نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
end of the road: پایان راهه دیگه آخرشه همه چیز تمو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the end of the road: پایان راهه دیگه آخرشه همه چیز تمو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go up and up: بالا و بالاتر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past its sell by date: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past your sell by date: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past your shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
past its shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beyond your shelf life: دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the whys and wherefore: جزئیات از پس زمینه یک وضعیت یا موقع ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a death trap: ( ساختمان یا وسیله ی ترابرای و غیره ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
food kilometers: مسافت حمل مواد غذایی از کارخانه به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one of life's little ironies: زمانی که زندگی بر خلاف انتظارت ( به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life's little ironies: زمانی که زندگی بر خلاف انتظارت ( به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heads are going to roll: به دردسر افتادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for dear life's sake: برای جان به در بردن باکمال جدو جهد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
working permit: مجوز کار ( در خارج از کشور )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
schengen area: منطقه شینگن منطقه ای متشکل از 26 کش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diagnostic program: برنامه تشخیص خطا عیب یاب دیاگ
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a nick of time: در آخرین لحظه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go up like a light: به سرعت و با شدت آتش گرفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blazing inferno: جایی یا چیزی کاملاً در شعله آتش فرو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a blazing inferno: جایی یا چیزی کاملاً در شعله آتش فرو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay one's life on the line: خود را در خطر قرار دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay life on the line: خود را در خطر قرار دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay your life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to earthly chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly chance: شانس ممکن شانس محتمل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly: محتمل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of something: اعتماد کردن به کسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
without a scratch: بدون مشکل بدون هیچ آسیب دیدگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw caution to the winds: با بی احتیاطی و ناگهانی عمل کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on automatic pilot: بدون فکر کردن کاری را انجام دادن مع ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the wraps off: چیزی را آشکار کردن چیزی را باز کرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the wraps off something: چیزی را آشکار کردن چیزی را باز کرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's head around something: موفق به درک کردن چیزی مخصوصا چیزی س ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suss: متوجه شدن زیرک
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrimped and saved: با دقت پول خرج کردن تا بتونی کمی پس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something for a rainy day: چیزی را برای روز مبادا نگه داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a rainy days: روز مبادا
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have high hopes of something: داشتن اعتماد به نفس زیاد درباره شان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have high hopes: داشتن اعتماد به نفس زیاد درباره شان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have the ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not a ghost of a chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earthly desire: تمایل برای چیز های ممکن و قابل ملمو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have an earthly chance: هیچ شانسی برای موفقیت نداشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avoid something like the plague: دوری کردن ار کسی یا چیزی تا حد ممکن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
battery go flat: باتری خالی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go flat: خالی کردن باتری پنجرشدن لاستیک
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anti spam filter: فیلتر ضد هرزنامه ( کامپیوتر )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ice number: In case of emergency number
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ice number: شماره تلفن دوستان یا آشنایان برای ز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
age of communication technology: عصر فناوری ارتباطات
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
age of communication: عصر ارتباطات
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minor injuries unit: بخش صدمات جزیی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
miu: minor injuries unit بخش صدمات جزیی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the lay person: افراد غیر متخصص افراد غیر حرفه ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kinesiologist: حرکت شناس، کینِزیولوژیست، متخصص حرک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in harness: در دسترس در حال کار کردن در سر کار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if someone is a day: برای بیان اینکه سن کسی مطمئنا بیشتر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a case of: در مورد . . . . . . . .
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
death cart: ارابه مرگ گاری که روی آن اجساد را ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
your own boss: برای خود کار کردن �آقای خود بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the bite on someone: پول قرض خواستن تقاضای قرض کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put on your slap: آرایش کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
confined to bed: مجبور به ماندن در تختخواب
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be confined to one's room: در محلی حبس شدن مجازات شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
financial state: وضعیت مالی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
something to think about: چیزی برای تفکر دقیق چیزی برای در ن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tumble to: فهمیدن، حالی شدن، شیرفهم شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a scaredy cat: ترسو بودن بزدل بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a scaredy pants: ترسو بودن بزدل بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scaredy pants: ترسو بودن بزدل بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a monkey's uncle: شگفت انگیز بودن حیرت آور بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
usb flash drive: فلش مموری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
change over to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
umami: This comes from a Japanese word tha ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in course of: در فرآیند یا در طول فرآیند
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the wind up someone: موجب ترس و نگرانی و اضطراب و ناراحت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be quick off the mark: سریع عمل کردن/واکنش نشان دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's heart goes out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my heart bleeds for you: دلم برات میسوزه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's heart bleeds for someone: برای کسی دل سوزاندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart bleeds for someone: برای کسی دل سوزاندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's heart go out to someone: برای کسی دل سوزاندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to the back of your mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something to the back of one's mind: تلاش برای فراموش کردن چیزی تلاش بر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stupid ass: یک فرد احمق یا لجباز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go away on business: به سفر کاری رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sales director: مدیر فروش
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
financial year: سال مالی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break all records: برای تاکید بر اینکه چیزی نسبت به قب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to live up to the promise of something: نه به خوبی که انتظارشو داشتیم از کس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a bone to pick with somebody: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to have a bone to pick with somebody: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to have a red cent: آه در بساط نداشتن بی پول و پله بودن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grim death: مرگ ناخوشایند
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like the clippers: بسیار سریع یا به شدت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to be best pleased: برای نشان دادن آزردگی یا ناراحتی کس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cannot believe your eyes: با صحنه تعجب آور و هولناک مواجه شدن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can't believe your eyes: با صحنه تعجب آور و هولناک مواجه شدن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cannot believe your ears: شنیدن چیزی هولناک و تعجب آور که باو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seeing things: دیدن توهمات بصری یا تصور چیزهایی که ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put the wind up: بسیار مضطرب، ناراحت یا ترسیده بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a lead foot: به رانندگی پرسرعت علاقه داشتن عشق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to have a mind like a sieve: ذهن بسیار فراموش کاری داشتن عین ما ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a mind like a sieve: ذهن بسیار فراموش کاری داشتن عین ما ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to have a bone to pick with someone: درباره ی چیزی ( اختلاف ) با کسی بحث ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your nose out of my ass: سرت تو کار خودت باشه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put in neutral: روی دنده خلاص گذاشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drifting off the point: منحرف شدن از موضوع از موضوع بحث خا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to have an ear for music: استعداد موسیقیایی داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kinesiologist: حرکت شناس، کینِزیولوژیست، متخصص حرک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
police house: اداره پلیس پاسگاه پلیس کلانتری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
investigate a robbery: سرقت را تحت بررسی قرار دادن به سرق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoulder strap: رودوشی ( کیف و . . . )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kinght in shining armor: رهایی بخش، ناجی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saf: Single as fuck به شدت تنها حتی تو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
single as fuck: به شدت تنها حتی تو یه رابطه هم نبو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whip cream: خامه همزده ( شیرینی پزی و غیره ) ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impact on: مصرف یا کاربرد بیش از حد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reward saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave somebody to the tender mercies of somebody: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave someone to the tender mercies of somebody: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trimmings: آذین لوازم تزئینی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
police certificate: مدرک عدم سوءپیشینه مدرک عدم سوءساب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clearup: مشخص واضح روشن عالی تمیزکاری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deafening noise: صدای کرکننده صدای فوق العاده بلند
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drown one's sorrows: با مست کردن مشکلات خود را فراموش کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
braxton hicks contractions: � درد و انقباض رحم در دوران بارداری ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off one's ass: دست به کار شدن �کون خود را تکان داد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
top up card: کارت شارژ اعتباری موبایل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
top up voucher: ( prepaid token or card for mobile ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prepaid token: ارتی اعتباری که مربوط به تلفن ‏همرا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
priority handling: حمل و نقل اولویت دار یا پست اولویت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
customs declaration: اظهارنامه گمرکی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
customs declaration: یک سند رسمی که فهرست و جزئیات کالاه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
customs label: فرمی برای گمرک در مورد ماهیت، ارزش، ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incentive saver account: یک حساب پس انداز که در صورت داشتن ش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fact that he exists: واقعیت از وجود آن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fact of the matter is: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stem from the fact that: دلیل چیزی بودن به موجب. . . . . ن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stem ginger: سس زنجبیل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fact of the matter: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slight technical hitch: مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد یا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
circumstances beyond our control: شرایط همه تحت تسلط ما نیست بهانه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suit someone best: برای کسی خوب یا بهترین بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slope away: جیم شدن ، یواشکی از جایی خارج شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i spoke too soon: زود قضاوت کردن گفتن چیزی قبل از ای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turned a deaf ear: بی توجهی کردن نادیده گرفتن محل نذ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turned a deaf ear: به صورت عمدی توجه نکردن یا نادیده گ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoveling the snow: برف پارو کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sorry assed: بی ارزش �بی کیفیت ترحم انگیز �رقت ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hedge in: مانع ساختن، جلوگیری کردن، دیوار پدا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
root to: میخکوب کردن ( از ترس و . . . ) مبهو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for the love of pete: محض رضای خدا! �ای بابا! برای بیان ت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manhead: حالت انسان بودن؛ طبیعت انسان؛ بشریت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
registration: اسم نویسی ثبت ثبت نام نام نویسی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runner bean: لوبیا سبز، انواع لوبیا سبز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pole bean: لوبیا سبز، انواع لوبیا سبز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gain somebody's respect: احترام کسی را جلب کردن نظر کسی را ج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earn somebody's respect: احترام کسی را جلب کردن نظر کسی را ج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a stick up your ass: خشک و سخت گیر بودن� نچسب بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handle grip: دسته فرمان
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck the dog: گند زدن� دسته گل به آب دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affair of the heart: مسائل مربوط به عشق و عاشقی و جریانه ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maycation: تعطیلات در ماه می را به اصطلاح mayc ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sugar balls: حرف محبت آمیز خطاب به شوهر اصلاح ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traumatically: به صورت دردناکی وحشتناکی تکان دهن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spring mix: سالادی از مخلوط سبزیجات ، گیاهان و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in good form: عملکرد خوبی داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on good form: عملکرد خوبی داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on form: رو فرم بودن ( ورزشکار ) عملکرد خوبی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in great form: عملکرد خوبی داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
verge to: تمایل داشتن به، گرایش داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
verge toward: تمایل داشتن به، گرایش داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kick up a fuss: عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get up somebody's nose: کسی را خیلی اذیت کردن، کسی را خیلی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
do the weeding: کندن علف های هرزه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep somebody informed: continue to give somebody informati ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
head in the right direction: making good progress
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the reserve: ( ارتش ) نیروهای اضافه ای که کارهای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leak something to somebody: دادن اطلاعات محرمانه به خبرنگاران و ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go from strength to strength: پله های ترقی را طی کردن بیشتر و بی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nursing mother: دایه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a bumpy ride: تغییرات ناگهانی زیاد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
student government: شورا دانش آموزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ride away: رفتن دور شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pose a threat: تهدید ایجاد کردن خطر ایجاد کردن
٢ ماه پیش