پیشنهاد‌های akamrahimi50@gmail.com (٣٣٧)

بازدید
٨٥
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طبیعتا، بدیها، بدیهیه که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

لیست حقوق بگیر ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترک کردن، به چاک زدن، جیم شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مثل قدیما نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قلدر بازی درآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

فن خفگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

واکنش quick thinking=واکنش سریع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ملزومات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

درجه یک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چسبیدن به کسی crowding some one

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پورفیریای اریتروپوئتیک ( erythropoietic porphyria ) نوعی حساسیت به نور مستقیم خورشید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

و تلفط آن هم سکار هست ممد جون، نه اِسکار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تیکه انداختن، مسخره کردن، مورد استهزا قرار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

احساس متقابل،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

به همون زودی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناسازگار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اشاره شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مکالمه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برداشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تر و تمیز کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فراتر رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-٢٦

آدم پر احساس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کله گنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گند زده شد بهش its ruined

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

انگیزه بخش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخاطره بی ملاحظانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سزارین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فورا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

ابداع کردن، ابداع، ترفندی که you came up with یکی از معنی های نادرشه لطفا الکی دیس لایک نکنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

این واژه به معنی بانک دار نیست. کسی که توی بانک کار میکنه بنکر میگن، کارمند بانک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پرسه زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

لیست علاقه مندی ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

In many Commonwealth jurisdictions, the bar association comprises lawyers who are qualified as barristers or advocates in particular, versus solicito ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شکاک! مشکوک چیز دیگس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

اقیانوس گر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خدمه دار، خدمه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فعالیت کردن به عنوان یکی از اعضای خدمه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فعالیت کردن به عنوان یکی از اعضای خدمه ( در صورتی که به شکل فعل بیاد ) crewed; crewing; crews. Definition of crew ( Entry 3 of 3 ) intransitive ver ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماهی دندان نیش، غول ماهی ( منبع: ویکیپدیا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

سوزان، داغ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سرپاور غول، ماهی مرکب غول پیکر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Technically speaking, “Carpets” are floor coverings that are installed and which can span wall to wall, whereas “Rugs” are generally movable. By this ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Technically speaking, “Carpets” are floor coverings that are installed and which can span wall to wall, whereas “Rugs” are generally movable. By this ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه ای ایتالیایی، به معنی لعنتی ( damn or damn it )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سالاد آروگولا، شابانک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوکارت ( 4 چرخ موتور دار یا بدون موتور )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بی اختیاری حاصل از مصرف قرص های روان گردان رو tweaking میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترقه بازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

موی های بافته شده که بیشتر توی سیاهپوست ها به چشم می خوره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فضای باز جلوی خونه