نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let know: خبر کردن اطلاع دادن خبر دادن گفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get on: To delegate a particular task or re ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lock in: زندانی کردن ( از طریق قفل کردن درب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
natural gas: گاز شهری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
natural gas: گاز شهری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by the end of the day: قبل از اینکه روز به پایان برسد ( به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by the end of the week: قبل از اینکه این هفته به پایان رسد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by the end of the week: قبل از اینکه این هفته به پایان رسد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scene: بخشی از یک کتاب یا فیلم سکانس
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring in: بازداشت کردن ( برای بازجویی ) به اد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feed: برنامه های ارسالی از ایستگاه مرکزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
put into: ( وقت، انرژی و. . . برای چیزی ) صرف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
across: به ( قسمتی یا بخشی ) از
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not have a clue: ندانستن از چیزی آگاهی نداشتن ایده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
county: واژه county یک اسم است و به مناطقی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pound: به شدت تپیدن به شدت ضربان داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
investigator: کاوشگر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
please people: افراد خواستنی افراد دوست داشتنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
continuously: دایما دائم مدام یک ریز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live within a budget: پول خرج کردن به اندازه کمتر یا براب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
live within a budget: پول خرج کردن به اندازه کمتر یا براب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead a healthier lifestyle: سبک زندگی سالمی داشتن lead اینجا م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lead a healthier lifestyle: سبک زندگی سالمی داشتن lead اینجا م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bother: to make the effort to do something ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get into: قبول شدن انتخاب شدن وارد حرفه ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clown: آدم احمق آدم مضحک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headed: سربرگ دار سرتیتردار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take along: در نظر گرفته شده یا مناسب برای همرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring along: در نظر گرفته شده یا مناسب برای همرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn away: اجازه ورود ندادن برگرداندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
never have i ever: هیچ وقت نشده که من . . . . . . یه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
never have i ever: هیچ وقت نشده که من . . . . . . یه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk into: درگیر ( چیزی ) شدن ( به دلیل ناآگاه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go through: جستجو کردن متحمل شدن، دچار شدن گذ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watering: آبدهی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
later: فعلا ( به نشانه خداحافظی ) خداحاف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
around: فعال ( بودن ) روی کار، در عرصه ( چی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
greet: استقبال کردن به پیشواز کسی رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dice: مربع مربع کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
watch over: از کسی مراقبت کردن مراقب کسی بودن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
archie: آرچی به معنای "اصیل" ، "پررنگ" یا " ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
archie: آرچی به معنای "اصیل" ، "پررنگ" یا " ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
onto: به روی بر روی به روی به طرف به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put together: آماده کردن فراهم کردن جور کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
situate: ساختن در مکان خاصی ساختن قرار داد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
look at: به فکر چیزی بودن درنظر گرفتن چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull out: توقف کردن متوقف شدن اسلحه کشیدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
explore: Explore وdirectory دو کلمه هستند که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discover: Explore وdirectory دو کلمه هستند که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow a chance: خراب کردن تباه کردن فنا کردن از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a chance: خراب کردن تباه کردن فنا کردن از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow a lead: شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a lead: شکستن نوک مداد هنگام نوشتن از دست ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
maintain: \"Preserve\" به معنای جلوگیری از آس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preserve: \"Preserve\" به معنای جلوگیری از آس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
OF: با ( ویژگی به خصوص ) a man/woman/ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let the cat out of the bag: پته کسی را روی آب انداختن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come up with: پول چیزی رو جور کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
walk through: راهنمای گام به گام ( بازی ویدیویی ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
certain: برخی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay a fortune for: هزینه کردن پول زیاد برای ( چیزی ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pay a fortune for: هزینه کردن پول زیاد برای ( چیزی ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disadvantage: وضعیتی که احتمال باختن زیاده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
roll down: غلت دادن به پایین غلتاندن به سمت پا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be with: همراه اش باشی با او باشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be with: همراه اش باشی با او باشی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leisure trips: سفرهای تفریحی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leisure trips: سفرهای تفریحی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rollaway: دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
close in: کوتاه شدن روزها در زمستان بد شدن و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get annoyed: دلخور شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monkey like: از نظر ظاهری یا رفتاری شبیه میمون ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
monkey like: از نظر ظاهری یا رفتاری شبیه میمون ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
basis: به صورت به صورت منظم/دائمی/پاره وقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in: رسیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charge: چیزی را با کارت اعتباری ( credit c ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
custom: مخصوص
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unclear: نامطمئن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little understood: کمتر شناخته شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
little understood: کمتر شناخته شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
battery operated: وسیله باتری خور به وسیله باتری کار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a treat: ( عامیانه ) یه حال اساسی دادن کاری ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deal of land: مقدار زیادی از زمین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deal of land: مقدار زیادی از زمین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swelling towns: شهرهای بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swelling towns: شهرهای بزرگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swelling: بزرگ زیاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blurring into: ادغام شدن در محو شدن در
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blurring into: ادغام شدن در محو شدن در
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
advanced placement: تیز هوش ها سطح دانش بالاتر و پیشرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
advanced placement: تیز هوش ها سطح دانش بالاتر و پیشرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
student government: شورا دانش آموزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drive up: ( در حال رانندگی ) رسیدن به مقصد و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solenopsis: مورچه آتشین قرمز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solenopsis: مورچه آتشین قرمز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
anaphylactic: پیش دفاعی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anaphylactic: پیش دفاعی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
histamine: ماده شیمیایی که باعث خارش عطسه و سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
histamine: ماده شیمیایی که باعث خارش عطسه و سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
march: لشکر کشی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
farther: به سمت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
further: به سمت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trivia: اطلاعات خیلی خاص در مورد موضوع بخصو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bros before hos: ( عامیانه ) دوستی مهمتر از جنده اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bros before hos: ( عامیانه ) دوستی مهمتر از جنده اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
logistical: راهبردی لجستیک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
redid: گذشته redo دوباره انجام دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
redid: گذشته redo دوباره انجام دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sentenced for life: محکوم به حبس ابد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tie dyed: رنگارنگ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
letterman jacket: کاپشن خلبانی خودمون
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
folly: این واژه به سازه ها یا ساختمانهایی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
follies: حماقت ها نادانی ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follies: حماقت ها نادانی ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ram pumps: تلمبه ی قوچی یا رَم پمپ یا آسانسور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ram pumps: تلمبه ی قوچی یا رَم پمپ یا آسانسور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chalk and cheese: عبارت کلیشه ای یعنی دو چیز اگر در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chalk and cheese: عبارت کلیشه ای یعنی دو چیز اگر در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go down: مریض شدن بیماری گرفتن پذیرفتن مور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
put on: پوشیدن گذاشتن ( هدفون و. . . ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
awfully small: بسیار کوچک بسیار کم اهمیت بسیار ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
awfully small: بسیار کوچک بسیار کم اهمیت بسیار ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of money: بی پول بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
check in counters: میز پذیرش ( هتل و فرودگاه و. . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
check in counters: میز پذیرش ( هتل و فرودگاه و. . . . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold by: تحت تسلط تحت کنترل تحت اختیار تح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grey power: یه اسمی که از روی واقعیت برداشته شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grey power: یه اسمی که از روی واقعیت برداشته شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by that time: در آن زمان در آن موقع
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by that time: در آن زمان در آن موقع
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in far more case: در بیشتر مواقع در بیشتر مورد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
facelift: عمل زیبایی صورت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
facelift: عمل زیبایی صورت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sheltered housing: مسکن اجاره ای برای سالمندان یا بیما ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
alzheimers disease: بیماری آلزایمر ( فراموشی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alzheimers disease: بیماری آلزایمر ( فراموشی )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bent: استعداد طبیعی یا مهارت در چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
artistic bent: مهارت هنری استعداد هنری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
artistic bent: مهارت هنری استعداد هنری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
patronize: تحقیر کردن احمق فرض کردن خوار کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
patronizing: مغرور کوچک کننده تحقیر کننده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
negotiating: عبور کردن یا گذشتن از جایی به سختی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
put to: به کسی منتقل کردن ( به منظور قبول ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put to: به کسی منتقل کردن ( به منظور قبول ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a result: نتیجه گرفتن در ورزش مخصوصا فوتبال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a result: نتیجه گرفتن در ورزش مخصوصا فوتبال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running battle: جدال طولانی نزاع دیرین نبرد پویا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
running battle: جدال طولانی نزاع دیرین نبرد پویا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
running back: مهاجم توپ بر مهاجمی که وظیفه اصلی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running back: مهاجم توپ بر مهاجمی که وظیفه اصلی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pre order: سفارش دادن برای کالایی قبلا اینکه ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pre order: سفارش دادن برای کالایی قبلا اینکه ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
craftspeople: صنعتگران
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lined: خط دار ردیف ( در امتداد یک دیگر _پش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hitch: بالا بردن بالا زدن ( لباس ) رایگان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make yourself: راحت باش فکر کن خونه خوته
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my place: خانه من محل زندگی من
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crash into: به چیزی زدن ( با خودرو ) با چیزی ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play opposite: نقش بازی کردن با کسی در یک فیلم مخص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play opposite: نقش بازی کردن با کسی در یک فیلم مخص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
security: گیت بازرسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soon to be: آینده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exactitude: دقیق بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to come: آتی آینده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pulse pumping: ( وسیله یا شرایط یا موقعیت ) که ضرب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pulse pumping: ( وسیله یا شرایط یا موقعیت ) که ضرب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrapping: شکل گرفتن ( حول چیزی ) شکل گرفتن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whats the matter: موضوع چیه؟؟ مشکل چیه؟؟ چه اتفاقی اف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the jury is still out: موضوعی که هنوز قطعی نشده یا تصمیم آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the jury is still out: موضوعی که هنوز قطعی نشده یا تصمیم آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take something for granted: دست کم گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take home: بازگشت به خانه یک نفر دیگر با کسی ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
genetically modified: اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ژنتیکی اصل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
genetically modified: اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ژنتیکی اصل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nicotine patch: چسب ترک سیگار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nicotine patch: چسب ترک سیگار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bump off: کسی را به طور ناگهانی از چیزی حذف ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come up to: پیش کسی آمدن به طرف کسی رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come up to: پیش کسی آمدن به طرف کسی رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overstructured: بیش از حد منظم و یا ساختار یافته
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overstructured: بیش از حد منظم و یا ساختار یافته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overstructure: هنگامی که زندگی کودکان بیش از حد سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overstructure: هنگامی که زندگی کودکان بیش از حد سا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
binge on: خوردن یا نوشیدن مقدار زیادی از چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
binge on: خوردن یا نوشیدن مقدار زیادی از چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
up there: آنجا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up there: آنجا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a blaze of publicity: بخش وسیعی از تبلیغات را شامل شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a blaze of publicity: بخش وسیعی از تبلیغات را شامل شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit upon: عضوی از گروه رسمی بودن ملحق شدن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sit upon: عضوی از گروه رسمی بودن ملحق شدن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buzzing: در حال وزوز کردن پر شور و پر انرژی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a kiss: ( مجازی ) عشق ورزیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
force off: متقاعد کردن یا مجاب کردن یا تحت فشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
force off: متقاعد کردن یا مجاب کردن یا تحت فشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop off: جدا شدن
٤ ماه پیش