اصطلاحات عامیانه و ضرب المثل های فارسی
ضرب المثل
ضربالمثل یا زبانزد گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ بااینحال، در سخن بهکار میرود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضربالمثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.
اصطلاح عامیانه
اصطلاح سخن یا حرفی است که بر غیر از موضوع اصلی خود دلالت کند. به عنوان نمونه در زبان ترکی استانبولی، اصطلاح «باقلا در دهان داشتن» کنایهای از طفرهرفتن از رُک حرف خود را زدن است.
کنایه
در ادبیات فارسی، هرگاه شاعر یا نویسنده نخواهد بیان خود را صریح اعلان بدارد یا در روند خیالانگیز کردن و ترغیب کردن خواننده به تفکر و درنگ بیشتر در شعر و نوشته، در بیان یک پدیده، نشانهای از نشانههای آن پدیده را به کار برد و غرض از ذکر نشانه، اراده کردن کل پدیده باشد، نوشته دربردارنده کنایه میشود. البته در مواقعی شاعر یا نویسنده به جای بکار بردن رابطه نشانهای، رابطه نمونهای را میآورد یا به بیان بخشی از عمل پدیده میپردازد.