akamrahimi50@gmail.com

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
reading١٠:٣٥ - ١٤٠٠/٠٩/١٣سطح، میزان، درجه a figure or amount shown by a meter or other measuring instrument. radiation readings were taken every hourگزارش
2 | 1
stardust white١٩:٣٨ - ١٤٠٠/٠٨/٢٤سفید گرد و غبار دار، سفید خال دار، سفیدی که توش نقطه های سیاه رنگ در اندازه و شکل های مختلف و کوچک دارهگزارش
5 | 0
mystic blue١٩:٥٦ - ١٤٠٠/٠٨/١٨میستیک بلو یه رنگی تو مایه های آبی نفتیه، ولی فرق دارن با هم، چون کلمه معادلی نداره همون آبی نفتی میتونه منظور رو برای ترجمه برسونه. دلیل نامگذاریش ... گزارش
2 | 1
assembly line٢١:٠٨ - ١٤٠٠/٠٦/٢٥خط تولید Production line خط مونتاژ Assembly line منبع: ویکیپدیاگزارش
9 | 1
uni mastopexy١٩:٢٩ - ١٤٠٠/٠٦/٢٣لیفت کردن ممه با جراحی البته: mastopexy: لیفت پستان uni mastopexy: لیفت یکی از پستان هاگزارش
2 | 0
random٠٠:٠٧ - ١٤٠٠/٠٦/٠٦دوستان وقتی میگه random women - random person - random guy و امثال این میتونین از "ناشناس" استفاده کنید. چون هدف از گفتن رندوم اینجا اینه که طرف رو ... گزارش
32 | 1
dine in٢٢:٢١ - ١٤٠٠/٠٦/٠٤در رستوران غذا خوردن، فکر کنم معنیشو اشتباه نوشتین relating to or offering food that is eaten in the restaurant where it is ordered rather than being ... گزارش
2 | 0
break off٠١:٥٠ - ١٤٠٠/٠٦/٠٢remove something from a larger unit or whole جدا کردن، جدا شدن abruptly stop talking یهویی و غیر منتظره حرف رو قطع کردنگزارش
7 | 0
bitch ass٠٠:٤٧ - ١٤٠٠/٠٦/٠١one who likes to yell as if they are tough but when someone gets serious back at them they become a pussy. یکی که ادای آدمای با غیرت رو درمیاره، نمی ... گزارش
7 | 1
in the field٢٢:٠٢ - ١٤٠٠/٠٥/٢٧در میدان عملیات خیلی کم با این منظور میاد ولی ممکنه مورد استفاده باشه لطفا الکی دیسلایک نکنید. agent 47 in the field مامور 47 در میدان عملیات. . .گزارش
9 | 1
fishing line١٦:٥٧ - ١٤٠٠/٠٥/٢٧نخ قلاب ماهیگیری، ریسمان قلاب ماهیگیری دوستان قلاب ماهیگیری یه چیز دیگست، اگه اون هوک سرش رو نداشته باشه، دیگه نمیشه بهش قلاب گفت و منظور همون نخ قلا ... گزارش
2 | 1
vacation٢٠:٠٧ - ١٤٠٠/٠٥/٢٦دوستانو که معنی مسافرت رو دیسلایک کردن اینو برام ترجمه کنند ?are you taking my brother on vacationگزارش
2 | 1
plus١٨:٢٨ - ١٤٠٠/٠٥/٢٦وقتی که منظور ساعت باشه، مثلا میگه seven hours plus یعنی اینکه هفت ساعت و خورده ایگزارش
5 | 1
hour plus١٨:٢٧ - ١٤٠٠/٠٥/٢٦نمیدونستم چطوری پیشنهادش کنم مثلا eight hours plus یعنی هشت ساعت و خورده ایگزارش
0 | 0