پیشنهادهای پیترسپ (١٢٤)
عکسی از کتاب در جهت نوشته پیشینم پَسگشت ( =مرجع ) : - برگه30 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .
دنباله ای در جهت نوشته پیشینم عکسی از کتاب برای واژه پارسی ( اور ) . پَسگشت ( =مرجع ) : - برگه30 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته ...
واژه ( سارم ) واژه ای پارسی است. در برگه 55 با جُستار ( ساری ) چنین آمده است واژه ( ساری ) واژه ای پارسی است. ساری از ریشه ( سر ) و به معنی سرای ...
واژه ( اسرم ) واژه ای پارسی است در برگه 55 با جُستار واژه ( ساری ) چنین آمده است: واژه ( ساری ) واژه ای پارسی است. ساری از ریشه ( سر ) و به معنی س ...
واژه سارای همان واژه ( سرا، سرای ) هست این واژه پارسی است. پارسی دوران باستان: ( SRĀDA سراد ) پارسی پهلوی: ( SRĀY سرای ) در کتاب اَوِستا: SRĀDHA ...
واژه سارایوو ( sarajevo ) دارای ریشه پارسی است. در برگه 55 با جُستار ( ساری ) چنین آمده است: واژه ( ساری ) واژه ای پارسی است. ساری از ریشه ( سر ) ...
واژه ( سارایوو ) واژه ای با ریشه پارسی است این واژه از ریشه ( سر ) می باشد در برگه 55 با جُستار واژه ( ساری ) چنین آمده است ساری از ریشه ( سر ) و به ...
واژه ( ساری ) واژه ای پارسی است. ساری از ریشه ( سر ) و به معنی سرای و مرکز فرماندهی است. در اوستا واژه های ( سائیری ) و ( سارِم ) به معنی ( سرور ) ...
واژه ( مازندران ) یک واژه پارسی است. در اوستا و پارسی پهلوی، مازندران را با سه نام مازن، مازندر، مازندران، آورده اند که هم معنی با نام استان ساسانی ...
در پاسخ به کاربر شاهپور، باید بگم که زبان پشتو یک لهجه کم قدمت از زبانهای ایرانی هست، پس هیچ واژه ای نمیتواند ریشه از زبانی که قدمتی ندارد و خودش از ...
آداک واژه ای پارسی است در پارسی به جزیره ( آداک ) هم میگویند که این واژه به زبان تورکی هم راه یافته و در زبان تورکی آن را ( آدا ) می گویند. واژه ( ...
واژه جغرافی اَربی شده واژه ژیوگرافی یونانی است. واژه ژیوگرافی به ریخت ( geography ) در لاتین و انگلیسی نیز بکار میرود. واژه ژئو، ژیو همان واژه پار ...
واژه جغرافی اَربی شده واژه ژیوگرافی یونانی است. واژه ژیوگرافی به ریخت ( geography ) در لاتین و انگلیسی نیز بکار میرود. واژه ژئو، ژیو همان واژه پار ...
( جزیره ) واژه ای پارسی است جزیره در نوشته های پهلوی ( گزیرک ) گفته شده که از دو بخش، گی ( زمین ) و زَره ( دریا ) ساخته شده است و به معنی ( زمین میا ...
واژه ( آدا ) به معنی جزیره که در زبان تورکی بکار میرود واژه ای پارسی است. در پارسی به جزیره ( آداک ) نیز میگفتند که این واژه به زبان تورکی هم راه ی ...
واژه انگلیسی ( sea ) واژه ای با ریشه پارسی است. sea همریشه با واژه دره، دریا پارسی میباشد همچنین واژه جزیرک، جزیره همان گزیرک، گزیره نیز همریشه با ...
واژه لاتین ( geo و geography ) دارای ریشه پارسی است. این واژه به معنی همان جغرافیا از ریشه واژه ( گی، گیتی ) پارسی است و گیتی نیز به معنی ( زمین ) ...
زبان پارسی باستان در دوران هخامنشیان روبه نابودی و انقراض بوده و زبانی خاموش بوده که باستانشناسان و زبانشناسان به این موضوع اشاره کرده اند ناگفته نما ...
مادر زبان های اروپایی، که در شاخه هند و اروپایی هستند و در گذشته به نام زبانهای خانواده آریایی شناخته میشدند، که کهن ترین آنها لاتین و یونانی هست در ...
نام رود های ( دنیستر، دنیپر، دانوب ) پارسی هستند پسگشت: برگه 42 از نبیگ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .
رود های دنیپر ، دانوب، دنیستر نام های با ریشه پارسی هستند. دن: از واژه پارسی باستان دانو ( رودخانه ) دن و دانو به چَم ( رودخانه ) است. دنیپر: دن ...
دانوب واژه ای پارسی است. رود دانوب با 2, 860 کیلومتر درازا، درازترین رود قاره اروپا است که از شهر ( Donaueschinge ) در ( جنگل های سیاه ) آلمان سرچش ...
دانوب واژه ای پارسی است. رود دانوب با 2, 860 کیلومتر درازا، درازترین رود قاره اروپا است که از شهر ( Donaueschinge ) در ( جنگل های سیاه ) آلمان سرچش ...
دانوب واژه ای پارسی است. رود دانوب با 2, 860 کیلومتر درازا، درازترین رود قاره اروپا است که از شهر ( Donaueschinge ) در ( جنگل های سیاه ) آلمان سرچش ...
پارسی باستان: وخشا پارسی نوین: درخشان وخش، به چَم ( درخشان، روشنایی ) وخشور، به چَم ( روشنگر، پیامبر ) وخش داد، به چَم داده درخشانی، داده روشنایی ...
پارسی باستان: وخشا وخشا به چَم ( درخشان ) رود ( وخش ) نامی که بر روی رود ( آمو دریا ) بوده، بدلیل درخشندگی آب آن رود ( به تاربرگ وخش، رود وخش بروی ...
وخش واژه ای پارسی است وخش=درخش، درخشش، درخشنده در پارسی باستان وخشا به چَم ( درخشان، روشنایی ) بوده است. این نام را به رود آمو دریا ( رود وخش ) کهن ...
وخش واژه ای پارسی است رود وخش ( آمو دریا ) نیز پارسی هستند که در دوران کهن بکار گرفته میشد وخشا در پارسی باستان به معنی ( درخشان ) بوده است که بخواطر ...
رود وخش ( آمودریا ) که آن را در یونانی ( oxus ) مینامیدند تمام پارسی هستند. ( رود وخش نام اصلی آن که پارسی است رود ( oxus ) که یونانی ها آن را مینا ...
رود وخش ( آمودریا ) که آن را در یونانی ( oxus ) مینامیدند تمام پارسی هستند. ( رود وخش نام اصلی آن که پارسی است رود ( oxus ) که یونانی ها آن را مینا ...
رود یخشا ارته ( سیر دریا ) در زبان پارسی باستان این رود یخشا ارته نامیده میشد که از دو بخش یخشا ( مروارید ) و ارته ( مقدس ) ساخته شده بود و یونانی ه ...
رود یخشا ارته ( سیر دریا ) در زبان پارسی باستان این رود یخشا ارته نامیده میشد که از دو بخش یخشا ( مروارید ) و ارته ( مقدس ) ساخته شده بود و یونانی ه ...
رود اوفراتو ( فرات ) واژه ای پارسی است. نام این رود از دو بخش آپ رات ساخته شده است که آپ به معنی ( بالا ) و رات به معنی ( رود و رونده ) است و در کل ...
رود اوفراتو ( فرات ) واژه ای پارسی است. نام این رود از دو بخش آپ رات ساخته شده است که آپ به معنی ( بالا ) و رات به معنی ( رود و رونده ) است و در کل ...
واژه ( tigris ) به چَم رود ( تیگره ( دجله ) ) واژه ای پارسی است. رود تیگره ( دجله ) واژه ای پارسی است. دیجله، دجله، دگر دیسی شده واژه ( تیگره ) اس ...
واژه انگلیسی ( tiger ) به چَم ( ببر ) دارای ریشه پارسی است. این واژه همریشه با واژه پارسی ( تند و تیز ) است. در برگه 41 درباره واژه، رود تیگره دگ ...
تیگره واژه ای پارسی است. درباره ( رود تیگره ) دجله چنین آمده است رود تیگره از واژه پارسی باستان ( تیگرا ) به چَم ( تند و تیز ) گرفته شده است و در ...
رود تیگره ( دجله ) واژه ای پارسی است. دجله دگردیسی شده واژه ( تیگره ) است. رود تیگره از واژه پارسی باستان ( تیگرا ) به چَم ( تند و تیز ) گرفته شده ...
واژه انگلیسی ( current ) دارای ریشه پارسی است. این واژه با واژه کار، کارون، جاری همریشه است. در برگه41 درباره ( کارون ) چنین آمده است نام رودخانه ...
واژه ( جاری ) دارای ریشه پارسی است واژه ( جاری ) همریشه با واژه ( کار ) است همچنین واژه انگلیسی ( current ) همریشه با این واژگان است و دارای ریشه پا ...
( کارون ) واژه ای پارسی است. نام رودخانه کارون از همین ریشه کار ( بردن، روان بودن ) است و با واژه current در زبان انگلیسی و واژه ( جاری ) در زبان ا ...
( کارون ) واژه ای پارسی است. نام رودخانه کارون از همین ریشه کار ( بردن، روان بودن ) است و با واژه current در زبان انگلیسی و واژه ( جاری ) در زبان ا ...
( کارون ) واژه ای پارسی است. نام رودخانه کارون از همین ریشه کار ( بردن، روان بودن ) است و با واژه current در زبان انگلیسی و واژه ( جاری ) در زبان ا ...
( کارون ) واژه ای پارسی است. نام رودخانه کارون از همین ریشه کار ( بردن، روان بودن ) است و با واژه current در زبان انگلیسی و واژه ( جاری ) در زبان ا ...
واژه گرد پارسی است واژه ( گرد ) به چَم ( کرده، درست شده، شهر ) در ایران کهن ( سرزمین پارس ) بکار رفته است. در برگ جستار ( پاسارگاد ) چنین آمده است ...
پاسارگاد واژه ای پارسی است پاسارگاد یا پارسه گرد است. پاسارگاد یا پارسه گرد، نخستین پایتخت هخامنشیان در زمان کوروش بزرگ بود و پس از آن داریوش هخامنش ...
واژه انگلیسی ( state ) دارای ریشه پارسی است و با واژه های پارسی: استان، استوار، آستانه، استخوان، ستون، همریشه است. در برگه ریشه یابی واژه ( اُستان ...
واژگان ( اُستان، آستانه، اُستوار، ستون، اُستخوان ) هم خانواده، همریشه هستند و واژگانی پارسی هستند. در برگه ریشه یابی واژه ( اُستان ) آمده است واژه ...
واژگان ( اُستان، آستانه، اُستوار، ستون، اُستخوان ) هم خانواده، همریشه هستند و واژگانی پارسی هستند. پارسی باستان: خشترپاونی ( شهربانی ) پارسی پهلوی ...
واژگان انگلیسی ( wear ) و ( cover ) دارای ریشه پارسی هستند. همچنین واژه اَربی ( بحر ) نیز همریشه با این واژگان انگلیسی هستند ریشه این واژگان از واژ ...