پیشنهاد‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٧٣٣)

بازدید
٨,٤١٩
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

متعاقب در نتیجه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پس از متعاقب در نتیجه بعد زیر بعدی هم سو ( باد با جهت کشتی و. . . ) هم جهت گروه هواداران طرفداران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کوتاه و بی ادبانه سرسری گستاخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک درخواست فوری یا صادقانه از مردم برای دادن پول و کمک و غیره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عضو شورا شهر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کیف دستی قابل استفاده مجدد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کیف دستی کیف مسافرتی مترادف valise میشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

جنبه مثبت قضیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

ادامه دادن کاری . . . جلو رفتن در کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

قدر جوانی ات را بدان آدم فقط یک بار جوانی را تجربه می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نمی توان از آینده خبر داشت خدا می دونه. . . . .

پیشنهاد
١٥

بدی را با بدی جواب نباید داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

خروج به ترتیب ورود آسیاب به نوبت به ترتیب مراجعه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دیدن افراد یا اشیا در جایی که اصلا انتظارشو نداریم و به صورت ناگهانی و غیر مترقبه یا وقتی داریم در مورد کسی حرف میزنیم طرف مقابل ما هم اونو بشناسه ب ...

پیشنهاد
١٥

از عبارت an eye for an eye and a tooth for a tooth برای اشاره به برابری مجازات با یک جرم یا آسیب و معمولا به صورت کوتاه شده an eye for an eye به کار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

اشاره به برابری مجازات با یک جرم یا آسیب کوتاه شده عبارت an eye for an eye and a tooth for a tooth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک عالمه خیلی زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک عالمه خیلی زیاد

پیشنهاد
١٥

حول و حوش اطراف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

هر طور شده به هر نحوی به هر طریقی به هر طریق ممکن هر جور شده بار هر راهی حتی اگه خودتم ندونی چطور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

حول و حوش در نواحی تقریبا حدودا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کم وبیش حدودا تقریبا معمولا بهد از عدد یا کیفیت یا غیره استفاده میشه برای تقریب زدن

پیشنهاد
١٥

یا همچین چیزی یا یه چیزی تو این مایه ها یا یه چیزی در این راستا

پیشنهاد
١٥

یا همچین چیزی یا یه چیزی تو این مایه ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تقریبا حدودا خرده ای کم و بیش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

حدودا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک عالمه خیلی زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بسیار زیبا بسیار لذت بخش ، دلپذیر ، خوشمزه و غیره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

اگه بخوام صادق باشم رک بگم راستشو بگم راستش. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

موافقم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

داشتم می گفتم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

زدن یا کوبیدن کسی به صورت کامل و شدید قاطعانه شکست دادن کسی از طریق تجزیه و تحلیل دقیق نسبت به کسی یا چیزی انتقاد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از هم باز کردن تجزیه کردن جدا کردن زدن یا کوبیدن کسی به صورت کامل و شدید تسلط کامل بر کسی در یک بحث یا انتقاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

جذب کردن ( از طریق تنفس و. . . ) فریب دادن گول زدن ( به کسی ) جا و مکان دادن بادقت نگاه کردن دیدن متوجه شدن به خاطر سپردن تنگ کردن ( لباس )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کاملاً درک شدن به تدریج پی بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تکاندن ( گردوخاک )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آشتی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

واکنش منفی، اجباری یا خشونت آمیز نسبت به عملکردهای منفی شخص یا چیز دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

متقابلاً جواب دادن در ورزش پاسخ دادن به موفقیت حریف با اقدامان تهاجمی لطف کسی را پاسخ دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ایراد گرفتن ( از کسی ) انتقاد کردن غر زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مبتلا شدن گرفتن ( بیماری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

کش دادن ( کاری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از دست چیزی راحت شدن چیزی را دور انداختن کشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آشتی کردن با کسی که باهاش بحث و جدل داشتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

خیلی خوب کار کردن عالی پیش رفتن خیلی موفقیت آمیز بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بسیار رنگ پریده ( در اثر ترس یا بیماری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قوی مثل گاو نر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مانند لبو سرخ شدن ( از روی خشم یا شرم یا خجالت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مثل موش بسیار ساکت و خجالتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ذهن بسیار فراموشکاری داشتن حافظه بدی داشتن