⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
akamrahimi50@gmail.com
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
grounds for deactivation
غیر فعال شدن حساب کاربری
١٣٩٩/١١/٠٦
0
|
0
2
inside edition
اینساید ادیشن
اینساید ادیشن (انگلیسی: Inside Edition) مجله خبری تلویزیونی تابلویید آمریکایی است که از پخش تلویزیونی سیبیاس پخش میشود. این برنا ...
١٣٩٩/١١/٠٦
0
|
0
3
ring camera
دوربین چشمی خانه، دوربین چشمی منزل
١٣٩٩/١١/٠٦
0
|
0
4
full size
اندازه استاندارد
١٣٩٩/١١/٠٥
0
|
0
5
one piece
سالم، بدون آسیب دیدن
١٣٩٩/١١/٠٤
2
|
0
6
shoddily
بی کیفیت
١٣٩٩/١١/٠٤
2
|
0
7
there is thought to be
انتظار میره که...
می بایست...
١٣٩٩/١١/٠٤
2
|
0
8
in reserve
ذخیره
١٣٩٩/١١/٠٤
2
|
0
9
prankster
دغل
١٣٩٩/١١/٠٢
0
|
0
10
bowl cut
مدل موی قارچی، جوری که مثلا یه کاسه گذاشتن رو سر یارو و موهاشو اصلاح کردن
١٣٩٩/١١/٠٢
0
|
0
11
double whammy
دوراهی بن بست!
١٣٩٩/١١/٠١
0
|
0
12
webcamming
نمایش وب کم (اغلب با محتوای پورن)
١٣٩٩/١١/٠١
0
|
0
13
about
به واسطه
١٣٩٩/١٠/٣٠
0
|
0
14
grenade launcher
نارنجک انداز
١٣٩٩/١٠/٣٠
0
|
0
15
certainly
طبیعتا، بدیها، بدیهیه که...
١٣٩٩/١٠/٣٠
0
|
0
16
payroll
لیست حقوق بگیر ها
١٣٩٩/١٠/٣٠
0
|
0
17
dip
ترک کردن، به چاک زدن، جیم شدن
١٣٩٩/١٠/٣٠
0
|
0
18
up to par
مثل قدیما نیست
١٣٩٩/١٠/٢٩
0
|
0
19
state
ایالت
١٣٩٩/١٠/٢٩
0
|
0
20
throw weight around
قلدر بازی درآوردن
١٣٩٩/١٠/٢٨
0
|
0
21
chokehold
فن خفگی
١٣٩٩/١٠/٢٨
0
|
0
22
thinking
واکنش
quick thinking=واکنش سریع
١٣٩٩/١٠/٢٨
0
|
0
23
basic
ملزومات
١٣٩٩/١٠/٢٦
0
|
0
24
high grade
درجه یک
١٣٩٩/١٠/٢٦
0
|
0
25
crowding
چسبیدن به کسی
crowding some one
١٣٩٩/١٠/٢٦
0
|
0
26
epp
پورفیریای اریتروپوئتیک (erythropoietic porphyria)
نوعی حساسیت به نور مستقیم خورشید
١٣٩٩/١٠/٢٥
0
|
0
27
scar
و تلفط آن هم سکار هست ممد جون، نه اِسکار
١٣٩٩/١٠/٢٥
0
|
0
28
throwing shot
تیکه انداختن، مسخره کردن، مورد استهزا قرار دادن
١٣٩٩/١٠/٢٤
0
|
0
29
chemistry
احساس متقابل،
١٣٩٩/١٠/٢٤
0
|
0
30
already
به همون زودی
١٣٩٩/١٠/٢٤
0
|
0
31
contradiction
ناسازگار
١٣٩٩/١٠/٢٤
0
|
0
32
seal
به معنی کباب کردن گوشت هم میاد و در نهایت تعجب این رو هیچ جا ندیدم نوشته باشن
١٣٩٩/١٠/٢٤
0
|
0
33
alleged
اشاره شده
١٣٩٩/١٠/٢٣
0
|
0
34
exchange
مکالمه
١٣٩٩/١٠/٢٣
0
|
0
35
statement
برداشت
١٣٩٩/١٠/٢٢
0
|
0
36
administer
تر و تمیز کردن
١٣٩٩/١٠/٢٢
0
|
0
37
branch out
فراتر رفتن
١٣٩٩/١٠/٢٢
0
|
0
38
sensible
آدم پر احساس
١٣٩٩/١٠/٢١
0
|
1
39
big ass
کله گنده
١٣٩٩/١٠/٢٠
0
|
0
40
ruined
گند زده شد بهش
its ruined
١٣٩٩/١٠/١٦
0
|
0
41
motivation
انگیزه بخش
١٣٩٩/١٠/١٥
0
|
0
42
reckless endangerment
مخاطره بی ملاحظانه
١٣٩٩/١٠/١٤
0
|
0
43
c section
سزارین
١٣٩٩/١٠/١٤
0
|
0
44
on the go
فورا
١٣٩٩/١٠/١٤
0
|
0
45
hack
ابداع کردن، ابداع، ترفندی که you came up with
یکی از معنی های نادرشه لطفا الکی دیس لایک نکنید
١٣٩٩/١٠/١٤
2
|
0
46
banker
این واژه به معنی بانک دار نیست. کسی که توی بانک کار میکنه بنکر میگن، کارمند بانک
١٣٩٩/١٠/١٢
4
|
0
47
wondering Off
پرسه زدن
١٣٩٩/١٠/٠٩
0
|
0
48
wish list
لیست علاقه مندی ها
١٣٩٩/١٠/٠٩
0
|
0
49
bar card
In many Commonwealth jurisdictions, the bar association comprises lawyers who are qualified as barristers or advocates in particular, versus solicito ...
١٣٩٩/١٠/٠٨
0
|
0
50
sceptical
شکاک! مشکوک چیز دیگس
١٣٩٩/١٠/٠٨
0
|
0
1
2
3
4
<