پیشنهادهای اسم منو فقط خدا میدونه (٣٦٦)
کارت های بازی استاندارد چهار خال دارند: دل ( Hearts ) خشت ( Diamonds ) خاج یا گشنیز ( Clubs ) پیک ( Spades ) هر کدام از این ها نماد خاص خود ...
کارت های بازی استاندارد چهار خال دارند: دل ( Hearts ) خشت ( Diamonds ) خاج یا گشنیز ( Clubs ) پیک ( Spades ) هر کدام از این ها نماد خاص خود ...
کارت های بازی استاندارد چهار خال دارند: دل ( Hearts ) خشت ( Diamonds ) خاج یا گشنیز ( Clubs ) پیک ( Spades ) هر کدام از این ها نماد خاص خود ...
کارت های بازی استاندارد چهار خال دارند: دل ( Hearts ) خشت ( Diamonds ) خاج یا گشنیز ( Clubs ) پیک ( Spades ) هر کدام از این ها نماد خاص خود ...
کارت های بازی استاندارد چهار خال دارند: دل ( Hearts ) خشت ( Diamonds ) خاج یا گشنیز ( Clubs ) پیک ( Spades ) هر کدام از این ها نماد خاص خود ...
کارت های بازی استاندارد چهار خال دارند: دل ( Hearts ) خشت ( Diamonds ) خاج یا گشنیز ( Clubs ) پیک ( Spades ) هر کدام از این ها نماد خاص خود ...
"I left all my shopping there. " ✅ معنی فارسی: من همهٔ خرید هام رو اونجا جا گذاشتم. 🔍 تجزیه جمله: I → من left → گذاشتم / جا گذاشتم ( گذشته ی فعل ...
عبارت: keep it down 🔸 معنی فارسی ( محاوره ای ) : آروم تر حرف بزن / صدا رو کم کن / ساکت تر باش توضیح ساده: Keep it down یک اصطلاح محاوره ای است که و ...
کلمه: wage 🔸 معنی فارسی: حقوق، دستمزد توضیح ساده: Wage به مبلغی اطلاق می شود که کارمند به ازای انجام کارهای روزانه یا هفتگی دریافت می کند. این کلم ...
کلمه: payment 🔸 معنی فارسی: پرداخت، پرداختی توضیح ساده: Payment به معنای پول یا مبلغی است که برای خرید چیزی، تسویه بدهی یا انجام یک خدمت پرداخت می ...
کلمه: poor 🔸 معنی فارسی: فقیر، بی پول ( و در بعضی موارد: ضعیف، بی کیفیت، بد ) توضیح ساده: poor یعنی کسی که پول کمی داره یا امکانات زندگی مناسبی ن ...
کلمه: broke 🔸 معنی فارسی: بی پول، مفلس، دست خالی توضیح ساده: وقتی کسی می گه "I'm broke" یعنی اصلاً پول نداره یا خیلی کم داره. این یه اصطلاح غیررسم ...
کلمه: passionate 🔸 معنی فارسی: پرشور، پر اشتیاق، با احساس توضیح ساده: وقتی کسی passionate هست، یعنی نسبت به چیزی یا کاری اشتیاق و علاقه ی بسیار زیا ...
کلمه: surfboard 🔸 معنی فارسی: تخته موج سواری توضیح ساده: Surfboard تخته ای است که برای موج سواری روی آب استفاده می شود. این تخته معمولاً از مواد سب ...
عبارت: video game developer 🔸 معنی فارسی: توسعه دهنده بازی ویدیویی / سازنده بازی ویدیویی توضیح ساده: Video game developer شخصی است که در طراحی، توس ...
عبارت: surfing instructor 🔸 معنی فارسی: مدرس موج سواری / مربی موج سواری توضیح ساده: Surfing instructor کسی است که موج سواری را به دیگران آموزش می د ...
عبارت: pizza delivery man 🔸 معنی فارسی: پیک پیتزا / پیک پیتزا تحویل دهنده توضیح ساده: Pizza delivery man به شخصی گفته می شود که پیتزا را از رستوران ...
کلمه: gardener 🔸 معنی فارسی: باغبان توضیح ساده: Gardener کسی است که از باغ، گل ها، درختان، چمن و گیاهان مراقبت می کند. ✔️ می تونه در یک باغ شخصی، ...
کلمه: groundskeeper 🔸 معنی فارسی: نگهبان یا نگهدارنده ی فضای سبز / مسئول نگهداری محوطه ( مثل باغ، پارک، زمین ورزشی، یا حیاط بزرگ ) توضیح ساده: Gro ...
عبارت: estate agent 🔸 معنی فارسی: مشاور املاک / بنگاه دار توضیح ساده: Estate agent کسی است که در خرید، فروش، اجاره یا معرفی خانه، آپارتمان، مغازه ی ...
کلمه: locksmith 🔸 معنی فارسی: قفل ساز / کلیدساز / متخصص قفل و کلید توضیح ساده: Locksmith کسی است که در ساخت، تعمیر، باز کردن یا نصب قفل ها و کلیدها ...
عبارت: stunt performer 🔸 معنی فارسی: بدل کار توضیح ساده: Stunt performer ( یا به طور رایج تر: stuntman / stuntwoman ) کسی است که در فیلم ها یا نمای ...
کلمه: reporter 🔸 معنی فارسی: گزارشگر / خبرنگار ( مخصوصاً کسی که گزارش می دهد ) توضیح ساده: Reporter کسی است که اخبار را جمع آوری کرده و به صورت گف ...
کلمه: journalist 🔸 معنی فارسی: خبرنگار / روزنامه نگار توضیح ساده: Journalist کسی است که وظیفه اش جمع آوری، نوشتن، و گزارش دادن اخبار و اطلاعات است. ...
عبارت: child actor 🔸 معنی فارسی: بازیگر کودک / بازیگر خردسال توضیح ساده: Child actor به کودک یا نوجوانی گفته می شود که در فیلم ها، سریال ها، تئاتره ...
کلمه: au pair 🔸 معنی فارسی: مراقب بچه / پرستار کودک ( معمولاً از یک کشور دیگر و در خانه ی خانواده ی میزبان زندگی می کند ) توضیح کامل: Au pair یک ا ...
عبارت: holiday job 🔸 معنی فارسی: کار تعطیلات / شغل موقتی در تعطیلات توضیح: Holiday job یعنی کاری که دانش آموزان یا دانشجویان یا حتی بعضی افراد دیگه ...
کلمه: varied 🔸 معنی فارسی: متنوع / گوناگون / دارای انواع مختلف 🔸 توضیح: Varied یک صفت ( adjective ) هست و وقتی استفاده میشه که بخوایم بگیم چیزی تن ...
کلمه: rewarding 🔸 معنی فارسی: رضایت بخش / پاداش دهنده / ارزشمند ( از نظر احساسی یا معنوی ) 🔸 توضیح: Rewarding یک صفت ( adjective ) هست و به کاری ...
کلمه: stressful 🔸 معنی فارسی: استرس زا / پراسترس / تنش زا 🔸 توضیح: Stressful یک صفت ( adjective ) هست و به چیزی گفته میشه که باعث استرس، نگرانی یا ...
کلمه: challenging 🔸 معنی فارسی: چالش برانگیز / سخت ولی انگیزشی / پرچالش 🔸 توضیح: Challenging یک صفت ( adjective ) است و به کاری گفته می شود که سخت ...
تفاوت بین Doctor و Surgeon 🔸 Doctor ( پزشک ) : کلمه ی کلی تر هست و به هر کسی که تحصیلات پزشکی داره و کارش تشخیص و درمان بیماری هاست گفته میشه. ✅ پ ...
تفاوت بین Doctor و Surgeon 🔸 Doctor ( پزشک ) : کلمه ی کلی تر هست و به هر کسی که تحصیلات پزشکی داره و کارش تشخیص و درمان بیماری هاست گفته میشه. ✅ پ ...
کلمه: surgeon 🔸 معنی فارسی: جراح 🔸 توضیح: Surgeon یعنی پزشکی که تخصصش انجام عمل های جراحی روی بدن بیماران است. Surgeon با استفاده از ابزارهای جرا ...
کلمه: tiring 🔸 معنی فارسی: خسته کننده / فرساینده / طاقت فرسا 🔸 توضیح: Tiring یک صفت ( adjective ) است و به چیزی گفته می شود که باعث خستگی زیاد می ...
مثال های بیشتر برای **repetitive**: 1. **The music was too repetitive, and I got bored quickly. ** موسیقی خیلی تکراری بود و من خیلی زود حوصله ام سر ...
کلمه: repetitive ( تلفظ: /rɪˈpetətɪv/ ) 🔸 معنی فارسی: تکراری / یکنواخت / خسته کننده به خاطر تکرار زیاد 🔸 توضیح: Repetitive یک صفت ( adjective ) ...
کلمه: creative 🔸 معنی فارسی: خلاق / مبتکر / خلاقانه 🔸 توضیح: Creative صفت ( adjective ) هست و به کسی یا چیزی گفته میشه که ایده های جدید و نوآورانه ...
کلمه: fashion designer 🔸 معنی فارسی: طراح مد / طراح لباس 🔸 توضیح ساده: Fashion designer یعنی کسی که لباس ها و اکسسوری های جدید طراحی می کنه. کارش ...
کلمه: engineer 🔸 معنی فارسی: مهندس 🔸 توضیح: Engineer به فردی گفته می شود که تخصصش طراحی، ساخت، نگهداری و بهبود سیستم ها، دستگاه ها یا ساختارهای مخ ...
کلمه: waiter 🔸 معنی فارسی: گارسون ( مرد ) 🔸 توضیح: Waiter به مردی گفته می شود که در رستوران، کافی شاپ یا کافه کار می کند و وظیفه اش این است که: ✔ ...
کلمه: software 🔸 معنی فارسی: نرم افزار 🔸 توضیح: Software به مجموعه ای از برنامه ها و داده های دیجیتال گفته می شود که بر روی دستگاه های کامپیوتری ن ...
کلمه: programmer 🔸 معنی فارسی: برنامه نویس 🔸 توضیح: Programmer به فردی گفته می شود که کدهای کامپیوتری می نویسد تا نرم افزارها یا برنامه های مختلف ...
کلمه: sports coach 🔸 معنی فارسی: مربی ورزشی 🔸 توضیح: Sports coach به فردی گفته می شود که به ورزشکاران یا تیم ها آموزش می دهد و آن ها را برای بهبود ...
کلمه: cleaner 🔸 معنی فارسی: تمیزکننده / نظافت چی 🔸 توضیح: Cleaner به فردی گفته می شود که مسئول نظافت و تمیزکاری مکان ها و فضاهاست. این می تواند شا ...
کلمه: architect ( تلفظ: /ˈɑːrkɪtekt/ ) 🔸 معنی فارسی: معمار 🔸 توضیح: Architect به فردی گفته می شود که تخصصش طراحی ساختمان ها و فضاهای شهری است. ...
کلمه: solicitor 🔸 معنی فارسی: وکیل مشاور / مشاور حقوقی / وکیل دعاوی ( در سیستم حقوقی بریتانیا ) 🔸 توضیح: کلمه Solicitor بیشتر در سیستم حقوقی بریت ...
کلمه: receptionist 🔸 معنی فارسی: منشی / پذیرش گر / مسئول پذیرش 🔸 توضیح: Receptionist به شخصی گفته می شود که معمولاً پشت میز پذیرش ( reception desk ...
کلمه: sales assistant 🔸 معنی فارسی: فروشنده / دستیار فروش / کارمند فروش در فروشگاه 🔸 توضیح: Sales assistant به فردی گفته می شود که در فروشگاه ها ( ...
کلمه: paramedic 🔸 معنی فارسی: اورژانس کار / امدادگر / تکنسین فوریت های پزشکی 🔸 توضیح: �Paramedic� به فردی گفته می شود که آموزش دیده تا در شرایط اض ...