ترجمههای امین جهانگرد (٧٤)
من عادت دارم زود بیدار شم حتی در آخر هفته
نهنگ آبی حیوان عظیم اجثه ای است که طولش میتواند بالای صد فوت باشد
اگر او به دزدی از مغازه ها ادامه بده، سر از زندان در میاره
مهمان افتخاری بالاخره بعد از یک ساعت تاخیر سر و کلش پیدا شد.
وقتی جعبه رو بلند کردم به کمرم صدمه زدم
نمایش نقد های خوبی از داوران دریافت کرد
کافه برا یه لیوان قهوه یه دلار پول میگیره
بزار یه مثال بزنم تا نکترو روشن کنم
لطفا در طول هفته با دفتر در تماس باشید
میتونیم وسط راه وایسیم ناهار بخوریم
مادر بزرگ بچه ها قراره بعد از ظهر ازشون مراقبت کنه ( پیششون باشه )
شرکت های هواپیمایی بابت نوشیدنی های الکلی از مسافران پول میگیرند ولی برای نوشیدنی غیر الکی نه.
مسئول بایگانی یک دست نوشته ارزشمند پیدا کرد.
آخرش دیگه نتونستم خودم و کنترل کنم و زدم زیر خنده
فقط سو و مارک به خودشان زحمت دادند که برای جلسه حاضر بشن.
تصویرگر کتاب را با نقاشی های بسیار دقیقی به تصویر کشیده است
زنگ به صدا در آمد اما همش خمیازه کشیدم، غلت زدم و دوباره خوابیدم
او در تاریکی کورکورانه به دنبال کلید برق گشت
گروهی از مرد ها به مغازه جواهر فروشی دستبرد زدند.
آنها راهی برای درمان مردمی که این بیماری نادر را دارند پیدا نکردند
نکته آخرت برام واضح نیست، میشه با مثال روشنش کنی؟!
هتل بابت صدمه ای که به اتاق زدند ازشون ۱۰۰ دلار بیشتر پول گرفت
کل ساختمان در آتش سوخت و از بین رفت، و پلیس گمان میکند که ساختمان به عمد به آتش کشیده شده
مواظب باش دستت و با اون چاقو نبری
تام داشت بلند بلند فکر میکرد که یک ماشین جدید میخرد
اون انقد سادس که نمیدونه دارن ازش امتیاز میگیرن
وقتی که پرستار کبودی های پسر بچه را دید، گمان کرد که مورد سو استفاده قرار گرفته باشد
به آرامی حرف زدیم تا به گوش کسی نخورد
آزمون ی کابوس بود، و او میدانست که شانس کمی برای قبول شدن داره.
مشتاق بود که برای ترفیع دلا راست بشه