پیشنهادهای یگانه (٢٠٨)
throw up your hands in horror/despair to show that you are shocked or that you disagree strongly with something نشان دهنده شوکه شدن؛ متعجب شدن؛ یا م ...
عاقبت بالاخره eventually
با کسی بد بودن با کسی خصومت داشتن
یعنی مثلا جاده یا خیابان یا مسیر یا . . . از دو طرف خانه یا درخت یا مغازه . . . باشد
با کسی در مورد تصمیم خود صحبت نکردن دیگران را در جریان قرار ندادن
در مورد گل ها و گیاهان: عرق ( مثلا عرق نعناع؛ عرق بیدمشک )
خبردار ( ایستادن یا نشستن )
بهسازی توان یعنی بالابردن کیفیت توان
منبع تغذیه سوئیچینگ منبع تغذیه با حالت کلیدزنی
دکتر معالج
در مثال زیر به معنی حرف زدن و گفتگو برای وقت گذرانی معنی میدهد you were all merely talking against time
از سر هیجان و غریزه هیجانی و غریزی
هست مندی به وضعیت احساسی هم اشاره داره برای همین همچنین میتوان گفت: خلق و خو حال و روز ؛ حال و هوا
دل چرکین
all that can or need be said اصطلاح، به معنی: تمام چیزی که لازم است گفته شود؛ تمام آنچه میتوان گفت؛ خلاصه مطلب این که
کاسکه سورتمه ای نوعی کالسکه یا درشکه که به جای چرخ سورتمه دارد و در زمستان به کار می رفته است و می تواند با اسب کشیده شود یا بدون اسب به کار رود
آسوده خاطر شدن خیال کسی از چیزی راحت شدن
به کسی با دیده ی احترام و تحسین نگریستن کسی برای ما ابهت داشته باشد
پر از سوال سوال برانگیز
در برخی جاها به معنی متقابلا است مثلا در she added with a returning smile به معنای متقابلا لبخند زدن است
در بعضی جاها همچنین به معنی: به طور موجه و متین
به عنوان صفت در توصیف انسان به معنی آرام، خونسرد و عدم بروز واکنش هیجانی است calmly and without strong emotion or variation
ید طولایی داشتن
اصطلاحی که اوایل قرن بیستم در اشاره به جوان های مد روز و پر انرژی و جذاب و . . باب شد شاید بشود اینطور ترجمه اش کرد: جوانک های خوش تیپ پرانرژی
بعضی جاها به معنی: بارانی
رنگ از رخسار کسی پریدن
کلمه ای قدیمی است به معنی nevertheless
نور ماه
پرت و پلا گفتن پرت و پلا گویی
سرشار از پر از مملو از غرق
مشاعر
خیال انگیز
( درخت ) سپیدار
در ترکیبی مثل unhealed quarrel به معنای: ختم به خیر نشده
در برخی جاها همچنین به معنی: کسی که مبادی آداب نیست کسی که آداب دان نیست
دست روی نقطه حساس کسی / چیزی گذاشتن
کوچه باغ
به این ترتیب از این رو
محلولی که در مراحل ظاهرکردن عکس برای تثبت عکس به کار می رود
گیر و دار
کاملا از ذهن رفتن کاملا از ذهن پاک شدن فراموش کردن
حال کسی گرفته شدن حال کسی گرفته بودن he is in a bad way
کت یا پالتوی پاییزه بهاره کت یا پالتویی که پارچه اش کلفت نیست
اگر در توصیف یک فرد و با بار معنایی مثبت به کار رود به معنی " آدم خودمانی" است
زن جماعت
غیرتخمیری بی مخمر
به صورت صفت و در توصیف شخص به معنای: یک کلام ؛ آدمی که حرفش دوتا نمیشه قاطع؛ مصمم
برای کسی ارزشی یا اهمیتی نداشتن
بعضی جاها به شکل زیر میشود ترجمه اش کرد: در توصیف آدمی که انقدر پریشان و از خود بی خود است که انگار در لحظه و اینجا حضور نداره برای همین میشود آن را ...
در بعضی متن ها میشه به این شکل ترجمه اش کرد: گفتنی است . . . . . لازم به ذکر است . . . . .