پیشنهاد‌های اسم منو فقط خدا میدونه (١١٥)

بازدید
٧٨
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "much wetter" به معنای "بسیار مرطوب تر" است و در مقایسه بین دو چیز یا وضعیت استفاده می شود. به عبارتی، وقتی می گوییم چیزی "much wetter" است، من ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "more powerful" به معنای "بسیار قوی تر" است و وقتی استفاده می شود که بخواهیم قدرت یا تأثیر چیزی را در مقایسه با چیز دیگری بیان کنیم. برای مثال، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "is not as adjective as" and "is as adjective as" are used to make comparisons between two things, but they convey different meanings. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrases "is not as adjective as" and "is as adjective as" are used to make comparisons between two things, but they convey different meanings. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

، "asteroid" فقط به معنی سیارک است. سیارک ها اجسام کوچکی هستند که در مدارهای خاصی در منظومه شمسی قرار دارند و معمولاً در بین مدار سیاره مریخ و مشتری ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

"comet" به معنی ستاره دنباله دار است. ستاره دنباله دار به اجرامی گفته می شود که از یخ، گرد و غبار و سنگ تشکیل شده اند و وقتی به خورشید نزدیک می شوند، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Countable Nouns 1. **Some**: Use when you don't specify an exact number. ( e. g. , "I have some books. " ) 2. **Many**: Indicates a large number ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Countable Nouns 1. **Some**: Use when you don't specify an exact number. ( e. g. , "I have some books. " ) 2. **Many**: Indicates a large number ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quantifiers are words or phrases that indicate quantity. They help us understand how much or how many of something there is. Here are some common qua ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quantifiers are words or phrases that indicate quantity. They help us understand how much or how many of something there is. Here are some common qua ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quantifiers are words or phrases that indicate quantity. They help us understand how much or how many of something there is. Here are some common qua ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "snowwoman" نیز وجود دارد و می تواند برای اشاره به یک آدم برفی زنانه استفاده شود. به هرحال، در اکثر موارد به طور عمومی از "snowman" برای هر نو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "ادم برفی درست کردن" به انگلیسی می شود "to make a snowman. "

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "frost on the grass" به معنای "یخ زدگی روی چمن" است. این عبارت معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن دما به حدی پایین می آید که بخار آب در هوا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "there was ice on the road" به معنای "روی جاده یخ بود" است. این جمله نشان دهنده شرایطی است که ممکن است باعث ایجاد خطر برای رانندگی و حرکت شود، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "frost on the grass" به معنای "یخ زدگی روی چمن" است. این عبارت معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن دما به حدی پایین می آید که بخار آب در هوا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "all morning" به معنای "تمام صبح" است. این عبارت به زمانی اشاره دارد که یک فعالیت یا حالت خاص در طول کل صبح ادامه داشته باشد. برای مثال، اگر بگ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Sweltering" به معنای "بسیار گرم" یا "عزیم گرما" است و معمولاً برای توصیف شرایط هوا استفاده می شود که در آن دما به حدی بالا می رود که باعث احساس نارا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای توصیف آب و هوا از گرم ترین تا سردترین می توان به این صفات اشاره کرد: 1. داغ ( Hot ) 2. گرم ( Warm ) 3. ملایم ( Mild ) 4. خنک ( Cool ) 5. سر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "incredibly" به معنای "به طرز باورنکردنی" است و برای بیان شدت زیاد یا تکان دهندگی یک وضعیت یا ویژگی استفاده می شود. معمولاً زمانی به کار می رود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابر های باران زا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف "LGBT" به شرح زیر است: - **L**: Lesbian ( زنان هم جنسگرا ) - **G**: Gay ( مردان هم جنسگرا ) - **B**: Bisexual ( افرادی که به دو جنس علاقه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **خودمحوری**: برخی افراد ممکن است از مفهوم "دانه برف" به عنوان نشانه ای از خودمحوری استفاده کنند، به این معنا که آن ها تصور می کنند مسائل و احساسا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wind coming from the east باد شرق towards the west

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• storm clouds are the dark clouds which are seen before a storm. you can also use storm clouds to refer to a sign that something violent is going t ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "as black as thunder" می تواند در موارد مختلفی به کار برود، از جمله: 1. **توصیف رنگ:** برای توصیف اشیاء یا محیط های تاریک، مثل آسمان قبل از طو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "What shape is. . . " معمولاً به توصیف فیزیکی یا ظاهری یک شیء یا فرد می پردازد، اما در مورد افراد به ویژه ممکن است ناپسند یا توهین آمیز تلقی شو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای پرسیدن درباره ویژگی های ظاهری افراد به شکل مودبانه، می توانی از عبارات زیر استفاده کنی: 1. **"Can you describe what your mother looks like?"** ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیل ( Flood ) : سیل به شرایطی اطلاق می شود که در آن آب به طور غیرعادی و بیش از حد در یک منطقه ای جمع می شود و معمولاً باعث آسیب به محیط زیست، زیرساخت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین لغزش ( Mudslide ) : زمین لغزش یا مَشک، به حرکت ناگهانی و سریع خاک، سنگ و مواد دیگر به سمت پایین در یک شیب یا تپه اطلاق می شود. این پدیده معمولاً ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

4. Excessive معنی: بیش از حد، افراطی توضیح: "Excessive" به معنای چیزی است که فراتر از حد معقول یا نرمال است. مثال ها: Example: The excessive noise ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

3. Plenty of معنی: مقدار زیاد، فراوان توضیح: "Plenty of" برای بیان مقدار زیاد یا کافی از چیزی به کار می رود. مثال ها: Example: There are plenty of ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

2. Impressed معنی: تحت تأثیر قرار دادن توضیح: "Impressed" به حالتی گفته می شود که فردی بر اثر چیزی خوشایند یا شگفت انگیز تحت تأثیر قرار می گیرد. م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Opportunity معنی: فرصت، موقعیت مناسب توضیح: "Opportunity" به معنی زمانی یا موقعیتی مناسب است که به فرد اجازه می دهد تا چیزی انجام دهد یا به هدفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی و توضیح "whole" معنی: "Whole" به معنای "کامل" یا "تمام" است. این کلمه معمولاً برای توصیف چیزی استفاده می شود که هیچ قسمتی از آن نادیده گرفته نشد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

powerful storm take place in the sea. توفان سخت در دریا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فیلم سازی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال های انگلیسی با "as well as" و ترجمه فارسی: Example: She speaks English as well as French. ترجمه: او به زبان انگلیسی به علاوه فرانسوی صحبت می ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال های انگلیسی با "in order to" و ترجمه فارسی: Example: She studies hard in order to pass her exams. ترجمه: او سخت درس می خواند تا امتحاناتش را ق ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی و توضیح فارسی "industry": معنی: "industry" به معنای "صنعت" است. توضیحات: صنعت به مجموعه ای از فعالیت ها، تولیدات و خدماتی گفته می شود که به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا معانی و توضیحات فارسی برای این عبارات آمده است: Have a positive / negative effect: معنی: داشتن تأثیر مثبت / منفی توضیح: این عبارت به تأثیر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهارت های اجتماعی ( Social Skills ) به توانایی های فرد در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و تعاملات اجتماعی اشاره دارند. این مهارت ها شامل رفتارها، نگر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستبند زدن به کسی /دستگیر شدن /گیر افتادن / مچ کسی را گرفتن و . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش "Must" و "Mustn't" و "Needn't" و "Don't Have To" 1. Must: استفاده: برای بیان وظیفه یا ضرورت. مثال: You must finish your homework. ( شما باید ت ...