اسم - صفحه 28

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

ضیاء الحق/ziyā’olhaq/

روشنائی و نورِ حق


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ماهنی/māhni/

نغمه، آواز، ترانه، تصنیف


دختر

ترکی

هنری
پیشرو/pišro(w)/

پیش رونده، آن که پیشرفت کرده، پیشتاز، پیشگام، ( به مجاز ) رهبر، پیشوا، مقتدا، آن که جلوتر از دیگران ...


پسر

فارسی
محمد عابد/m.-ābed/

ترکیب دو اسم محمد و عابد ( ستوده و زاهد )، از نام های مرکب، ا محمّد و عابد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مرام/marām/

مراد، مقصود، خواست، ایدئولوژی، روش اخلاقی، مسلک


دختر

عربی
محمد مسلم/m.-moslem/

ترکیب دو اسم محمد و مسلم ( ستوده و پیرو دین اسلام )، از نام های مرکب، ا محمّد و مسلِم


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد آرشام/m.-āršām/

ترکیب دو اسم محمد و آرشام ( ستوده و نیرومند )، از نام های مرکب، ا محمّد و آرشام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
طاها حسین/t.-hoseyn/

ترکیب دو اسم طاها و حسین ( نام پیامبر اسلام و نیکو )، از نام های مرکب، ا طه ( طاها ) و حسین، ( اَعل ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
روشن دخت/r.-dokht/

دختر تابنده و شاد، ( روشن، دخت = دختر )، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی
ماه آفرین/m.-āfarin/

آفریننده ماه، آفریده ی ماه، ( به مجاز ) زیبارو ( ی )، ( اَعلام ) نام یکی از زنان فتحعلی شاه قاجار و ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، کهکشانی
آساره/āsāre/

ستاره، ( لری، دزفولی ) ستاره


دختر

لری

کهکشانی
قوام الدین/qavāmoddin/

آن که موجب استواری و استحکام دین است، موجب استواری و استحکام دین، ( اَعلام ) نام چند تن اشخاص در تا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آتا/ātā/

پدر، جد، سرپرست، ریش سفید، ( اَعلام ) نام پادشاهی در دامنه های شمالی جبال «نیشپو» که در جنوب آن «دا ...


پسر

ترکی
الوند/alvand/

اروند، دارای تندی و تیزی، نام کوهی در جنوب همدان، تندمند و دارای تندی و تیزی، ( اَعلام ) ) نام کوهی ...


پسر

فارسی، اوستایی، پهلوی

طبیعت
دانوش/dānuš/

نام شخصی در داستان وامق و عذرا، نام کسی که عذرا معشوقه وامق را فروخت


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
افراح/efrāh/

شاد کردن


دختر

عربی
بهشید/behšid/

تابناک و دارای فروغ و روشنایی، مرکب از به ( بهتر، خوبتر ) + شید ( روشنایی یا خورشید )


دختر

فارسی
مولوده/mo(w)lude/

مونث مولود، آن که به دنیا آمده، زاده شده، ( مؤنث مولود )


دختر

عربی
نوگل/no(w)gol/

گلی که تازه شکفته شده است، دختر جوان، ( به مجاز ) نوجوان، به ویژه دختر نوجوان


دختر

فارسی

گل
لونا/lunā/

ماه، الهه ماه، به معنیِ «به رنگِ»، قمر


دختر

لاتین

کهکشانی
نایف/nāyef/

مرتفع، ( اَعلام ) نام یکی از دلیران مردم نجد از بزرگان و رؤسای بادیه نشین


پسر

عربی
شانلی/šānli/

پرافتخار، مشهور، شایان تحسین، افتخار آمیز، شان ( عربی ) + لی ( ترکی )


دختر، پسر

ترکی، عربی
عارفه زهرا/ā.-zahrā/

ترکیب دو اسم عارفه و زهرا ( دانا و نیکو )، ( اسم مرکب ) ( عارفه به معنی زن مشهور، زن شکیبا، نیکو، د ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد آرش/m.-āraš/

ترکیب دو اسم محمد و آرش ( ستوده و درخشنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و آرش


پسر

عربی، اوستایی

مذهبی و قرآنی
سورا/surā/

توانا، نیرومند، سود دهنده، ( اَعلام ) نام شهر «شوراب» در نوشته های رومی و یونانی که به گونه ای سورا ...


دختر

فارسی
پرمیس/parmis/

بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر، ( اَعلام ) نوه ی کوروش که زن داریوش بود، پارمیس، نام دختر بردیا ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
آسمین/āsmin/

گل یاسمن، آسمان، یاسمن ( گل )


دختر

کردی

طبیعت، گل
سهی/sohi/

صفت سرو، راست، از شخصیتهای شاهنامه، ممالِ سها ( = سها )، م سها، ( عربی ) ممالِ سُها ( = سُها )، سُه ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
بریار/beryār/

قرار، عهد، عهد و پیمان، قول و قرار، شرط و قرار، عهد ( نگارش کردی


پسر، دختر

کردی
آواز/āvāz/

صدای بلند، خروش، آوا، هرنوع صدایی که دارای آهنگ باشد، صدای آهنگین، ( در موسیقی ایرانی ) صدایی آهنگی ...


دختر

فارسی

هنری
مانترا/māntarā/

کلام مقدس، سخن ایزدی، گفتار وَرجاوند اهورایی، کلام مقدّس سخن ایزدی، به سکون نون و فتح ت، گفتار ورجا ...


دختر

اوستایی، پهلوی

مذهبی و قرآنی
هونام/hu nām/

خوشنام، نیک نام


پسر

فارسی
هستیا/hastiyā/

فرزند بسیار گرانمایه که همه ی هستی، زندگی و دارایی است، [هستی= وجود، زندگی، زندگانی، ( به مجاز ) هم ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
محمد فرزاد/m.-farzād/

ترکیب دو اسم محمد و فرزاد ( ستوده و با جلال )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
نگاره/negāre/

نقش، شکل، تصویر


دختر

فارسی
فاران/fārān/

کوهی است در شمال شرقی دشت فاران، ( اَعلام ) ) موضع مغاره ها [جای غارها]، ) بیابانی که بنی اسرائیل د ...


پسر

عبری
آناشید/ānāšid/

دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر، ( آنا= مادر، شید = خورشید )، خورشید مادر، ( به ...


دختر

ترکی، فارسی
آبنوس/ābnus/

چوبی سیاهرنگ و سخت و سنگین، ( در گیاهی ) درختی هم خانواده با خرمالو که بیشتر در مناطق گرمسیری آسیا ...


دختر

عبری، یونانی، فارسی

طبیعت
اروند/arvand/

تند، تیز، چالاک، دلیر، فر، شکوه، ( در تفسیر پهلوی، arvand )، شأن و شوکت، ( اَعلام ) ) نام رودِ دجله ...


پسر

فارسی، اوستایی

طبیعت
نصار/nassār/

بسیار یاری رسان به دیگران


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه سارا/f.-sārā/

ترکیب دو اسم فاطمه و سارا ( رانده شده از آتش و خالص )، از نام های مرکب، ا فاطمه و سارا


دختر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
فرح نوش/f.-nuš/

شادمانی و سرور جاوید، ( فرح، نوش )، ( به مجاز ) آن که همیشه شادمان است، همیشه شاد، فرح ( عربی ) + ن ...


دختر

فارسی، عربی
فرخ ناز/f.-nāz/

دارای ناز و غمزه و کرشمه ی خوب، خوش و موزون، ویژگی آن که خوشبخت و کامیاب است و دارای ناز و کرشمه اس ...


دختر

فارسی
فریمان/farimān/

دارای اندیشه ی خجسته، مبارک و با شکوه، ( فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، ...


پسر

فارسی
الگا/olgā/

سرزمین، ناحیه، ( اَعلام ) قدیسه الگا [حدود، میلادی] اولین قدیسه ی روسی، همسر و نایب السلطنه ی امیر ...


دختر

ترکی
داتیس/dātis/

نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) سرداری از مردم ماد و از سرداران داریوش هخامنشی ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
میگل/meygol/

زیبا و مست کننده، ( می = شراب، گل )، ( اعلام ) نام جایی در استان فارس، مرکب از می ( شراب ) + گل


دختر

فارسی

گل
آینار/āy nār/

ویژگی کسی که چون انار سرخ است و چون ماه زیباست، ( آی = ماه، نار= انار )، انار سفید، ( به مجاز ) زیب ...


دختر

ترکی، فارسی
پایدار/pāydār/

استوار، جاویدان، از نام های پروردگار، دارای ثبات، ثابت، همیشگی، ( در قدیم ) مقاوم، مقاومت کننده، ( ...


پسر

فارسی
جهانگرد/jahān gard/

آن که به کشورها و نواحی مختلف جهان سفر می کند، سیاح، گردش گر


پسر

فارسی
شباهنگ/šabāhang/

مرغ سحر، بلبل، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند، ( = شب آهنگ )، ( در قدیم ) ( در نجوم ) شِعرای یم ...


دختر

فارسی
شارمین/šārmin/

خجسته فرخنده، فرخنده و خجسته


دختر

سانسکریت
فاطمه ثمین/f.-samin/

ترکیب دو اسم فاطمه و ثمین ( رانده شده از آتش و گرانبها )، از نام های مرکب، فاطمه و ثَمین، فاطمه ی گ ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیربهمن/a.-bahman/

ترکیب دو اسم امیر و بهمن ( فرمانروا و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ه امیر و بهمن


پسر

فارسی، عربی
ایلدا/ildā/

( به مجاز ) زاییده ی ایل، فرزند ایل، ( ایل، دا= داده )


دختر

لری
یمین/yamin/

توانگری، برکت و سعادت، ( در قدیم ) راست، سمت راست، در مقابلِ یسار، دست راست انسان، ( به مجاز ) دست ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مامک/māmak/

مادر، خطاب محبت آمیز به فرزند دختر، ( مام= مادر، ک/ ak، / ( پسوند تحبیب ) )، زن پیر، مادرک ( مهربان ...


دختر

فارسی
محمد آریان/m.-āriyān/

ترکیب دو اسم محمد و آریان ( ستوده و آریایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و آریان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد شهریار/m.-šahr(i)yār/

ترکیب دو اسم محمد و شهریار ( ستوده و پادشاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهریار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهستا/ma(e)ha(e)stā/

دختر سنگین، دختر بزرگتر و مهمتر، ( مهست = بزرگترین، مهمترین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهست، ( ب ...


دختر

اوستایی، پهلوی
روژهات/ruž hāt/

روز پرخیر و برکت و مبارک، روزِ آمد، روزها


پسر

کردی
دانیا/dāniyā/

گشنیز، نوعی سبزی خوردنی از تیره چتریان، نام هندی کزبره


دختر

هندی

طبیعت
مهر آرا/m.-ārā/

ترکیب دو اسم مهر و آرا ( مهربانی و زیور )، ( مهر = مهربانی و محبت، آرا = مخفف آراینده، آراینده، آرا ...


دختر

فارسی
مهر سان/m.-sān/

مهرسا، مهربان و با محبت، ( = مهرسا )


دختر

فارسی
مهنام/mah nām/

( به مجاز ) زیباروی ماه مانند، ( مَه = ماه، نام ( در قدیم ) ( به مجاز ) = نشان، اثر، صورت، ظاهر )، ...


دختر، پسر

فارسی
اردیان/ardiyān/

مقدس، [ارد، ی ( میانجی )، ان ( نسبت ساز ) ]، [ارد + ی ( میانجی ) + ان ( نسبت ساز ) ]


پسر

فارسی

مذهبی و قرآنی
الیما/elimā/

گیاهی کوهستانی، پیازچه ی کوهی، سرزمین کوهستانی و بر گرفته از نام ایلام و قوم ایلامیان است که احتمال ...


دختر

مازندرانی، فارسی

طبیعت
جوانمرد/j.-mard/

بخشنده، دارای همت والا، ( به مجاز ) دارای خصلت های نیک و پسندیده مانند بخشندگی، گذشت، دلیری و کمک ب ...


پسر

فارسی
نورانگیز/nur angiz/

زیبا و تابان، ( نور، انگیز = جزء پسین به معنی انگیزنده )، نورانگیزنده


دختر

فارسی، عربی
رحاب/rohāb/

پرحوصله و صبور


دختر

عربی
امیرحسان/a.-hesān/

ترکیب دو اسم امیر و حسان ( فرمانروا و نیکروی )، امیر و پادشاه نیکوان، امیر و فرمانروای نیکو رویان


پسر

عربی
نوین/novin/

تازه، جدید، دارای حالت یا کیفیت نو


پسر

فارسی
آناهیت/ānāhit/

آناهیتا، بی آلایش، پاک، به دور از آلودگی و ناپاکی، ( = آناهیتا )


دختر

اوستایی
فاطمه بهار/f.-bahār/

ترکیب دو اسم فاطمه و بهار ( رانده شده از آتش و دوره شادابی هر چیزی )، از نام های مرکب، فاطمه و بهار


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه سیما/f.-simā/

ترکیب دو اسم فاطمه و سیما ( رانده شده از آتش و چهره )، از نام های مرکب، فاطمه و سیما


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد رحمان/m.-rahmān/

ترکیب دو اسم محمد و رحمان ( ستوده و مهربان )، از نام های مرکب، ا محمّد و رحمان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مهرگل/mehr gol/

آن که در میان گلها چون خورشید می درخشد، ( مهر = خورشید، گل )، گل آفتاب، گل آفتاب گردان، ( به مجاز ) ...


دختر

فارسی

گل
سروینا/sarvinā/

سروین، روسری، چارقد، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به سَروین، سَروین


دختر

فارسی
امیتیس/āmitis/

آمیتیس، ( = آمیتیس )، نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد پدرام/m.-pedrām/

ترکیب دو اسم محمد و پدرام ( ستوده و آراسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و پدرام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
نی لو/nilu/

شبیه به نیل، ( نیل، او /u، / ( پسوند شباهت ) )، مثل نیل، / نیل


دختر

فارسی، سانسکریت
مهر آفاق/m.-āfāq/

ترکیب دو اسم مهر و آفاق ( مهربانی و عالم )، ( مهر= مهربانی و محبت، آفاق = گیتی، جهان، زمانه، روزگار ...


دختر

فارسی
نازیک/nāzik/

نازی، منسوب به ناز، نازک، باریک، ظریف، لطیف


دختر

ترکی، ارمنی
محیی الدین/mohyiyoddin/

زنده کننده و حیات بخش دین، ( اَعلام ) ) محیی الدین ( = ابوسعید محمّد نیشابوری ) [، قمری] فقیه و مؤل ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سرمد/sarmad/

پایدار، پیوسته، همیشگی، ( در حالت قیدی ) به طور دائم، ( اَعلام ) سَرمد:، [قرن هجری] شاعر و عارف یهو ...


پسر

عربی
نظاره/nazāre/

نگاه کردن، تماشا، ( در قدیم ) بیننده، تماشاگر، نگریستن


دختر

عربی
محمد اشکان/m.-aškān/

ترکیب دو اسم محمد و اشکان ( ستوده و منسوب به اشک )، از نام های مرکب، ا محمّد و اشکان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرهام/m.-farhām/

ترکیب دو اسم محمد و فرهام ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرهام


پسر

عربی، اوستایی

مذهبی و قرآنی
ارنواز/arnavāz/

دارنده سخن سزاوار، از شخصیتهای شاهنامه، آن که سخنش رحمت می آورد، ( در شاهنامه ) نام خواهر جمشید که ...


دختر

فارسی، اوستایی، پهلوی

تاریخی و کهن
ژاسمن/žāsman/

گل یاسمن یا یاسمین، ژاسمین، یاسمن


دختر

لاتین، فرانسوی

گل
سعدالدین/saedoddin/

موجب سعادت دین، ( موجب )، نیک بختی دین، ( اَعلام ) سَعدالدین وراوینی [قرن هجری] ادیب ایرانی، مترجم ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیروالا/a.-vālā/

ترکیب دو اسم امیر و والا ( فرمانروا و دارنده ی مقام )، امیر و پادشاه دارنده ی مقام و مرتبه ی مهم، ا ...


پسر

فارسی، عربی
محمد حبیب/m.-habib/

ترکیب دو اسم محمد و حبیب ( ستوده و معشوق )، از نام های مرکب، ا محمّد و حبیب


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مهبان/mehbān/

نگهبان ماه، مجازا زیبا و مهتاب رو، ( مَه = ماه، بان ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، ( به مجاز ) زیبا و ...


دختر

فارسی

کهکشانی
غیاث الدین/qiyāsoddin/

پناه دین، پناه دین و آیین، ( اَعلام ) ) لقب دو تن از امیران آل کرت، غیاث الدین اول: [، قمری] امیر چ ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرپویان/a.-puyān/

ترکیب دو اسم امیر و پویان ( فرمانروا و شتابان )، از نام های مرکب امیر و پویان


پسر

فارسی، عربی
فاطمه نرجس/f.-narjes/

ترکیب دو اسم فاطمه و نرجس ( رانده شده از آتش و نرگس )، از نام های مرکب، فاطمه و نرجس


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد بهنام/m.-behnām/

ترکیب دو اسم محمد و بهنام ( ستوده و خوش نام )، از نام های مرکب، ا محمّد و بهنام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
آیپارا/āy pārā/

پاره ای از ماه، مثل ماه زیبا و درخشان، ماه پاره، پاره ی ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ماه نو


دختر

ترکی

کهکشانی
ژیان/žiyān/

بی باک و شجاع، خشمناک و غضبناک


پسر

فارسی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم