اسم - صفحه 23

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

رادان/rādān/

منسوب به راد، جوانمرد، آزاده، بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دانا، ( راد، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ...


پسر

فارسی
عمید/amid/

عاشق و بی قرار، رئیس، حاکم، آن که منصب یا مقامی بزرگ دارد، عنوانی برای مقامات حکومتی در دوره ی ساما ...


پسر

عربی
مه اباد/mahābād/

نام رودی در استان آذربایجان غربی، ( اعلام ) ) رودی در استان آذربایجان غربی به طول کیلومتر، که از ار ...


دختر

فارسی

طبیعت
شمشاد/šemšād/

نام نوعی درختچه همیشه سبز، ( به مجاز ) شخص خوش قد و قامت، ( در گیاهی ) درختچه ای همیشه سبز با انواع ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
انسی/ensi/

مربوط به انس، انسان، ( اِنس = انسان، بشر، ی ( پسوند نسبت ) )، انسانی، ( در قدیم ) فردی از انس


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
سندس/sondos/

پارچه ی ابریشمیِ لطیف و گران بها، ( به مجاز ) گل های ظریف و رنگارنگ، به فتح سین و دال، پارچه ای ابر ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن، گل
ماه نسا/m.-nesā/

ترکیب دو اسم ماه و نسا ( زیبا و زنان )، ماهِ زنان، ( به مجاز ) زیبا رو در میان زنان، زیبارو، ماه ( ...


دختر

فارسی، عربی

کهکشانی
سیپان/sipān/

کوهی که در همه ی ایام برف داشته باشد، بلندی مانع باد، ( اَعلام ) نام دو کوه در کردستان


پسر

کردی

طبیعت
نوبخت/no(w) bakht/

جوان بخت، پیروز بخت، ( اَعلام ) ) از نام های دوران ساسانی، ) نوبخت اهوازی نام ستاره شناس و مهندس نا ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد فاتح/m.-fāteh/

ترکیب دو اسم محمد و فاتح ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فاتح، ( اعلام ) محمدفاتح [، ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شمیمه/šamime/

بوی خوش، واحد شمیم، یک بوی خوش


دختر

عربی
امیرپویا/a.-puyā/

ترکیب دو اسم امیر و پویا ( فرمانروا و پوینده )، امیر و پادشاه پوینده


پسر

فارسی، عربی
زال/zāl/

سفید مو، نام پهلوان افسانه ای ایران، از شخصیت های شاهنامه، ( = زر ) سفید موی، ( اَعلام ) پسر سام و ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نازیتا/nāzitā/

همانند ناز و کرشمه، ( به مجاز ) زیبا، ( نازی، تا = نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند نازی، لنگه ی ن ...


دختر

فارسی
هامان/hāmān/

مشهور، نام وزیر اخشویروش و نام وزیر فرعون، ( اَعلام ) ) هامان ( مشهور ) وزیر اخشویروش [خشیارشا که ا ...


پسر

فارسی، عبری، یونانی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
بشار/bašār/

بشارت دهنده، ( اَعلام ) ) از اصحاب امام صادق ( ع )، ) ابومعاذ بَشّار بن برد شاعر نابینا و بلند آواز ...


پسر

عربی
آفریده/āfaride/

مخلوق، بشر، انسان، آدمی، خلق شده، از نیستی هست گردیده


دختر

فارسی
باسط/bāset/

توسعه دهنده، گسترش دهنده، از نام های پروردگار، ( در قدیم ) بسط دهنده، از نامهای خداوند


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرحان/m.-farhān/

ترکیب دو اسم محمد و فرحان ( ستوده و شاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرحان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ماهیار/māh yār/

دوست و یاور ماه، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) ) یکی از دو وزیر دارا و از قاتلان ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن، کهکشانی
بهرخ/beh rox/

خوشگل و نیک منظر، آن که چهره ای خوب و زیبا دارد


دختر

فارسی
رامسین/rāmsin/

صورت دیگر اسم رامتین، سازنده و نوازنده، گونه ی کهنه رامتین به معنی سازنده و نوازنده است، رامتین


پسر

فارسی
حر/hor(r)/

آزاده، جوانمرد، کریم، آزاد، ( در قدیم ) دارای اعتقاد و رفتار شایسته و بزرگوارانه، ( اَعلام ) ) حر ا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
هیدیکا/hidikā/

آرام، یواش، به آهستگی، آرامیواش


دختر

کردی
راژان/rāžān/

خوابیدن، جنبیدن گهواره، ( اَعلام ) روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه، نام روستایی در نزدیکی ارو ...


پسر، دختر

کردی، فارسی
همراز/hamrāz/

محرم اسرار، همدم، ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر می گویند، همنشین، مونس


دختر

فارسی
آنسه/ānese/

زن نیکو، دختر خانم، زن نیکو زبان، انس گیرنده، همنشین نیکو، ( مؤنث آنس )، مانوس، خو گیرنده


دختر

عربی
تلما/telmā/

گندمگون، امید و آرزو


دختر

عربی، لاتین، انگلیسی
رخشان/raxšān/

درخشان، روشن و تابان، درخشنده، ( = درخشان )


دختر

فارسی
هوراد/hurād/

جوانمرد خوب و نیک، مرد نیک نام، ( هو = خوب، راد = جوانمرد ) جوانمرد خوب، جوانمرد نیک، ( هو = خوب + ...


پسر

فارسی
نهاد/na (e) hād/

سرشت، طبیعت، ضمیر، دل، بنیاد، آئین، مقام، جایگاه، اساس، ( در قدیم ) روش، طریقه، آداب، قاعده، ضمیر د ...


پسر

فارسی
آدلیا/ādliyā/

مشهور، نامدار، ( به مجاز ) دختری که به لحاظ زیبایی مشهور و نامی است، ( آدلی= نامی، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

ترکی، فارسی
آسانا/āsānā/

دختر زیبا


دختر

فارسی
گل سیما/gol simā/

گلرخ، دارای چهره ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره، ( = گلرخ )، گل ( فارسی ) + سیما ( عربی ) آن که چهر ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
آشور/āšur/

گوشه ای در دستگاه های ماهور، نوا و راست پنجگاه، رب النوع مورد پرستش مردم کشور آشور، ( در قدیم ) آشو ...


پسر

فارسی، آشوری

هنری
ارنیکا/arnikā/

آریایی نیکو رفتار، آریایی خوب و زیبا، آریایی نیکو کردار


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
لیان/layān/

درخشان، تابان، فروغ آینه و تیغ، فروغ و روشنایی که در پی هم بدرخشند، [لَیان با واژه ی لیان/liyān / ه ...


دختر

فارسی
آتاناز/ātā nāz/

افتخار پدر، موجب آسایش و شادکامی پدر، عزیزِ پدر، دختر نازنین بابا


دختر

ترکی، فارسی
حنان/hannān/

آرزومند، مشتاق، بخشاینده، بسیار مهربان، از نام های پروردگار، نوحه و زاری کننده، از نام های خداوند، ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
بزرگمهر/bozorg mehr/

بسیار مهربان، نام وزیر خردمند انوشیروان پادشاه ساسانی، ( اَعلام ) ) طبق روایات نام وزیر فرزانه ی ان ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
سعاده/saeāde/

نیک بختی، خوشبختی، ( در احکام نجوم ) سعد بودنِ ستاره ها و تأثیر آنها بر سرنوشت انسان ها


دختر

عربی
روژدا/ruždā/

طلوع خورشید، عمر و زندگی مادر، فرزند عزیز و گرانمایه برای مادر، [روژ = روز، ( به مجاز ) عمر، زندگی، ...


دختر

کردی
هلسا/helsā/

مانند هل، ( به مجاز ) خوش بو و معطر، ( هِل، سا ( پسوند شباهت ) )، مانند هِل، بهسان هِل


دختر

فارسی

طبیعت
شیرو/širu/

منسوب به شیر، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، از شخصیت های شاهنامه، نام یکی از پسران گشتاسپ پادشاه کیانی، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
سایمان/sāymān/

مانند سایه، خان بزرگ، محاسب، ( کردی ) ( مرکب از سای، مان )، ( کردی ) ( مرکب از سای + مان )، ( در تر ...


پسر، دختر

ترکی، کردی
وسیم/vasim/

دارای نشان زیبایی، زیبا، ( در قدیم ) دارای نشان ( زیبایی )


پسر، دختر

عربی
شفیق/šafiq/

مهربان، دلسوز


پسر

عربی
علا/alā/

بلندی مقام و مرتبه، بزرگی، رفعت


پسر

عربی
کازیوه/kāziveh/

باد خنک و سرد اول صبح، سپیدی صبح که افق را فرا می گیرد، سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد


دختر

کردی

طبیعت
بامی/bāmi/

درخشان، لقب شهر بلخ، ) صفت شهر اوشیدر، لقب شهر بلخ و صفت شهر اوشیدر


دختر

فارسی، اوستایی
زریر/zarir/

تیز خاطر، سبک روح، از شخصیت های شاهنامه، نام گیاهی ( اسپرک )، ( در اوستا ) به معنی زرین بر و زرین ج ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
علیم/alim/

دانا، آگاه، از نام های خداوند، آن که عملش محیط بر جمیع اشیاء باشد، یکی از نام های باری تعالی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
نیک/nik/

خوب، نیکو، آدم خوب، شخص صالح، شایسته، خوشی، سعادت، ( در حالت قیدی ) به خوبی، ( در قدیم ) مفید، سودم ...


پسر

فارسی
آینا/āynā/

بانوی سپید چهره، ( به مجاز ) زیبارو، ( ترکمنی ) به معنی آیینه، ( ترکی ) آیینه، آبگینه، شیشه، شفاف، ...


دختر

ترکی
محمد میثاق/m.-misāq/

ترکیب دو اسم محمد و میثاق ( ستوده و پیمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و میثاق


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فریدا/faridā/

منسوب به فرید، یگانه، یکتا، بی نظیر، بی مانند، ( فرید، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
فرحانه/farhāne/

مؤنث فرحان، شاد، مسرور، خوشحال، ( مؤنث فرحان )، فرحان


دختر

عربی
نذیر/nazir/

بیم دهنده، از القاب پیامبر اسلام ( ص ) برگرفته از قرآن کریم، ( در قدیم ) ترساننده، در مقابلِ بَشیر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عطریه/a(e)triye/

منسوب به عطر، معطر، خوشبو، ( عطر، ایه ( پسوند نسبت ) )


دختر

عربی
فرشیده/faršide/

شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان، ( فرشید، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فرشید، ( فرشید + ه ...


دختر

فارسی

کهکشانی
محمد عقیل/m.-aqil/

ترکیب دو اسم محمد و عقیل ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و عقیل


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سوینج/se(o)vinj/

شادی، سرور


دختر

ترکی
غدیره/qadire/

گیسوی بافته شده، گیسوی بافته و آویخته، قسمتی از گیاه


دختر

عربی

طبیعت
آیسونا/āy sonā/

مرغابی ماه گونه، ( به مجاز ) زیبارو، اردک وحشی چون ماه


دختر

ترکی

پرنده، کهکشانی
آدینا/ādinā/

منسوب به آدین، دارای زیور، زینت و آرایش، ( به مجاز ) زیبا، ( آدین = آذین، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی
لمیعه/lami‛e/

درخشان و روشن


دختر

عربی
کیسان/keysān/

همانند پادشاه، ( به مجاز ) از بزرگان و پادشاهان، ( کی، سان ( پسوند شباهت ) )، همانند کی، مثل کی، ( ...


پسر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
مهیمن/mohaymen/

ایمن کننده، آگاه به حاضر و غایب، از نام ها و صفات خدا


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
کیارا/kiyārā/

میل شدید به خوردن انواع خوردنی، تاسه، میل و خواهش به خوردن چیزهای بی قاعده ( ناباب ) چنانکه این حال ...


دختر

فارسی
حاتمه/hātame/

مؤنث حاتم، حاکم، قاضی، داور، ( مؤنث حاتم )، حاتم


دختر

عربی
بهدخت/beh doxt/

دختر نیک و خوب، ( به، دخت = دختر )، ( به + دخت = دختر )، مرکب از به ( بهتر، خوبتر ) + دخت ( دختر )


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
شهیار/šah yār/

همنشین و مونس شاه، نظیر و همتای شاه، ( به مجاز ) بلند مرتبه، [شه = شاه، یار ( در قدیم ) همدم، همنشی ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
صبوره/sabure/

صبور و شکیبا، ( صبور، ه ( نسبت ) )، منسوب به صبور


دختر

فارسی، عربی
جاهد/jāhed/

جهد کننده، کوشا، ساعی


پسر

عربی، فارسی

مذهبی و قرآنی
امیراسماعیل/a.-esmāeil/

ترکیب دو اسم امیر و اسماعیل ( فرمانروا و شنونده امر خدا )، از نام های مرکب، ه امیر و اسماعیل


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
شبیب/šabib/

با ارزش و جوانمرد، ( اَعلام ) ) نام یکی از بزرگترین انقلابی ها که بر بنی امیه شورید، ) نام شیخ المش ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
صوفی/sufi/

پیرو یکی از فرقه های تصوف، درویش، ( اَعلام ) عبدالرحمان صوفی: [، قمری] اخترشناس ایرانی از مردم ری، ...


پسر

عربی
احسانه/ehsāne/

منسوب به احسان، بخشش، خوبی، نیکی، ( احسان، ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
احمدحسین/a.-hoseyen/

ترکیب دو اسم احمد و حسین ( پسندیده تر و نیکو )، از نام های مرکب، ا احمد و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آرتیمان/ārtimān/

اندیشه ی پاک و مقدس، ( آرتی= پاک و مقدس، مان/من= اندیشه ) اندیشه ی پاک و مقدس، ( اَعلام ) نام روستا ...


پسر

فارسی
محمد امید/m.-omid/

ترکیب دو اسم محمد و امید ( ستوده و آرزو )، از نام های مرکب، ا محمّد و امید


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد بنیامین/m.-benyāmin/

ترکیب دو اسم محمد و بنیامین ( ستوده و برادر حضرت یوسف )، از نام های مرکب، ا محمّد و بِنیامین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یاسینا/yāsinā/

منسوب به یاسین، ( یاسین، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسین، مرکب از یاسین بعلاوه پسوند فارسی


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
آسا/āsā/

آسودن، آسایش دهنده، وقار، ثبات، آراینده، ( در قدیم ) شکل و شمایل، زیور مایه زیبایی و آرایش، وقار و ...


دختر

فارسی
پرنا/parnā/

پرنیان، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار پرنیان


دختر

فارسی
رسپینا/raspinā/

فصل پاییز، ( پهلوی، pātec ) فصل پاییز، پاییز، فصل پاییذ


دختر

پهلوی، اوستایی

طبیعت
ایلیاد/il yād/

به یاد ایل، نام منظومه معروف هومر، یاد ایل، ( در یونانی ) منظومه ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، م ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
آشتی/āšti/

دوستی و پیوند دوباره بعد از رنجش و آزردگی، سازش و صلح، آرامش، رنجشی را فراموش کردن، پس از قهر از نو ...


دختر

فارسی
نازلار/nāzlār/

زیبایی ها و قشنگی ها، ( به مجاز ) دختری که زیباست و ناز دارد، ( ناز، لار = پسوند جمع در ترکی )، ناز ...


دختر

ترکی، فارسی
مهروز/mah ruz/

ماه روز، ماهی که در روز نمایان است، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، روز )، ( مَه = ماه + روز )، آن ...


دختر

فارسی

کهکشانی
رئوفه/ra’ufe/

بسیار مهربان، بخشنده، از نام های پروردگار، ( مؤنث رئوف )، رئوف


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
گلشا/gol šā/

گلشاد، گل شاد و خندان، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، بهترین و زیباترین گل، شاه گل ها، ( گل، شا = مخف ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
آریاناز/āriyā nāz/

مایه ی افتخار نژاد آریایی، مظهر زیبایی و جمال نژاد آریایی، موجب فخر و مباهات قوم آریایی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
لعبت/lo‛bat/

زن زیبا روی و خوش اندام، ( در قدیم ) هر چیز بسیار جالب و شگفت انگیز، ( در قدیم ) ( به مجاز ) بت و ص ...


دختر

عربی
فریدالدین/faridoddin/

یگانه در دین، بی نظیر در دین داری و دین ورزی، ( اَعلام ) ) شیخ فریدالدین محمّد نیشابوری، متخلص به ع ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شهرناز/šāhrnāz/

از شخصیت های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی، ( اعلام ) ( در شاهنامه ) نام دختر جمشید که او ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
آیگل/āy gul/

درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


دختر

ترکی، فارسی

گل، کهکشانی
مرزبان/marzbān/

آن که از مرز کشور پاسداری می کند، ( به مجاز ) مبارز و پهلوان، نگهبان، سرحد دار، ( در قدیم ) ( به مج ...


پسر

فارسی
سپینود/sepinud/

از شخصیت های شاهنامه، نام دختر پادشاه هند و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
نوشا/nušā/

نیوشا، شنوا، شنونده، شیرین، زندگی، ( به مجاز ) یادگیرنده و آموزنده، ( نوش، ا ( پسوند با معنی فاعلی ...


دختر

فارسی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم