پیشنهاد‌های عباس نعمتی فر (٣١٥)

بازدید
١٧١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لوسیون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. کورمال کورمال حرکت کردن blunder about/around: Someone was blundering about in the kitchen. blunder into/past/through etc something: Phil came blu ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( کار خود را ) ترک کردن He departed his job on December 16. the departing president the company’s departing chairman

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کاشی کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

زمین پوشیده شده از تورب ( توده متراکم قهوه ای یا سیاهی که از تجزیه ناقص خزه ها و گیاهان به دست می آید و در باغبانی از آن استفاده می شود )

پیشنهاد
٧

برای رسیدن ( یا تأمین چیزی ) In the interest ( s ) of safety, smoking is forbidden. The race was postponed in the interests of safety.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیردختر، دختر ترشیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ناگهان شدیداً عصبانی شدن The boss will blow his top when he hears about this. One day, I just blew my top and hit him.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرید، پیرو، سرسپرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تقلبی، جعلی counterfeit watches counterfeit money

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرانرژی، سرزنده، پویا، پرشور و نشاط He was young, vital, and handsome. Rodgers and Hart’s music sounds as fresh and vital as the day it was written.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیغام فرستادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

احضار کردن ( روح ) She can call up the spirits of the dead. "Knocking on wood" was a way of calling up the friendly spirit to protect one from harm ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

عقد نامه، سند ازدواج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نامه درخواست کار ( که توسط فرد برای یک شرکت ارسال می شود ) We have received hundreds of application letter. It is better to write an individually t ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( دادگاه و غیره ) حکم دادن، اعلام حکم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بعد از میلاد مسیح He died during games in honour of Claudius in 44 C. E. . In the ninth century C. E. the Irishman John Scotus Erigena translated th ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حسن ظن ( نسبت به اینکه افراد یک مجموعه مطابق قوانین عمل می کنند و تقلب نمی کنند ) Those who abuse the privileges of the honor system will be penaliz ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لرزیدن صدا ( ناشی از ترس یا تردید یا پرهیز از گریه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شکلک کاغذی یا چوبی ( بچه گانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیکار کردن The company has idled a number of its US plants indefinitely. The strikes have idled nearly 4 000 workers.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ترسناک، نگران کننده She couldn’t put off the dreaded moment forever. After years of toil, scientists disclosed that they had made progress in contro ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دقت، کامل و شامل همه جزئیات بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت گذراندن، وقت تلف کردن They idled along by the river ( = walked slowly and with no particular purpose ) . Sometimes he went for a walk; sometimes ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیرجدی، همین جوری، بی هدف، بی استفاده It was just an idle threat It was only from idle curiosity that she went into the barn.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیلی محبوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جوشاندن شیر ( خیلی گرم کردن شیر بدون آنکه واقعاً مثل آب بجوشد ) Scald the milk and then add it to the egg and sugar mixture. scalded milk

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مردد بودن The president appeared to wobble over sending the troops in. Yesterday the president showed the first signs of wobbling over the issue.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( ارتش ) مامور بهداری ارتش، بهدار، امدادگر پزشکی جبهه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تقاضانامه کار ( که فرد برای یک شرکت ارسال می کند ) We have received hundreds of letters of application. It is better to write an individually tailo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناموفق شدن، رضایت بخش نبودن، دیگر خوشایند نبودن The relationship turned sour over a financial dispute. Their investments had begun to go sour. Thei ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آرام تر کردن، کم کردن فعالیت، کاهش تأثیر چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( رفتار یا کلام ) خارج از کنترل، غیر قابل‏ قبول intemperate language the judge’s intemperate outburst Intemperate eating habits can lead to obesity.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قدرت اتخاذ تصمیم نهایی، کلام آخر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( کاربرد نادر ) قول شرف The fugitive gave his parole not to try to escape again.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رأی دادن Fewer than 20% of the votes cast were for conservative candidates. Barely one in three will bother to cast a ballot on February 26th. To q ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گل شقایق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دنبال خانه گشتن ( برای خرید ) how's the house - hunting going?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( امریکا ) تالار افتخار ( تالاری که در آن مجسمه یا نام مشاهیر رشته ی ویژه ای را قرار می دهند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بچه ای که به کودکستان می رود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( امریکا ) تصویر خرس کلاه برسر ( نشان احتیاط در باره ی آتش سوزی جنگل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

محروم از ارث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گزینه آخر، آخرین چاره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشتی حضرت نوح ( ع )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیاده روی گروهی برای جمع آوری صدقه یا خیریه an annual walkathon for breast cancer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اتاق یا خانه ) شیک و مبله ( با امکانات کافی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در آب جوش انداختن Scald the needles to sterilize them. Scald the tomatoes and remove the skins.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازسازی شده، نوسازی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناگهان شدیداً عصبانی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی را ( در انجام کاری ) حساب نکردن، روی کسی حساب نکرن to not include someone in an activity I’m sorry, you’ll have to count me out tonight.