usurious

/juːˈzjʊərɪəs//juːˈzjʊərɪəs/

معنی: ربا خوار، تنزیل خوار، مبنی بررباخواری
معانی دیگر: رباخوارانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: usuriously (adv.), usuriousness (n.)
(1) تعریف: engaged in lending money at excessive or illegal rates of interest.

(2) تعریف: constituting usury, as an interest rate.

جمله های نمونه

1. Shi Guobao was considered a folk usurious agitation" claw king".
[ترجمه گوگل]شی گوبائو به عنوان یک آشوب ربوی عامیانه "پادشاه پنجه" در نظر گرفته می شد
[ترجمه ترگمان]\"Shi Guobao\" به عنوان \"پادشاه چنگال\" مردم مورد توجه قرار گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But now he faces usurious debts from a hasty expansion of his business, and he will be killed unless he clears the debt in one month.
[ترجمه گوگل]اما اکنون به دلیل گسترش عجولانه تجارت خود با بدهی های ربوی روبرو می شود و کشته می شود مگر اینکه یک ماه دیگر بدهی را تسویه کند
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر او از توسعه سریع تجارتش رو به رو می شود، و او کشته می شود مگر اینکه بدهی خود را در عرض یک ماه از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Be in a country especially, usurious nowhere is absent, be all - pervasive, behave very actively.
[ترجمه گوگل]در یک کشور به خصوص، رباخوار هیچ جا غایب است، همه - فراگیر باشید، بسیار فعال رفتار کنید
[ترجمه ترگمان]در کشوری باشید، به خصوص، usurious که در هیچ کجا حضور ندارند، بسیار جامع هستند، بسیار فعال رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have reimbursement capacity, somebody assures ability lends usurious money.
[ترجمه گوگل]ظرفیت بازپرداخت داشته باشید، کسی اطمینان می دهد که توانایی پول ربوی را قرض می دهد
[ترجمه ترگمان]کسی که توانایی بازپرداخت را داشته باشد، پول رایج را به صورت متداول وام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While the stone village folk usurious namely thenceforth begins.
[ترجمه گوگل]در حالی که روستای سنگی قوم ربوی یعنی از آن پس آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]در همان حال، متداول است که مردم روستای سنگی از آن زمان به بعد آغاز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For example, on the usurious rates that enhance the industry one of important measures.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در مورد نرخ های ربوی که باعث افزایش صنعت یکی از اقدامات مهم است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، بر روی نرخ usurious که صنعت را به یکی از معیارهای مهم ارتقا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They lent money with usurious interest before 194
[ترجمه گوگل]آنها قبل از سال 194 با بهره ربوی وام دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از (۱۹۴)پول را با سود متداول usurious وام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Among these, the usurious loan credit was the predominant and had deep influences on social and economic life.
[ترجمه گوگل]در این میان، اعتبار قرض الحسنه غالب بود و تأثیرات عمیقی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی داشت
[ترجمه ترگمان]در بین اینها، اعتبار وام usurious متداول بود و تاثیرات عمیقی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Despite the usurious prices, 000 people attended throughout the week.
[ترجمه گوگل]با وجود قیمت های ربوی، 000 نفر در طول هفته شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]با وجود قیمت usurious، ۰۰۰ نفر در سراسر این هفته شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This article research Ming Dynasty's usurious interest rate, makes a thorough inquiry about its types, the difference in different area, the construction and the evolution trend.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی نرخ بهره ربوی سلسله مینگ می‌پردازد و در مورد انواع آن، تفاوت در مناطق مختلف، ساخت و ساز و روند تکامل تحقیق می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله نرخ بهره متداول Dynasty مینگ را تحقیق می کند، و یک تحقیق کامل در مورد انواع آن، تفاوت در مناطق مختلف، ساخت وساز و روند تحول ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had to run away from my creditor whom I made a usurious loan.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم از طلبکارم که وام ربوی گرفته بودم فرار کنم
[ترجمه ترگمان]من مجبور شدم از creditor که از او وام می گرفت فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The wolfish landlord used this chance to demand the usurious compound interest of 50% for three years.
[ترجمه گوگل]صاحبخانه گرگ از این فرصت استفاده کرد و سود مرکب ربوی 50 درصدی را به مدت سه سال مطالبه کرد
[ترجمه ترگمان]این مسافرخانه wolfish از این فرصت استفاده کرد تا برای سه سال بهره مرکب usurious را به میزان ۵۰ درصد درخواست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The interest rate is a core factor of the village usurious loan through which we can reveal many related questions about the usury.
[ترجمه گوگل]نرخ سود یکی از عوامل اصلی وام ربوی روستا است که از طریق آن می توان بسیاری از سوالات مرتبط با ربا را آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره، عامل اصلی وام usurious است که از طریق آن می توانیم بسیاری از سوالات مربوط به ربا را فاش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under such circumstances, there is no real estate conditions were usurious .
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی، هیچ شرایط املاک و مستغلات ربوی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تحت چنین شرایطی، هیچ شرایطی برای املاک و مستغلات وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ربا خوار (صفت)
usurious

تنزیل خوار (صفت)
usurious

مبنی بر رباخواری (صفت)
usurious

تخصصی

[حقوق] ربوی، رباخوارانه

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to usury, of or related to the taking of exorbitant interest for money loaned

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : usury
✅️ صفت ( adjective ) : usurious
✅️ قید ( adverb ) : _
تلفظ : یوژُ ری یِس
معنا : رباخوار - نزول خوار
این کلمه از Usury گرفته سده به معنای رباخواری
noun
[noncount] formal disapproving : the practice of lending money and requiring the borrower to pay a high amount of interest
...
[مشاهده متن کامل]

◀️usurious interest rates
USURY :
رباخواری، نزول خوار به عمل دریافت ربا گفته می شود که معمولاً به صورت شغل در جوامع گذشته و امروزی می باشد و فرد رباخوار با دریافت وثیقه و تضمین از فرد وام گیرنده، به وی به جنس یا پول وام با بهره می دهد. گاهی اوقات ربا به معنی سود بیش از حد و گاهی به عنوان هر نوع سودی در نظر گرفته می شود. به صورت تاریخی در جوامع مسیحی و اسلامی گرفتن هر نوع سودی بر روی پول ممنوع بوده است. مذمت رباخواری در بسیاری متون در بسیاری کشورها یافت می شود. مهمترین تغییر در تاریخ رباخواری در کشورهای غربی در سال ۱۵۴۵ میلادی توسط هنری هشتم صورت گرفت که بر اساس آن گرفتن سود بر روی پول آزاد گردید.
RIBA : ربا
ربا که تقریباً معادل واژه انگلیسی "usury" است اصطلاحی در قرآن است که به معنی سود ظالمانه در معامله یا تجارت است. ربا چندین بار در قرآن در سوره های بقره، آل عمران، نساء و روم به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است و تنها گناهی است که از آن به عنوان "جنگ با خدا" نام برده شده است.
با اینکه مسلمانان همه متفق هستند که ربا در اسلام حرام است، تعریف دقیق ربا در بین مسلمانان مورد اتفاق نیست. در گذشته بیشتر دانشمندان اسلامی مانند مسیحیان هرگونه سود بر روی پول را معادل ربا می دانستند ولیکن بیشتر علمای اسلامی امروزه آن را معادل سود ظالمانه و نه هر نوع سودی می دانند. دانشمندان اسلامی همچنین در مورد اینکه آیا ربا حرام است یا مکروه با یکدیگر اختلاف دارند.
بیشتر دانشمندان اسلامی ربا را به دوگونه تقسیم می کنند:
ربای نسیه ( ربای قرضی ) : که در آن سود بر روی پول اخذ می شود.
ربای فضل ( ربای معاملی ) : مبادله هم زمان دو جنس با ارزش نابرابر. به عبارت دیگر؛ مبادله دو کالای ناهمجنس مثل طلا با نقره

بپرس