پیشنهاد‌های علی احمدی سعیدخانی (گچساران) (١٥٣)

بازدید
٢٨١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی مثلاً: پروفیل ولتاژ نمودار ولتاژ منحنی ولتاژ مثلاً منحنی افت ولتاژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( علی خودم هستم ) : در مهندسی برق: وسیله ای که هم قابلیت مصرف و هم تولید انرژی را دارد ( مثل باتری قابل شارژ ) - - - - - - - - - - - - - - - - - - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پایه ریزی کردن، تدوین کردن، نظام مند کردن، فرموله کردن فرموله کردن یک مساله: ساختارمند نمودن یک چالش ( مساله )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلو گیری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انجام، اجرا، پیاده سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

که این

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سازگار و هماهنگ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متنوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اعتبار و پشتوانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درصورتیکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پخش بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مناسب تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شایان مثلاً: همچنین شایان ذکر است که. . . . It is also worth noting that

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابل توجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابر مکعب لاتین، هایپرمکعب لاتین مثلاً: برای توضیح این عدم قطعیت، نمونه برداری هایپرمکعب لاتین برای تولید 1000 سناریو برای انرژی باد و خروجی برق فتوو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در معرض بودن مثلاً: این پیش بینی ها بر اساس سرعت باد قبلی ( گذشته مبنی بر تاریخ ) ، شدت نور و داده های بار محاسبه می شوند و به دلیل تصادفی بودن سرعت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد شد مثلاً: یک سیستم باس IEEE - 30 اصلاح شده برای تأیید اثربخشی استراتژی پیشنهادی ایجاد شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کارکنان، وسایل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اهالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مواد اولیه، محتوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لباس شنا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

now on در متون انگلیسی دیدم که" نیز" و " همچنین" معنی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( حادثه ) پیش آمدن، اتفاق افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سکوت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تیغ صورت تراشی تیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فراری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

منطقه خلیج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

بیانگر . . . . ( مثلاً استفاده از این واژه در فرهنگ قشقایی و فرهنگ لر، بیانگر خوبی است )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تابلو نقاشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خودکار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حس کردن ( مثلاً : حس می کنم میخواد یه اتفاق خوبی بیافته )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حذف شدن ( مثلاً : حذف شدن از عضویت در باشگاه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به وفور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با شاخ ( مثلاً گاو ) مورد حمله قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شکل الکترونیکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برخورد احتمالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سمت ( جایگاه شغلی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عبور کردن، رفتن ( از جادۀ فرعی ) . . . . مثلاً: رفتن از جادۀ فرعی برای فرار از ترافیک مرکز شهر مثلاً : دربارۀ عبور از جادۀ فرعی در این شهر غریب ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

عبور کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گروه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

دادن، تحویل دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اقدام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مخفی گاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خراب نشده، فاسد نشده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آشیانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اسرار آمیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مورد سوءاستفاده قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ماهرانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحسین کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

افراد متفرقه