کارون رودخانه

دانشنامه آزاد فارسی

کارون، رودخانه
بزرگ ترین و پرآب ترین رودخانۀ ایران در استان های چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، و خوزستان، با طول ۸۹۰ کیلومتر. این رودخانه از چشمه سارهای ۹۱کیلومتری غرب شمالی شهرکرد سرچشمه می گیرد و به نام آب کوهرنگ به سوی جنوب شرقی روان می شود. از دریاچۀ سدّ کوهرنگ می گذرد و شهرستان های کوهرنگ و اردل و لردگان را طی می کند و با آب بازوفت یکی می شود که از ریزابه های مهم کارون است. پس از طی مسافتی با رودخانۀ خِرسان درهم می آمیزد و به سوی شمال غربی جاری می شود و از درّه میان کوه لَنْدِر و کوه تخت کاشون می گذرد و به طرف غرب جنوبی روان می شود و سد کارون یک را در شهرستان مسجدسلیمان پشت سر می گذارد. مجدداً به طرف شمال غرب روان و پس از طی قوسی بزرگ به شهرستان شوشتر وارد می شود، روبه جنوب از کنار شهر شوشتر می گذرد و در بندقیر با رودخانۀ دز درهم می آمیزد که بزرگ ترین ریزابۀ آن است و به موازات راه شوشتر به اهواز مسیر خود را ادامه می دهد، از شهر اهواز می گذرد و به شهرستان خرمشهر وارد می شود. در این شهرستان به دو شاخه تقسیم می شود. یک شاخه، به نام بهمنشیر، مرز شرقی جزیرۀ آبادان را تشکیل می دهد و مستقیماً به خلیج فارس می ریزد و شاخۀ دیگر به سوی غرب جاری می شود و در بندر خرمشهر به اروندرود می پیوندد. میانگین آبدهی سالانۀ رود کارون ۱۸,۷۰۰میلیون متر مکعب (اندازه گیری شده در ایستگاه اهواز) و وسعت حوضۀ آبگیری آن ۶۰,۵۰۰ کیلومتر مربع است. سدّهای متعددی همانند کارون یک و کارون دو و کارون سه، که در سال های اخیر بر این رودخانه بسته شده اند، آن را تحت کنترل درآورده و از طغیان آن در فصل های پرباران جلوگیری کرده اند. بخش سفلای رود کارون از خرمشهر تا اهواز قابل کشتی رانی است.

پیشنهاد کاربران

( کارون ) واژه ای پارسی است.
نام رودخانه کارون از همین ریشه کار ( بردن، روان بودن ) است و با واژه current در زبان انگلیسی و واژه ( جاری ) در زبان اربی هم ریشه است. تا زمان قاجار رود کارون تا شهر ناصری ( اهواز ) و هتا هنگام پر آبی تا شهر شوشتر نیز قابل کشتیرانی بود.
...
[مشاهده متن کامل]

داریوش هخامنشی با کندن کانالی آب خروشان کارون را مهار کرد و از آب آن برای به حرکت درآوردن آسیابهای آبی شوشتر بهره برد.
پسگشت ( مرجع ) : برگه 41 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .

بپرس