگ انگارانه خود ستایانه
نیم بند
فشارهای اجتماعی نیروهای اجتماعی جریانات اجتماعی
folkloric در این جمله به معنای ساده یا عمومی یا غیر رسمی است he is standing there, looking folkloric
دفتر بخش
برداشت دریافت
قرارگاه دیدبانی پاسگاه نگهبانی
وا پس مانده
جاسوسی خبررسانی
داشتن
رندانه
به عنوان فعل هم کاربرد دارد
بازتاب نمایش
از اونجا که بار جنسیتی داره نه تنها منشی بنابراین بهتره virility نرینگی ترجمه بشه
از پشت سر ار پشت
تک نگاریک اختصاصی
گونه شناسی اجتماعی گونه شناختیِ اجتماعی
رده شناختی
ناتوانان بدی/جسمی