تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جا نزدن. کناره گیری نکردن کنار نرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

SENTARO INSISTED ON GOING TO EAT CURRY. I OBJECTED , SAYING THAT YOU'D GET MAD ? سنتارو گیر داده بود که اینجا کاری بخوره. من مخالفت کردم، میگم ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

از جا درآورد ازته کَند SHE TORE OFF ALEX NAIL. . . ?! اون ناخن الکس و از جا درآورد یا از ته کَند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ارتدوکس به تعبیر واژه ارتدوکس در Dictionary. com مراجعه کنید adj پذیرفته شده ، سنتی مترادف کلمه ارتدوکس: با توجه به کتاب تصدیق کرد پذیرفته تایید شده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کلمه سبک قلب شناور شاد عقب افتاده زنده بازیگوش خوش بین خوشحال شدن خوش رنگ روشن بشاش جوشان گسترده احساس خوب مسحور کننده همجنسگرا خوشحال خوشبخت با روح ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ارشد یکی از مترادف هاش.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

مترادف کلمه بت: قهرمان ( افرادی که کمک میکنن و کارای خیرخواهانه و. . ) فوق ستاره ( سلبریتی و آهنگساز و. . ) محبوب ( پسر و دخترای دانشگاه، دبیرستان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مذخرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

رسیدگی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

MORE IMPORTANTLY, DO YOU HAVE SOME BUSINESS TO TAKE CARE OF? مهمتر اینکه یه کاری داری که بهش رسیدگی کنی؟ دوستان چرا نمیگیم رسیدگی کردن؟!!!!!!! Shay ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مترادف برای متناسب: زیبا ظریف برازنده خوش گرد شده متعادل زیبا ساخته شده تمام عیار مرتب منظم پیرایش خوش فرم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مترادف حتی برای آن هنوز اگر چه با این وجود با وجود موذی گذشته از همه اینها با اینکه ولی هرچند نه کمتر بدون در نظر گرفتن هنوز و همه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

What's with this place. . . . اینجا چه خبر. . . . چه خبره هم معنی میده، لطفا معنی تکراری نگید و با جملات بیشتری بعنوان مثال توضیح بدین.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

مترادف برای هر چند با این اوصاف هنوز گذشته از همه اینها همه یکسان برای همه آن هرچند با این وجود با وجود هنوز و همه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شوجو یه ژانر مانگا مختص جوانان . عاشقانه و تا حدی دور از حوادث

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هی دِن. official hige dandism, a Japanese pop hand یه گروه پاپ راک ژاپنیه که از سال ۲۰۱۲ آغاز به کار کرده . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مترادف چیز، موجود، وجود داشتن، ماده، شخص ، بودن ، مقاله، هدف ، کالا doesn't that sound like something from higden?

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ترجیح میدی نادیده بگیری/ ( به روی خودت نیاری ) تا اینکه تکرار کنی. ( به روی خودت نیاری ) توی محاوره استفاده میکنیم تا نادیده بگیری نادیده بگیری ی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

میگی؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مترادف= کاپیتان رئیس فرمانده کارگردان سرگروه رهبر خلبان مدیر عامل مدیر مالی سردار در هر حرفه ای زیر دست به رئیسش کاپیتان بگه بهتر براتون توضیح بدم ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مترادف کلمات کمبود بی کفایتی ضرر - زیان کاهش کمیابی کوتاهی محدود کردن پیش فرض کاستی تخلیه محرومیت پریشانی ضرورت ابهام حقارت بی کفایتی بزرگی از دست د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

YOU WILL BE REPELLED BY OUR OVERWHELMING POWER!! تو با قدرت خیره کننده\ویرانگر ما روبرو میشی!!! مترادف= سرسام آور ویرانگر شگفت انگیز گیج کننده خردکنن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مترادف= روبرو شدن ایستادن مقاومت کردن تحمل کردن مبارزه کردن مخالفت کردن جرم کردن در مقابل ایستادن اختلاف نظر رد کنارگذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

YOU DIDN'T RUN AWAY, SURPRISINGLY. . . تو فرار نکردی، جالبه. . . بیشتر جالبه استفاده میکنیم تا به طرز شگفت انگیز ی فرار نکردی تو میای موقع جنگ در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

CLASHING IN THE MIDDLE OF THE ARENA برخورد در میانه ی میدان قبل اینکه جمله رو کامل کنم شرح شرایط: مبارزه ی گلادیاتورها در حال اتفاق اونم در صحنه ی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

THE TWO ARE CLASHING IN THE MIDDLE!! اون دوتا در میانه ی میدان درگیر شدن!!! داستان از این قراره که یه نبردی در حال انجامه و دوتایی همزمان شروع میک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مترادف: باعصبانیت بیشتری قاتلانه هیولایی هوس اسرار امیز مرموز MYSTERIOUSLY WOULD STEP FORWARD AT THE SAME TIME با عصبانیت بیشتری همزمان پیش میرفتن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

THOSE TWO GREAT CONVICTIONS THAT WERE FAR FROM EACH OTHER ۱. اعتقادات[ بزرگ/مهمِ] اون دوتا از[ همدیگه /یکدیگر ]دور بود. . ۲. عقاید بزرگشون از همدیگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مترادف نجیب باوجدان بی ریا قابل اعتماد با فضیلت محترم واقعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مترادف لباس پوشیدن لباس بوفه کمد قفسه کابینت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مترادف= معلوم شد اثبات شد افشا شد بدون ابهام قابل توجه سر راست مشهود آشکار صریح بی تردید قابل توجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مترادف: صفت برای رفتار:وحشیانه صدمه بد رفتاری خشن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

REMOTE=پَرت برای تعریف مکان WELL, خب ، YOU LIVED IN A VERY REMOTE PLAC تو یه جای خیلی دور افتاده/ ( پرَتی ) زندگی میکردی IN THAT CASE, I'LL GIVE ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

WELL, YOU LIVED IN A VERY REMOTE PLAC خب ، تو جای خیلی ( پرَتی ) زندگی میکردی. IN THAT CASE, I'LL GIVE YOU AN UPDATE. در اینصورت ، در جریان اتفاقات ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خواستن STILL KNOWING THAT. . . با اینحال می دونی و. . . YOU'RE GOING TO RISK YOUR LIFE AWAY میخوای زندگی تو به خطر بندازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

والپورگیس همون شب جادوگرانه مردم با لباس ها و گریم جادوگری، در آن روز دور هم جمع میشن و آتیشروشن میکنن و همراه موسیقی میرقصن. . . . معتقدند که با ا ...