پیشنهادهای اسم منو فقط خدا میدونه (٣٦٦)
🔹 کلمه: Latvia 🟦 نوع: اسم خاص ( proper noun ) 🟧 معنی فارسی: لتونی 🟨 کاربرد: Latvia نام یک کشور در شمال اروپا است که در منطقه بالتیک واقع شده است ...
🔹 کلمه: on a coach 🟦 نوع: عبارت ( phrase ) 🟧 معنی فارسی: در یک اتوبوس میان شهری / در یک اتوبوس مسافرتی 🟨 کاربرد: این عبارت به مسافرت با اتوبوس ه ...
🔹 کلمه: Kenya 🟦 نوع: اسم خاص ( proper noun ) 🟧 معنی فارسی: کنیا 🟨 کاربرد: Kenya نام یک کشور در شرق آفریقا است که به خاطر مناظر طبیعی زیبا، حیات ...
🔹 کلمه: touristy 🟦 نوع: صفت ( adjective ) 🟧 معنی فارسی: توریستی، متعلق به گردشگران 🟨 کاربرد: برای توصیف مکان ها، فعالیت ها یا ویژگی هایی که مختص ...
🔹 کلمه: impressive 🟦 نوع: صفت ( adjective ) 🟧 معنی فارسی: تاثیرگذار، چشمگیر، باشکوه 🟨 کاربرد: برای توصیف چیزی که توجه یا احترام دیگران را جلب می ...
🔹 کلمه: atmospheric 🟦 نوع: صفت ( adjective ) 🟧 معنی فارسی: مربوط به جوّ ( اتمسفر ) دارای حال وهوای خاص، احساسی یا تأثیرگذار ( به ویژه درباره م ...
🔹 کلمه: water park 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: پارک آبی 🟨 کاربرد: Water park نوعی پارک تفریحی است که وسایل بازی، سرسره های آبی، استخرها، ر ...
🔹 کلمه: tower 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: برج 🟨 کاربرد: Tower به ساختمانی بلند و باریک گفته می شود که معمولاً برای دیدبانی، دفاع، ارتباط، ...
🔹 کلمه: theme park 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: شهربازی موضوعی / پارک تفریحی با تم خاص 🟨 کاربرد: پارکی بزرگ و تفریحی با بازی ها، نمایش ها و ...
🔹 کلمه: temple 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: معبد 🟨 کاربرد: Temple به مکانی مذهبی گفته می شود که افراد برای عبادت، دعا یا انجام مراسم دینی ب ...
🔹 کلمه: statue 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: مجسمه 🟨 کاربرد: به شکل سه بعدی ساخته شده از یک انسان، حیوان یا چیز دیگر گفته می شود که معمولاً ...
🔹 کلمه: ruins 🟦 نوع: اسم جمع ( plural noun ) 🟧 معنی فارسی: ویرانه ها، خرابه ها 🟨 کاربرد: به بقایای ساختمان ها یا شهرهایی گفته می شود که در گذشته ...
🔹 کلمه: mosque 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: مسجد 🟨 کاربرد: مکانی برای عبادت مسلمانان. مسلمانان در mosque نماز می خوانند، قرآن تلاوت می کنند ...
🔹 کلمه: market 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: بازار 🟨 کاربرد: به مکانی گفته می شود که در آن خرید و فروش کالاها انجام می شود. می تواند بازار س ...
🔹 کلمه: harbour ( در انگلیسی بریتانیایی ) / harbor ( در انگلیسی آمریکایی ) 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: بندرگاه، لنگرگاه 🟨 کاربرد: به محل ...
🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: فواره، آب نما 🟨 کاربرد: به سازه ای گفته می شود که آب از آن به صورت تزئینی به بالا پاشیده می شود یا جاری می شود، ...
کلمه: cathedral 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: کلیسای جامع 🟨 کاربرد: کلیسایی بزرگ، رسمی و بسیار مهم در یک منطقه، که معمولاً محل اقامت یا مرکز ...
🔹 کلمه: castle 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: قلعه، دژ 🟨 کاربرد: برای توصیف ساختمان های بزرگ، قدیمی، و مستحکم که معمولاً در گذشته برای پادشاه ...
🔹 کلمه: botanical garden 🟦 نوع: اسم ترکیبی ( compound noun ) 🟧 معنی فارسی: باغ گیاه شناسی 🟨 کاربرد: به باغی گفته می شود که در آن انواع گیاهان، د ...
🔹 کلمه: safari park 🟦 نوع: اسم ترکیبی ( compound noun ) 🟧 معنی فارسی: پارک سافاری، پارک حیات وحش 🟨 کاربرد: به مکانی گفته می شود که حیوانات وحشی ...
🔹 کلمه: sightseeing 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: بازدید از جاهای دیدنی، گشت وگذار گردشگری 🟨 کاربرد: برای توصیف فعالیت دیدن مکان های معروف، ...
عطرآگین، عطرآلود، عطرآمیز، معطر *بوی خوش
🔹 عبارت: I look forward to hearing from you soon 🟦 نوع: جمله رسمی ( formal sentence ) 🟧 معنی فارسی: منتظر دریافت پاسخ شما در آینده نزدیک هستم / م ...
🔹 کلمه: appropriately 🟦 نوع: قید ( adverb ) 🟧 معنی فارسی: به طور مناسب، به درستی، درخور 🧠 کاربرد: appropriately یعنی کاری را در زمان، مکان یا ش ...
✅ فرم کامل و صحیح: I have some experience of working in retail. ⟶ من مقداری تجربه در کار در حوزه خرده فروشی دارم. I have some experience of workin ...
اسم ( noun ) خرده فروشی فروش کالاها به مشتری نهایی، معمولاً به صورت تکی فعل ( verb ) خرده فروشی کردن فروش مستقیم کالا به مصرف کننده صفت ( adjective ...
🔹 کلمه: retail 🟦 نوع: اسم ( noun ) ، فعل ( verb ) ، صفت ( adjective ) 🟧 معنی فارسی: خرده فروشی / به صورت خرده فروشی فروختن / مربوط به خرده فروشی
🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: موقعیت، جایگاه، پُست شغلی، وضعیت
🔹 عبارت: enclosing my CV 🟦 نوع: عبارت فعلی ( verb phrase ) 🟧 معنی فارسی: پیوست کردن رزومه / ضمیمه کردن رزومه 🧠 کاربرد: عبارت "enclosing my CV" ...
🔹 عبارت: in catering 🟦 نوع: عبارت حرف اضافه ای ( prepositional phrase ) 🟧 معنی فارسی: در حوزه خدمات غذا / در صنعت تهیه و توزیع غذا و نوشیدنی 🧠 ...
🔹 عبارت: in catering 🟦 نوع: عبارت حرف اضافه ای ( prepositional phrase ) 🟧 معنی فارسی: در حوزه خدمات غذا / در صنعت تهیه و توزیع غذا و نوشیدنی 🧠 ...
🔹 کلمه: post 🟦 نوع: اسم ( noun ) و فعل ( verb ) 🟧 معنی فارسی: ( فعل ) : پست کردن، ارسال کردن / منتشر کردن ( در اینترنت ) ( اسم ) : پست ( نام ...
🔹 کلمه: apply 🟦 نوع: فعل ( verb ) 🟧 معنی فارسی: درخواست دادن، اعمال کردن، به کار بردن ( بسته به جمله )
🔹 عبارت: Yours faithfully 🟦 نوع: عبارت پایانی رسمی در نامه ها ( closing phrase ) 🟧 معنی فارسی: ارادتمند شما 🟨 کاربرد: در پایان نامه های رسمی است ...
🔹 عبارت: Yours sincerely 🟦 نوع: عبارت پایانی رسمی در نامه ها ( closing phrase ) 🟧 معنی فارسی: با احترام / با ارادت 🟨 کاربرد: در پایان نامه ها یا ...
🔹 کلمه: intention 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: قصد، نیت، هدف 🟨 کاربرد: برای بیان انگیزه یا هدفی که پشت انجام یک عمل یا تصمیم قرار دارد، به ...
🔹 کلمه: mention 🟦 نوع: فعل ( verb ) و اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: ( فعل ) : اشاره کردن، ذکر کردن ( اسم ) : اشاره، ذکر 🟨 کاربرد: برای وقتی که ...
A person who flies an aircraft خلبان کسی که هواپیما را کنترل میکند
🔹 کلمه: dishwasher 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: ماشین ظرف شویی ظرف شور ( شخصی که در رستوران یا خانه ظرف می شوید ) 🧠 نکات کاربردی مهم: ✔ ...
🔹 عبارت: get out 🟦 نوع: فعل عبارتی ( phrasal verb ) 🟧 معنی فارسی: بیرون رفتن، خارج شدن، در رفتن / فرار کردن / دست برداشتن ( بسته به جمله ) 🔸 مث ...
🔹 عبارت: earn up 🟦 نوع: فعل عبارتی ( phrasal verb ) 🟧 معنی فارسی: این ترکیب به تنهایی رایج نیست؛ اما اگر منظورت عبارت کامل تر مانند "earn up to" ...
🔹 کلمه: fruit - picker 🟦 نوع: اسم مرکب ( compound noun ) 🟧 معنی فارسی: میوه چین 🟨 کاربرد: فردی که میوه ها را از درخت یا زمین برداشت می کند. 🧠 ...
🔹 کلمه: episode 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: قسمت ( از سریال، برنامه، پادکست و. . . ) / رخداد، واقعه 🟨 کاربرد: برای اشاره به یکی از بخش ه ...
🔹 کلمه: complain 🟦 نوع: فعل ( verb ) 🟧 معنی فارسی: شکایت کردن، گله کردن 🟨 کاربرد: برای بیان نارضایتی از چیزی به کار می رود. می تواند رسمی ( مثل ...
🔹 کلمه: fluent 🟦 نوع: صفت ( adjective ) 🟧 معنی فارسی: روان، سلیس ( در صحبت کردن یا نوشتن ) 🟨 کاربرد: برای توصیف فردی که می تواند یک زبان را به ...
🔹 کلمه: Netflix 🟦 نوع: اسم خاص ( proper noun ) 🟧 معنی فارسی: نتفلیکس ( یک پلتفرم پخش آنلاین فیلم و سریال ) 🟨 کاربرد: Netflix یک سرویس استریم آ ...
🔹 کلمه: provider 🟦 نوع: اسم ( noun ) 🟧 معنی فارسی: فراهم کننده، تأمین کننده، عرضه کننده 🟨 کاربرد: برای اشاره به شخص، شرکت یا سازمانی که چیزی مه ...
🔹 کلمه: employ 🟦 نوع: فعل ( verb ) 🟧 معنی فارسی: استخدام کردن، به کار گرفتن 🟨 کاربرد: برای زمانی که فرد یا سازمانی کسی را برای کار استخدام می کن ...
🔹 عبارت: fall asleep 🟦 نوع: فعل عبارتی ( phrasal verb ) 🟧 معنی فارسی: به خواب رفتن، خوابش بردن 🟨 کاربرد: برای وقتی که کسی از حالت بیداری وارد خو ...