اسم - صفحه 30

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

تهمتن/tah (a) m tan/

دارنده تن نیرومند، لقب رستم پهلوان شاهنامه، ( در قدیم ) تنومند، قوی جثه، نیرومند، ( اَعلام ) ( در ش ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نبهان/nabhān/

آگاه، هوشیار، ( اعلام ) ) ابن عمرو، پدر قبیله ای است قبیله های طی در عرب، ) نام کوهی و جایی در کشور ...


پسر

عربی
خوشیار/khoš yār/

دوست و یار شاد، دوست و یار شاد و شادمان


پسر

فارسی
رشا/rašā/

بچه آهو، ( صورت تخفیف یافتۀ «رَشَأ» ) بچۀ آهو، بچه آهویی که همپای مادر راه می رود، آهوبره


دختر، پسر

عبری

طبیعت
عدنا/adnā/

جاودان، جاودانی، منسوب به عَدن به معنی جاودان، لذت، حظ، بهشتِ زمینی


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد طالب/m.-tāleb/

ترکیب دو اسم محمد و طالب ( ستوده و خواستار )، از نام های مرکب، ا محمّد و طالب


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیریزدان/a.-yāzdān/

ترکیب دو اسم امیر و یزدان ( فرمانروا و خداوند )، از نام های مرکب، ( امیر و یزدان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
راتا/rātā/

دهش، ( در اعلام ) فرشته ای است در ایران باستان، رادی، بخشندگی، سخاوت، بخشش، ( اَعلام ) ( در اوستایی ...


دختر

فارسی

مذهبی و قرآنی
امیده/om(m)ide/

امید، آرزو، ه ( پسوند نسبت ) منسوب به امید


دختر

فارسی
امیرا/amirā/

منتسب به پادشاه و حاکم و امیر، ( امیر، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به امیر، ـ امیر، ( عربی ـ فارسی ) ...


دختر

فارسی، عربی
راشده/rāšede/

راهنمایی شده، از گمراهی درآمده


دختر

عربی
بوستان/bustān/

باغ و گلزار، بستان، ( در ادبیات فارسی ) بوستان یا سعدی نامه، مثنوی اخلاقی و عرفانی به فارسی، مشتمل ...


دختر

فارسی

طبیعت
محمد رشاد/m.-rašād/

ترکیب دو اسم محمد و رشاد ( ستوده و رستگاری )، از نام های مرکب، ا محمّد و رشاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رودین/rudin/

فرزند پسر، ( رود = فرزند به ویژه پسر، ین ( پسوند نسبت ) ) ( به مجاز ) فرزند پسر


پسر

فارسی
کلیم الله/kalimollāh/

آن که خداوند با او سخن گفته است، لقب موسی ( ع )، آن که خدا با او سخن گفته است، ( اَعلام ) لقب حضرت ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رویدا/rovaidā/

کسی که به آهستگی راه می رود، کسی که به آهستگی راه می رود و اصل آن رویداً می باشد


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
گل پیکر/gol peykar/

کسی که بدنش مانند گل لطیف است، ویژگی آن که پیکرش مثل گل زیبا و لطیف است، گل اندام


دختر

فارسی

گل
خشنود/khošnud/

خوشحال و راضی، ( در قدیم ) قانع


پسر

فارسی
شایراد/šāyrād/

هاله و خرمن ماه


پسر

فارسی

کهکشانی
فاطمه هدی/f.-hodā/

ترکیب دو اسم فاطمه و هدی ( رانده شده از آتش و هدایت شده )، از نام های مرکب، فاطمه و هدی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
داریو/dāryu/

داریوش، نام پادشاهی پیش از ساسانیان، ( = داریوش )، ← داریوش، [این واژه با نام «داریو» ( روبن داریو، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد فتاح/m.-fattāh/

ترکیب دو اسم محمد و فتاح ( ستوده و گشاینده )، از نام های مرکب، ا محمّد و فتاح


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
پرندیس/paran dis/

نرم و لطیف چون پرند، زیبارو، ( پَرَن، دیس ( پسوند شباهت ) )، شبیه به پَرَن ش پَرَن، ( پَرَن + دیس ( ...


دختر

فارسی
آروند/ārvand/

شأن و شوکت و فر و شکوه، ( = اروند )، اورند و اورنگ


پسر

فارسی
مهر اعظم/m.-āezam/

ترکیب دو اسم مهر و اعظم ( محبت و بزرگتر )، ( مهر = مهربانی و محبت، اعظم = بزرگ )، مهربانی و محبت بز ...


دختر

فارسی، عربی
ژاسمین/žāsamin/

یاسمن، ( = ژاسمن )، ژاسمن


دختر

فرانسوی
رویان/ruyān/

روینده، رویا، ( اَعلام ) ) بنا به روایات همان جائی است که آرش از آنجا تیر را به جانب مرز توران پرتا ...


دختر

فارسی
قمر الزمان/qamarozzamān/

آن که در زمان خود چون ماه می درخشد، ماه دوران، ( اَعلام ) نام یکی از اشخاص هزار و یک شب ( الف لیله ...


دختر

عربی
مینودخت/minu doxt/

دختر آسمانی، دختر بهشتی، ( مینو = بهشت، دخت = دختر )، ( به مجاز ) حوروش و زیبارو، ( مینو = بهشت + د ...


دختر

فارسی
آینوش/āy nuš/

ماه جاویدان، ( به مجاز ) نور ماهی که پر فروغ و همیشگی است، زیبایی زوال ناپذیر


دختر

ترکی، فارسی
پارسانا/pārsānā/

پاکدامن، زاهد، ( پارسا = پاکدامن، زاهد و متقی، نا ( پسوند نسبت ساز ) )، منسوب به پارسا، ا پارسا


دختر

فارسی
محمد فرزین/m.-farzin/

ترکیب دو اسم محمد و فرزین ( ستوده و فروزان )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
هلناز/helnāz/

( به مجاز ) زیبارو و خوشبو


دختر

فارسی
زبید/zobeyd/

عطیه و بخشش، ( تصغیر زَبد )


پسر

عربی
مصلح الدین/moslehoddin/

اصلاح کننده دین، اصلاح کننده در دین، نیک خواه در امور دین، ( اَعلام ) مصلح الدین عبدالله شیرازی [حد ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
الدوز/oldoz/

اولدوز، ستاره، ( = اولدوز )


دختر

ترکی

کهکشانی
فاطمه رقیه/f.-roqa(i)yye/

ترکیب دو اسم فاطمه و رقیه ( رانده شده از آتش و دعا )، از نام های مرکب، فاطمه و رقیه


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فراس/farās/

دلیر و شجاع، شیر بیشه، شیر ( اسد )


پسر

عربی
کردیا/kordiyā/

دختر کرد، منسوب به کرد، منتسب به کرد ( ؟ )، [به نظر می رسد این واژه برگرفته از افسانه ی «اصبحت کردی ...


دختر

کردی
صامت/sāmet/

خاموش، بی صدا، ساکت، ( در حالت قیدی ) در حال سکوت، ( در قدیم ) ( به مجاز ) طلا و نقره


پسر

عربی
عفرا/afrā/

نوعی آهو، زن سفید، سفید، زمین سفید که هموار نشده، ( اعلام ) نام یک شاعره ی عرب


دختر

عربی
سویدا/soveydā/

خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است، ( عربی، سوَیداء ) ( در قدیم ) در باور قدما، نقطه ای سیا ...


دختر

عربی
امیررهام/a.-rohām , a.-rohhām/

ترکیب دو اسم امیر و رهام ( فرمانروا و پرنده شکست ناپذیر )، از نام های مرکب، ی امیر و رهام


پسر

فارسی، عربی
سوزانا/suzānā/

سوزان، ( مرکب از سوزان، الف اسم ساز )


دختر

فارسی
محمد زهیر/m.-zohayr/

ترکیب دو اسم محمد و زهیر ( ستوده و درخت پرشکوفه )، از نام های مرکب، ا محمّد و زهَیر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سیاووش/siyāvuš/

سیاوش، ( = سیاوش )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
عرشیان/aršiyān/

ساکنان آسمان، ملائکه، فرشتگان، عرش ( عربی ) + ی ( فارسی ) + ان ( فارسی ) ملائکه


پسر، دختر

فارسی، عربی
نصیرالدین/nasiroddin/

یاری دهنده و مددکار دین، ( اَعلام ) نصیرالدین طوسی ( = خواجه نصیر طوسی ) : [، قمری] دانشمند ایرانی، ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آرین مهر/āriyan mehr/

ترکیب دو اسم آرین و مهر ( آریایی و محبت )، ( آرین = آریائی، مهر= محبت، دوستی، خورشید، آفتاب )، مهر ...


پسر

فارسی
فرتاش/fartāš/

وجودی که در برابر عدم است، وجود که در برابر عدم است، ( از بر ساخته ی فرقه آذرکیوان ـ برهان، چ معین، ...


پسر

فارسی
محمد رامتین/m.-rāmtin/

ترکیب دو اسم محمد و رامتین ( ستوده و نوازنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و رامتین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهرتا/mehretā/

همتای مهر، تابان و درخشان چون خورشید، ( مهر = خورشید، تا = نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند خورشید ...


دختر

فارسی
نوریا/nuriyā/

روشن و درخشان، زیبارو، ( نوری، الف ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نور ( نوری )، مربوط به نور ( نوری )


دختر

فارسی، عربی
دیارا/diyārā/

وطنی، بومی، ( دیار = خانه، زادگاه و وطن، الف ( اسم ساز ) )، منسوب به دیار، منتسب به دیار


دختر

فارسی
شهنور/šah nur/

نور خدا، [شه= شاه، ( در تصوف ) خداوند، الله، نور] روی هم به معنی نور شاه و به تعبیری نور خدا


پسر

فارسی
آیتای/āy tāy/

مانند ماه، به معنی مانند ماه، ماه وش، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

ترکی
گرشا/garšā/

پادشاه کوه، [این واژه ( در اوستا ) «گری/ gery» به آرش کوه است و ( در سانسکریت ) «گیری/ giray» نوشته ...


پسر

اوستایی

طبیعت
ژیکان/žikān/

زیبا و آرامش بخش، [ژیک ( کردی ) = قطره ی باران، ان ( پسوند نسبت ) ] ( به مجاز ) زلال و شفاف، [ژیک ( ...


پسر، دختر

کردی
سپاس/sepās/

حمد، ستایش، قدردانی و حق شناسی از نیکی های کسی، شکر، شکرگزاری


پسر

فارسی
فایدیم/fāydim/

گل نیلوفر، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) نام زن کمبوجیه ی سوّم، ( در اعلام ) نام زن کم ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، گل
نازین/nāzin/

نازی، ( = نازی )


دختر

فارسی
السای/elsāy/

مورد پسند و احترام ایل


دختر

ترکی
امیرطاهر/a.-tāher/

ترکیب دو اسم امیر و طاها ( فرمانروا و پاک )، امیر و پادشاه پاک و پاکیزه، امیر و پادشاه بی گناه و مع ...


پسر

عربی
سلیله/salile/

دخت، فرزندِ دختر، ( در قدیم ) دختر


دختر

عربی
نافع/nāfee/

سودمند، مفید، از صفات و نام های خداوند، سود رساننده


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
دستان/dastān/

آهنگ و لحن، داستان، قصه، افسانه، ( اَعلام ) لقب زال پدر رستم، نامی که سیمرغ بر زال پدر رستم پهلوان ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
دل آسا/del āsā/

موجب تسکین و آسایش دل، ( به مجاز ) آسایش دهنده ی دل، آرامش دهنده ی خاطر


دختر

فارسی
محمد مهرشاد/m.-mehršād/

ترکیب دو اسم محمد و مهرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهرشاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
ایرسا/irsā/

آلیسا، رنگین کمان، ( معرب از یونانی iris ) زنبق سفید، سوسن، آیرس، نام بیخ سوسن آسمون گون، به بوته س ...


دختر

یونانی، فارسی

طبیعت
به یاد/behyād/

دارنده ی بهترین یاد، ( به، یاد )، ( به مجاز ) کسی که از او به نیکی یاد می کنند


پسر

فارسی
راز/rāz/

آنچه از دیگران پنهان نگاه داشته می شود، سِر، موضوعی یا مطلبی که از دیگران پوشیده و پنهان است، ( در ...


دختر

فارسی
علی ابراهیم/a.-ebrāhim/

ترکیب دو اسم علی و ابراهیم ( شریف و پدر مهربان )، از نام های مرکب، علی و ابراهیم، ( اعلام ) علی ابر ...


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
مهر یا/mehriyā/

منسوب به مهری، دوستی، ( مهری، ا ( پسوند نسبت ) )، ( مهری و مهر


دختر

فارسی
نزهت الزمان/nozhatozzamān/

ترکیب دو اسم نزهت و زمان ( پاکی و روزگار )، موجب خوشی و شادمانی اهل زمانه


دختر

عربی
امیرهاشم/a.-hāšem/

ترکیب دو اسم امیر و هاشم ( فرمانروا و خردکننده )، امیر و پادشاه شکننده و خرد کننده، حاکم و فرمانده ...


پسر

عربی
نصر/nasr/

یاری، یاری کردن، نام صد و دهمین سوره قرآن مجید، مدد، پیروزی، ظفر، ( اَعلام ) ) سوره ی صدو دهم از قر ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ارد/ard/

نام دو تن از شاهان اشکانی، ( اَعلام ) نام دو تن از شاهان اشکانی ) ارد اول [، پیش از میلاد] که در زم ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد سعد/m.-saed/

ترکیب دو اسم محمد و سعد ( ستوده و مبارک )، از نام های مرکب، ا محمّد و سعد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
هویدا/hoveydā/

روشن، آشکار، نمایان، خوب پیدا


پسر

فارسی
محمد صلاح/m.-salāh/

ترکیب دو اسم محمد و صلاح ( ستوده و نیکی )، از نام های مرکب، ا محمّد و صلاح


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
لیوزا/livzā/

زاده ی خورشید، ( به مجاز ) آفتاب چهره و زیبارو، ( = لیوزاد ) ( لیو = ( در قدیم ) خورشید، زا = زاده ...


دختر

فارسی

کهکشانی
راغب/rāqeb/

دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان، ( اَعلام ) حسن به ابن محمّد، راغب اصفهانی: [قرن و هج ...


پسر

عربی
نفیسا/nafisā/

منسوب به نفیس، گران بها، قیمتی، ( نفیس، ا ( پسوند نسبت ) )، ( در قدیم ) ارجمند و گرامی، ( عربی ـ فا ...


دختر

فارسی، عربی
وسیمه/vasime/

دارای نشان زیبایی، زیبا، ( مؤنثِ وسیم ) زنِ زیبا و نیک روی، مؤنث وسیم


دختر

عربی
توار/tavār/

پرنده، نوعی ریسمان، ( اعلام ) ) ( توارکوه ) نام کوهی در شمال ایران، شهرستان چالوس، ) نام محلی در نا ...


دختر

کردی

پرنده
کامروز/kāmruz/

خوشبخت، ویژگی آن که روزگار به میل و اراده اوست


پسر

فارسی
امیرعماد/a.-emād/

ترکیب دو اسم امیر و عماد ( فرمانروا و تکیه گاه )، از نام های مرکب، ی امیر و عِماد


پسر

عربی
پارسینا/pārsinā/

پارسین، پارسی، اهل پارس، ا ( پسوند نسبت ) )، ( = پارسین )


پسر

فارسی
افنان/afnān/

شاخه های درخت، شاخسار، ( در قدیم ) شاخ درخت، شاخه ها


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
یاشیل/yāšil/

سبز کبود، سبز چمنی، کبود، سبز


دختر

ترکی
صمیمه/samime/

پاک و خالص، ( مؤنث صَمیم )، صمیمی، خالص، ناب، اصیل


دختر

عربی
محمد قدیر/m.-qadir/

نام ترکیبی محمد و قدیر، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و قدیر


پسر

عربی
محمد مختار/m.-mokhtār/

ترکیب دو اسم محمد و مختار ( ستوده و صاحب اختیار )، از نام های مرکب، ا محمّد و مختار


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
کیناز/ke(a)y nāz/

دارای ناز شاهانه، ( کی، ناز ( افتخار، فخر، تفاخر ) )، موجب افتخارِ پادشاه و بزرگان، به کسر کاف، موج ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
ایرانا/irāna/

ای ایران، ( ایران، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به ایران، مربوط به ایران، ایرانی، ( ایران + ا ( پسوند ...


دختر

فارسی
باور/bāvar/

یقین، اعتقاد، مجموعه ی اعتقادهایی که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته است، حالت یا عادتی ذهنی که ب ...


پسر، دختر

فارسی
نقیب/naqib/

سرپرست، ضامن، مهتر قوم، سالار، سرپرست گروه، در دوره ی صفوی تا قاجار آن که بر نقالان، معرکه گیران، م ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
توتیا/tutiyā/

سنگ سرمه، بلوط دریایی، از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می کند، نوعی ماده شیمایی که به عنوان ...


دختر

فارسی، هندی
امین عباس/a.-abbās/

ترکیب دو اسم امین و عباس ( امانت دار و شجاع )، شجاع و دلیر، درستکار و امانتدار، عباسِ درستکار و اما ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ارکین/arkin/

آزاد، مستقل


پسر

ترکی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم