پیشنهاد‌های اسم منو فقط خدا میدونه (٣٨٢)

بازدید
٢٧١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 doors 🔸 نوع کلمه: اسم ( noun ) – جمع کلمه ی door معنی فارسی: درها ( جمع "در" ) مفهوم و کاربرد: کلمه ی door به معنای "در" است، یعنی دری که در و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 majority معنی فارسی: اکثریت، بیشتر، بیشینه مفهوم و کاربرد: واژه majority معمولاً برای اشاره به بیشترِ افراد یا چیزها در یک گروه استفاده می شود. ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ChatGPT said: 📘 previous /ˈpriː. vi. əs/ 🔹 معنی: قبلی، پیشین، گذشته 🔸 توضیح فارسی: کلمه previous یک صفت ( adjective ) است و برای اشاره به چیزی که ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 prevent /prɪˈvent/ 🔹 معنی: جلوگیری کردن، پیشگیری کردن 🔸 توضیح فارسی: فعل prevent یعنی کاری انجام دادن برای اینکه چیزی بد یا ناخواسته اتفاق نیفت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: 📘 prevented /prɪˈventɪd/ 🔹 معنی: جلوگیری کرد، پیشگیری کرد ( شکل گذشته فعل prevent ) 🔸 توضیح فارسی: prevented شکل گذشته ( past ) یا اسم مفعول ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 a single year 🔹 معنی: فقط یک سال، تنها یک سال، یک سال کامل 🔸 توضیح فارسی: عبارت "a single year" یعنی فقط یک سال ( نه بیشتر ) ، و معمولاً برای ت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "working in healthcare" یعنی: 🔹 کار کردن در حوزه خدمات درمانی یا بهداشتی کار کردن در شغل هایی که با سلامت مردم سروکار دارند. شامل پزشکان، پر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 healthcare /ˈhelθ. keər/ 🔹 معنی: مراقبت های بهداشتی و درمانی، خدمات سلامت 🔸 تعریف: Healthcare به تمام خدمات، کارها و زیرساخت هایی گفته می شود ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 expect /ɪkˈspekt/ 🔹 معنی: انتظار داشتن، پیش بینی کردن، منتظر بودن 🔸 کاربردها و معانی: انتظار داشتن ( از کسی یا چیزی ) : I expect good results ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

📘 indicate /ˈɪndɪkeɪt/ 🔹 معنی: نشان دادن، اشاره کردن، بیان کردن 🔸 کاربردها: نشان دادن ( با حرکت، عدد یا علامت ) : The sign indicates the directi ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "What are you working on?" یعنی: 🔸 �داری روی چی کار می کنی؟� یا 🔸 �الان مشغول چه کاری هستی؟� 🔹 تجزیه ی جمله: What → چی؟ are you → آیا تو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 In conclusion نوع: عبارت ( phrase ) معنی: در نتیجه، به طور خلاصه کاربرد: برای جمع بندی و نتیجه گیری از چیزی که قبلاً گفته شده. 📘 مثال: In con ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 in my opinion 🔹 معنی: به نظر من 🔹 نوع: عبارت بسیار رایج برای بیان نظر 🔹 مثال: In my opinion, this is the best solution. به نظر من این بهترین ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 what I mean is 🔹 معنی: منظورم اینه که. . . 🔹 نوع: عبارت توضیحی، محاوره ای تر 🔹 مثال: What I mean is we should be more careful. منظورم اینه ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

📘 in other words 🔹 معنی: به عبارت دیگر / یعنی 🔹 نوع: عبارت توضیحی 🔹 مثال: He’s frugal. In other words, he doesn’t like to spend money. او صرفه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 therefore 🔹 معنی: بنابراین / در نتیجه 🔹 نوع: قید ربط ( برای بیان نتیجه ) 🔹 مثال: She didn’t study. Therefore, she failed the test. او درس نخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 that's because 🔹 معنی: چون این طور است که. . . / به این دلیله که. . . 🔹 نوع: عبارت ربطی ( برای بیان علت ) 🔹 مثال: I’m cold. That’s because I ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

📘 such as 🔹 تلفظ: /sʌtʃ �z/ 🔹 نوع: عبارت ( phrase ) 🔹 معنی فارسی: مانندِ، از جمله ✅ کاربرد: برای آوردن چند نمونه خاص از یک دسته کلی؛ برخلاف دو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

📘 for instance 🔹 تلفظ: /fɔːr ˈɪnstəns/ 🔹 نوع: قید ( adverb ) 🔹 معنی فارسی: برای نمونه، مثلاً ✅ کاربرد: دقیقاً مثل "for example" برای معرفی مثال ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

📘 for example 🔹 تلفظ: /fɔːr ɪɡˈzɑːmpəl/ 🔹 نوع: قید ( adverb ) 🔹 معنی فارسی: برای مثال ✅ کاربرد: برای معرفی یک مثال مشخص بعد از یک جمله کلی. م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "in spite of this" به معنی "با وجود این" یا "علی رغم این" است و برای بیان تضاد ( contrast ) بین دو جمله یا ایده استفاده می شود. 🟣 معنی فارسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Although / Even though نوع: حرف ربط ( conjunction ) معنی: اگرچه، باوجود اینکه کاربرد: برای نشان دادن تضاد یا نقطه نظری مخالف با جمله ی اصلی. 📘 ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Although / Even though نوع: حرف ربط ( conjunction ) معنی: اگرچه، باوجود اینکه کاربرد: برای نشان دادن تضاد یا نقطه نظری مخالف با جمله ی اصلی. 📘 ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

🔹 Nevertheless نوع: قید ( adverb ) معنی: با این وجود، علی رغم این کاربرد: برای نشان دادن تضاد یا معارضه با چیزی که گفته شده، به ویژه در موقعیت های ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 On the other hand نوع: عبارت ( phrase ) معنی: از سوی دیگر کاربرد: برای نشان دادن دیدگاه یا جنبه ی متفاوتی از یک موضوع، معمولاً بعد از بیان یک جنب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 However نوع: قید ( adverb ) معنی: با این حال، اما کاربرد: برای نشان دادن تضاد یا مخالفت با چیزی که قبلاً گفته شده، استفاده می شود. 📘 مثال: Sh ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوع: عبارت قیدی ( adverbial phrase ) معنی: به نظر من کاربرد: برای ابراز نظر یا دیدگاه شخصی خود استفاده می شود. این عبارت معمولاً برای نشان دادن اینک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Not only that نوع: عبارت انتقالی ( transitional phrase ) معنی: نه تنها آن، بلکه. . . کاربرد: برای افزودن اطلاعات بیشتر به چیزی که قبلاً گفته شده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Moreover نوع: قید انتقالی رسمی ( formal transition adverb ) معنی: علاوه بر آن / حتی بیشتر از آن کاربرد: برای افزودن نکته ی مهم تر یا تقویت جمله ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 What’s more نوع: عبارت غیررسمی ( informal phrase ) معنی: تازه، از این گذشته / از اون مهم تر کاربرد: در مکالمات غیررسمی برای افزودن اطلاعات جالب ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 In addition نوع: قید انتقالی ( transition adverb ) معنی: علاوه بر این / به علاوه کاربرد: برای افزودن اطلاعات یا نکته جدید مرتبط با جمله ی قبل. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Secondly / Thirdly نوع: قید ترتیبی ( adverb ) معنی: دوم / سوم کاربرد: برای بیان نکته دوم، سوم، چهارم و . . . در یک فهرست یا بحث. 📘 مثال: Firs ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Secondly / Thirdly نوع: قید ترتیبی ( adverb ) معنی: دوم / سوم کاربرد: برای بیان نکته دوم، سوم، چهارم و . . . در یک فهرست یا بحث. 📘 مثال: Firs ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 The first point is that. . . نوع کلمه: عبارت معرفی ( introductory phrase ) معنی: اولین نکته این است که. . . کاربرد: برای بیان و معرفی اولین نکت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 To begin with نوع کلمه: عبارت قیدی ( adverbial phrase ) معنی: در آغاز / برای شروع کاربرد: برای شروع یک لیست یا بحث، به ویژه هنگام معرفی چند نکته ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Firstly نوع کلمه: قید ( adverb ) معنی: اول از همه، نخست کاربرد: برای معرفی اولین نکته یا دلیل در یک متن یا گفتار رسمی استفاده می شود. 📘 مثال: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی signpost ( تلفظ: /ˈsaɪn. pəʊst/ ) یک اسم ( noun ) و گاهی فعل ( verb ) است. 🟢 معنی به فارسی: به عنوان اسم: تابلوی راهنما ( تابلویی کنار جاده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سگ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی confident ( تلفظ: /ˈkɒn. fɪ. dənt/ ) یک صفت ( adjective ) است و معنی آن به فارسی می شود: بااعتماد به نفس / مطمئن / دل گرم 🟢 تعریف انگلیسی س ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت web - based marketing یعنی: بازاریابی مبتنی بر وب یا بازاریابی اینترنتی 🟢 تعریف ساده: Web - based marketing یعنی استفاده از وب سایت ها، ایمی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی finance ( تلفظ: /ˈfaɪ. n�ns/ یا /fəˈn�ns/ ) به معنی امور مالی یا مالیه است. 🟢 معنی فارسی: Finance یعنی مدیریت پول، سرمایه گذاری، بانکداری، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی physiology به فارسی یعنی فیزیولوژی یا علم کارکرد اعضای بدن. 🟢 تعریف انگلیسی ساده: Physiology is the science that studies how the body and i ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"I'll give it back later" یعنی: �بعداً پسش می دم� یا �من اون رو بعداً برمی گردونم�. 🟢 توضیح ساختاری: I'll = مخفف I will، یعنی �من خواهم�. give ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "I'll call a taxi" به معنی: �من یه تاکسی خبر می کنم� یا �من زنگ می زنم به تاکسی� است. 🟢 توضیح ساختاری: I'll = مخفف I will به معنی �من خواهم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "I'm going to get wet" به معنی: �قراره خیس بشم� یا �دارم خیس می شم� است. 🟢 توضیح جزئی: I'm going to = من قصد دارم / قراره get wet = خیس شد ...

پیشنهاد
٠

عبارت "It'll take about 10 minutes" به معنی �این حدوداً ۱۰ دقیقه طول می کشه� است. 🟢 توضیح فارسی: "It'll" مخفف "It will" است که به معنی �این خواهد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارت "not really" به معنی �نه واقعا� یا �نه، در واقع نه� است. این عبارت معمولاً برای پاسخ دادن به سوالاتی استفاده می شود که از شما انتظار دارد یک نظر ...

پیشنهاد
٠

عبارت "I won't chat then I promise" به معنی �پس من صحبت نخواهم کرد، پس قول می دهم� است. 🟢 توضیح: "I won't" مخفف "I will not" است که به معنی "من نخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "I won't chat" به معنی �من صحبت نخواهم کرد� یا �من چت نخواهم کرد� است. 🟢 توضیح: "I won't" مخفف "I will not" است که به معنی "من نخواهم" است. ...