پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٧٣٣)
be prepared to try sth اماده شدن یا بود برای امتحان کردن چیزی
کسی را خیلی اذیت کردن، کسی را خیلی آزردن صدای کسی را در آوردن به لب رساندن جان کسی عاصی کردن کسی موی دماغ کسی شدن
not friendly towards others
به طور کوتاه دیدن نه به صورت واضح یا کامل glimpse sth
محیطی که در آن فرد فقط با عقاید یا عقایدی منطبق بر عقاید خود روبرو می شود ، بنابراین دیدگاه های موجود وی تقویت می شود و ایده های جایگزین در نظر گرفته ...
moving around continuously from place to place
at the end رو با in the end اشتباه نگیرید at the end یعنی در پایان یا در قسمت پایانی_ زمانی که چیزی تموم میشه اما in the end یعنی سرانجام بالاخره ...
at the end رو با in the end اشتباه نگیرید at the end یعنی در پایان یا در قسمت پایانی_ زمانی که چیزی تموم میشه اما in the end یعنی سرانجام بالاخره ...
خوردن ناخن هنگامی که استرس داریم یا عصبی هستیم
remember to consider something به یاد داشته باشید چیزی را در نظر بگیرید
the secret of sth چیزی که باعث توانایی شما برای فهمیدن یا رسیدن به چیزی رمز موفقیت برگ برنده
روشن کردن اتش برای یک هدفی
گر گرفتن
giving up; withdrawal from a previously held position; complete surrender
think or calculate to be a particular time or number to be able to be present at a particular event زنده ماندن دوام آوردن، جان سالم به در بردن رسید ...
be enough or be acceptable in a particular situationl مناسب بودن تامین کردن خرج کسی را دادن مواظبت کردن مراقبت کردن نگهداری کردن
be unable to decide what to do about something نداشتن توانایی در تصمیم که چه کاری باید انجام داد در مورد چیزی دودل بودن راجع به چیزی مطمئن نبودن از ...
قبول کردن یا باور کردین ( درست بودن چیزی ) بدون دلیل
سرمایه در گردش پولی که صرف خرید مواد اولیه و تجهیزات و حقوق کارگران میشود و این جریان همیشه ادامه داره و نباید با سرمایه اولیه ( capital ) برای راه ...
selling goods to people directly in shops and on the internet , etc
the business of finding people for job vacancies کاریابی
ناشناخته غریبه کسی که در مسابقات ورزشی ازش انتظار بردن یا قهرمان شدن را نداریم مخالف واژه favourite
بررسی. رسیدگی. بازرسی
از خود سوال پرسیدن درمورد چیزی
مطب دکتر
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! drug store =====داروخانه
لیگ
شهری که مردمانی از کشورهای مختلف در آن زندگی می کنند
باعث شدن
رهن پول پیش خونه
بوی دهان
رفتن به طرف کسی اشاره کردن یا حرف زدن در مورد چیزی بالا آمد خورشید و ماه ( طلوع کردن )
value added tax مالیات بر ارزش افزوده
معیار ظرفیت و حجم
بر خلاف انتظار پیش بینی نشده
I don't know ندانستن از چیزی آگاهی نداشتن، ایده ای نداشتن احمق بودن کودن بودن، ( چیزی ) بار کسی نبودن
I have to leave now
دنبال کردن رد پا را گرفتن پیگردی کردن
طراحی شده برای مقاومت در برابر صدمه در هنگام افتادن یا ضربه زدن
از پریز کشیدن قطع کردن برداشتن سد یا مانعی که بر سر راه است
نه هنوز
meantime
ادعا کردن خواستار بودن
برگزار کردن
drawback اگه به هم چسبیده باشد می شود اشکال مانع زیان بی فایده
مطب دندان پزشکی
ترافیک سنگین
بستن جاده
تاخیر کردن
to start to sleep به خواب رفتن