پیشنهادهای رضا زنگیآبادی (٤٨)
کورمال کورمال
آه، چه ابهت و هیبتی!
عادت ثانوی طبیعت ثانوی
( محاوره ) یا چیزی در این حدود، یا چیزی توی این مایه ها
تا جایی که، تا آن جا که
enthusiasm Furor Mania Passion
Skip to sth مستقیما به سراغ. . . رفتن / کار مطلب و غیره یکراست به سر وقت . . . . رفتن
با شتاب بالا رفتن he charged up the building’s steps two at a time پله ها ساختمان را دوست یکی بالا رفت
شیوه شگرد روش طریقه راه روش
واکنش سریع ( پلیس )
( پول ) قدرت خرید داشتن ارزش داشتن کاری از پیش بردن ( غذا آذوقه و غیره ) کافی بودن/ رسیدن ( شخص ) موفق بودن
معلوم می شود / شد که. . . کاشف به عمل آمد که. . .
nobody in their right mind هیچ آدم عاقلی go/ be out of one's mind / not in one's right mind دیوانه بودن / خل بودن/ کسی به سرش زدن
هر چیزی که شما را سر ذوق می اورد
a hostage to fortune ضامن خوشبختی hold/ take sb hostage کسی را گروگان گرفتن give hostages to fortune خود را به دست تقدیر سپردن دل به دریا زدن
به عبارت دیگر یعنی بدین معنی که That is to say
سفید چهره
بی نهایت به منتها درجه بی حد به حد افراط
همذات پنداری
لب مطلب موضوع اصلی
Wad
کامل صد در صد تمام تمام و کمال دربست بی کم و کاست تقسیم نشده یکپارچه متحد
Evental statement عرصه رخدادپذیر ( در فلسفه آلن بدیو )
مقام اهمیت
خط خورده ( در گفتمان های چهارگانه لکان ) barred S ( سوژه خط خورده )
صورت ذهنی ثال/ایده ( فلسفه )
در ظاهر در لباس در هیئت در جامه ی تحت لوای
پردامنه
اصطلاحی هایدگری به معنای عسرت عسرت حال کسانی که در هنگام وانهادگی هستی چشم انتظار ظهور هستی در آینده اند
کثیر
گره گشایی باز شدن گشوده شدن
شکست ( محاوره )
عنان گسیخته مهار نشدنی افسارگسیخته
خصلت طبیعت سرشت ماهیت
پا پس کشیدن درنگ کردن دودل بودن
به کسی اطلاع دادن ( که )
چوب لای چرخ . . . گذاشتن
خضوع تسلیم اطاعت
حاکی از پشیمانی از روی ندامت منفعلانه
مومنانه
عارضه
خشک خشن قاطع جدی سفت و سخت منسجم همه جانبه باریک بینانه
وگرنه به جای آن به عنوان راهی دیگر و یا اینکه or alternatively
تامل کردن در باره ی سبک و سنگین کردن پروراندن پر و بال دادن به ترتیب اثر دادن به ( پیشنهاد )
هبه ( فقه/ حقوق ) ( عقدی که در آن شخصی مالی را بدون دریافت چیزی به دیگری واگذار می کند )
on a whim از روی هوس
ویار ( زن حمله )
تداوم استمرار جاودانگی