پیشنهاد‌های akamrahimi50@gmail.com (٣٣٧)

بازدید
٨٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی گشتن، جستجو و دنبال چیزی گشتن هم میاد INFORMAL a look or search around a place. "his mother comes into his room sometimes and has a poke ro ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این کاره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( از لحاظ فکری ) ارتباط برقرار کردن با/ همزاد پنداری کردن با/ هم اندیش بودن با منبعش ترجمه یکی از دوستان هست برای relate to در همین سایت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر پولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Blood Alcohol Concentration غلظت الکل خون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

you bold face lying to me تو روم داری بهم دروغ میگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که به صورت سیار دفتر اسناد رسمی اداره میکنه دفتر اسناد رسمی سیار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بعضی وقتا میتونه مورد علاقه هم معنی بشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مست، خمار،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کالیپر ( ترمز ماشین )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با کسی با احترام برخورد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منحصر به فرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شاهنشاهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطعنامه سازمان ملل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطعنامه سازمان ملل ، متنی رسمی است که توسط نهادی از سازمان ملل متحد ( سازمان ملل ) تصویب شده است. اگرچه هر ارگان سازمان ملل می تواند قطعنامه صادر کند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقیاسی برای سنجش میزان تندی فلفل و . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

spruce trap تله صنوبر، چاه درخت خطرناک برای اسکی باز ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملک رهنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

بیرون رفتن به منظور خرید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گیاهخواری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یکبار مصرف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نصف خورده، پس مانده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

محیط دوستانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کش رفتن، دزدیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناشر موسیقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اشتراکی، شریکی، دو نفری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دست ساز، دست بریده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطعه تجملی، اثر تجملی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تجملی statement piece اثر تجملی، قطعه تجملی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در نزدیکی اون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرواز کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

متهم شناخته شدن، مجرم شناخته شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درد قاعدگی ( زنان ) ، درد پریود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لفظ. . . منظور. . . . . . The idea of purpose لفظ هدف، منظور هدف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای اوقاتی که طرف جملشو کامل نمیکنه و فقط میگه i mean میتونین "یجورایی" بنویسین، برای من همیشه جواب میده و منظور رو حفظ میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنی slang این واژه میشه پستون، ممه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به رخ کشیدن، به نمایش کشیدن، به تصویر درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لعنتی goddamn شکل دیگه این عبارت هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سر به سر کسی گذاشتن، گند زدن به چیزی یا وضعیتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودت رو توجیه کن، کارتو توجیه کن،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوکوموتیوران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

معتاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اقدامات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

جراحت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گزارش کردن خبر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساراسوتا، شهری در ایالت فلوریدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

آهسته و دزدکی راه رفتن یا قدم زدن یا وارد جایی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

سرقت خونگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ترمز ناگهانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فوبیای عنکبوت، ترس از عنکبوت، عنکبوت هراسی