پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٦٥)

بازدید
١٢,٩٢٨
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جمعیت خطرناک Dangerous crowd you're stealing from : از آدمای خطرناکی داری دزدی میکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Horn honking : بوق زنی Car Horn Honking : بوق زنی ماشین Don't honk the horn : بوق نزنید ( Please do not blow the horn ) Honk the horn : بوق بزن Truc ...

پیشنهاد
٣

To beat or kick the shit out of someone means to beat or kick them so violently that they are badly injured ◀️ Looks like someone already knocked th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

a structure of brick, stone, etc. , that surrounds an area or separates one area from another دیوار ◀️ Paint the walls with Brain : مغزشو بپاچ به دی ...

پیشنهاد
٣

چیزی را تکه تکه کردن Mind - blowing stuff we're witnessing Blow him to pieces : تکه تکه اش کن ( با بمب )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

همون دیدن و تماشا کردن هست ولی بیشتر برای دیدن جرایم بکار میره ◀️ I've never witnessed a live execution before : تا حالا شاهد یک اعدام زنده نبودم ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

phrasal verb of blow 1. explode ◀️ "the car blew up as soon as it hit the wall" Similar : explode / detonate / go off / be set off / ignite / erupt b ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Finally, someone is doing something بالاخره یکی داره یه کاری میکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Make him pay for what he's done : حقشو بزار کف دستش بخاطر کاری که کرده ( کاری کن تقاص کارشو پس بده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Your guy's gonna get himself killed in there : رفیقت اون تو خودشو به کشتن میده ( یا میخواد خودشو به کشتن بده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

'Don't I know it' is a response to someone telling you something that you already know quite well, or a way of expressing your awareness of a certain ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کوتاه شده ی Do you know what i mean هست به معنای �میفهمی/میگیری/میدونی چی میگم؟�

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

⬛ RECLUSE ⬛ noun [count] : a person who lives alone and avoids other people ◀️ My neighbor is a recluse—I only see him about once a year ⬛ RECLUSIVE ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

هم صفته هم اسم هم فعل به عنوان فعل میشه حیوان ولگرد مثل سگ یا گربه ??? Why do you have so many cats I have a thing about Strays : حیوانات ولگرد را ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

With each passing day, the flower grows more beautiful هر روزی که میگذره گُلِ قشنگ تر میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چطوری I've been ok : خوبم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تو اخبار در اخبار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

باید به خودم فشار بیارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

noun [count] : a person who is not a police officer but who tries to catch and punish criminals — often used before another noun ◀️vigilante groups ◀ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دروغ دیگه بسه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزار رد شه ( بیاد داخل )

پیشنهاد
٤

دوستان انقدر نگید منظومه شمسی ما ایرانی هستیم. اعراب میگن �المجموعة الشمسیة�که ما الف لامش را برداشتیم بعد همونو داریم استفاده میکنیم. انگلیسی ها میگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوستان انقدر نگید منظومه شمسی ما ایرانی هستیم. اعراب میگن �المجموعة الشمسیة�که ما الف لامش را برداشتیم بعد همونو داریم استفاده میکنیم. انگلیسی ها میگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان انقدر نگید منظومه شمسی ما ایرانی هستیم. اعراب میگن �المجموعة الشمسیة�که ما الف لامش را برداشتیم بعد همونو داریم استفاده میکنیم. انگلیسی ها میگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

VERB formal : to seriously or continually try to do ( something ) ◀️The school endeavors to teach students to be good citizens They endeavored to cr ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Stay within 6ft of me : همیشه تا ۲ متریم باش ( ازم دور نشو ) ۶ فوت برابر با ۲ متر هست ( تقریبا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

You should always be on my side : باید همیشه طرف من باشی ( حامی من باش )

پیشنهاد
٤

چطور من تا حالا اینو نشنیده ام ؟ چطوری تا حالا این به گوشم نخورده ؟

پیشنهاد
٢

??What??? How have I never heard of this

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

همون to be هست که منفی شده You are what every father wants their daughter not to be

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

لباس بیمارستان In my hospital gown and the small - sized slippers I was given در لباس بیمارستان و دمپایی های کوچکی که به من داده بودند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نامِ اما در انتهای جمله هم میتونه بیاد که معنیش در اغلب موارد میشه �نامش� Example : China speaks lots of languages Cantonese Mandarin, There's one ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگه قبلاً کلمه ی Sufficient که مترادف Enough هست را شنیده باشید باید بگم که از فعا Suffice گرفته شده به معنای کفایت کردن و کافی و بس بودن Example : ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

adjective : full of life and energy — used especially to describe an older person ◀️ She's 64 and still as spry as she was at 30 ◀️ He's ill. No he's ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

verb 1 [no obj] : to breathe in suddenly and loudly with your mouth open because of surprise, shock, or pain Mom gasped in/with surprise at the sight ...

پیشنهاد
٣

ازت انتظار بیشتری داشتم For shame : شرم بر تو باد *Gasp* : to breathe in suddenly and loudly with your mouth open because of surprise, shock, or pa ...

پیشنهاد
٣

هوا یکمی سرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Tinting the windows Tintig car windows دودی کردن شیشه ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

افسارگسیخته Inflation in US, which the experts called it libertine has made its way to the top of the headlines very quickly تورم در آمریکا که رسانه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ساحل شرقی ( به انگلیسی: East Coast ) به شرقی ترین کناره کشور آمریکا که بر کرانه اقیانوس اطلس قرار دارد گفته می شود. ایالت هایی که در ساحل شرقی قرار د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

به سواحل غربی آمریکا از واشنگتن تا جنوب کالیفرنیا ساحل غربی ( به انگلیسی: West Coast ) یا ساحل اقیانوس آرام ( به انگلیسی: Pacific Coast ) ، به غربی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تلفظ : یوژُ ری یِس معنا : رباخوار - نزول خوار این کلمه از Usury گرفته سده به معنای رباخواری noun [noncount] formal disapproving : the practice of le ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. be conspicuous or clearly visible. ◀️ "this liquid shows up on the x - ray" 2. INFORMAL arrive or turn up for an appointment or gathering ◀️ "t ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

We are on the same page : اتفاق نظر داریم - هم نظریم I love that none of them could agree that he ( J trump ) was a good man

پیشنهاد
١

He's not ill. He hasn't grown an inch in 20 years او بیمار نیست. تو بیست سال تکون نخورده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزایا - سودها Benefits of Yoga : مزایای یوگا درک زندگی : Understanding life تقویت شهود : Understanding intuition تمرکز : Concentration ستون فقرات سا ...

پیشنهاد
١

حرف در دهان کسی گذاشتن You're putting words in my mouth and then making non - sequitur

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چنجره ( شیشه ) Example : My neighbours love this song on 100 volume so much that day threw a break into my bedroom window so they could hear it bet ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Example : I could barely keep my eyes open به سختی میتونم چشامو باز نگه دارم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Pastime یک مترادف برای Hobby هست ⬛ PASTIME ⬛ noun [count] : an activity that you enjoy doing during your free time ◀️Her favorite pastime [=hobby] i ...