نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
single sitting: بدون وقفه یکجا، یکباره
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grant donor: اهدا کننده کمک مالی اهدا کننده کم ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uni skill: تک مهارتی
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uniskill: تک مهارتی
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the distant future: در آینده ای دور
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sense of accomplishment: حس موفقیت
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
count heads: شمردن افراد
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flew off: پر کشیدن پرواز کردن و رفتن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you name it i've tried it: هر چیزی که فکرشو می کنید رو من امتح ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throughout the age: در طول دوران
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
given the time: با توجه به زمان که
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bookie joint: کلاب شرط بندی
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
engineering plan: طرح مهندسی
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get idea: ایده گرفتن
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a break: به کسی لطف کردن به کسی فرصت دادن ب ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sheer lie: کذب محض دروغ محض
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's feelings apparent: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heart on your sleeve: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contribute: افزودن بهبود دادن افزایش دادن صحب ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
custom: مخصوص
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uses: موارد استفاده
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undersold: ارزان تر فروخته شده به بهای کمتر ف ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spend on: خرج کردن سپری کردن صرف کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occupant: صاحب
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strike as: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
degree of: ( سطح یا مقدار ) مشخص از چیزی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pop over: سر زدن به کسی به خانه کسی رفتن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make impression on somebody: روی کسی تاثیر داشتن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
or thereabouts: کم وبیش حدودا تقریبا معمولا بهد ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compatible with: توانایی استفاده کردن از چیزی یا زیس ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring somebody somewhere: باعث رسیدن کسی به مقام یا جایگاه یا ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chase off: راندن واخراج کردن کنار زدن دور کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i haven't a clue: I don't know ندانستن از چیزی آگاهی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
somewhere in the region of: حول و حوش اطراف
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
high priority: مهم
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curt: کوتاه و بی ادبانه سرسری گستاخ
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mutate: جهش یافتن ( ژن )
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
squeeze in: به زور جا کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be put out: ناراحت یا رنجیده بودن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bed and breakfast: bed and breakfast اشاره دارد به مهم ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
food processor: یک وسیله برقی آشپزخانه که برای خرد ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
face the prospect: شاهد وقوع اتفاقی درآینده بودن حاکی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rollaway: دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bump off: کسی را به طور ناگهانی از چیزی حذف ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
underfed: دچار سوء تغذیه به میزان ناکافی غذا ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trivia: اطلاعات خیلی خاص در مورد موضوع بخصو ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take apart: زدن یا کوبیدن کسی به صورت کامل و شد ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
baked: خشک شده ( توسط هوا گرم )
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what the shit: چه گهی/چه غلطی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's shit together: وسایل خود را جمع کردن به افکار خود ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuckining: وقتی همه کارا داره به خوبی پیش میره ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the clutch down and put the car in reverse gear: کلاج را نگهدار و بزن دنده عقب
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the road: تعادل ( خوبی ) داشتن ( اتومبیل )
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anatidaephobia: ترس از اردک
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up one's feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up your feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause death: منجر به مرگ شدن به مرگ ختم شدن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause injury: موجب آسیب شدن صدمه زدن آسیب رساندن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go faster stripes: نوارهای مسابقه ای ( مخصوص روی خودرو ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting your sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting one's sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolling in the grave: ناراحت عصبانی غمگین و متنفر بودن از ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a hand: تشویق کردن دست زدن کمک کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be in labor: درد زایمان داشتن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delivery ward: بخش زایمان در بیمارستان
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's rocks: فوق العاده است
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on some other shit: غیرعادی رفتار کردن�نامعقول بودن، غی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody’s day: روز کسی را ساختن خوشحال کردن کسی، ا ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody redundant: نیروی مازاد را اخراج کردن کسی را از ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's toes curl: خجالت زده کردن شرمسار کردن، شرمنده ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's heart flutter: کسی را به هیجان آوردن کسی را هیجان ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make goo goo eyes at someone: به کسی عاشقانه نگاه کردن با اشتیاق ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make fish eyes at someone: با علاقه به کسی نگاه کردن خیره شدن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make something into something: چیزی را به چیزی تبدیل کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labor pains: درد زایمان
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in labor: درد زایمان داشتن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how get on: چطور پیش رفتی؟؟؟
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's day: روز کسی را ساختن کسی را در روزی بخص ...
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of someone: اعتماد کردن به کسی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
position forces: مستقر کردن�صف آرایی کردن، آرایش نظا ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foetal position: موقعیت جنین�حالت جنین در رحم
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into your own: مقام سزاواری را به دست آوردن برای ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up at the crack of dawn: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm dying for something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder a: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder some kind of food: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the habit of a lifetime: کسی که عادت انجام کاری را برای طول ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
why break the habit of a lifetime: یک سوال بلاغی که بیانگر تردید است ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so would i: من هم همینطور در جملات مثبت این ساز ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neither would i: من هم نه در جملات منفی این سازه ای ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more than one can take: تحمل چیزی را نداشتن تحمل چیزی از ت ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fly in the ointment: ایراد اشکال هرچیزی که ارزش یا کارآ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a face like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuc: کنگره اتحادیه معاملات یک سندیکای مر ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is just a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accept with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embrace with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of one's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of someone's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of somebody's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to hold one's breath: بیخود دل خوش کردن نفس خود را حبس ک ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold your head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outbuildings: اتاقک ها یا ساختمان های جانبی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i take it all back: حرف خود را پس گرفتن فکر و نگرش خود ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it all back: حرف خود را پس گرفتن فکر و نگرش خود ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the death's door: یک پاش لب گوره
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the grand old man of something: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a grand old man of something: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the grand old man: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accepte with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gripe one’s ass: کسی را آزار دادن کسی را اذیت کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
imk: in my knowledge این نشان می دهد که ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in my knowledge: این نشان می دهد که یک فرد بر اساس ت ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twripan: آزار دهنده ناچیز یا ضعیف یا فرد ناس ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twril away: روی برگرداندن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sexual hang ups: اختلالات جنسی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brow pencil: مداد ابرو
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
garbage can liner: کیسه سطل زباله
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste collector: پاکبان�رفتگر، زباله جمع کن، آشغال ج ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste disposal unit: سیفون زیر ظرفشویی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twrip: آزار دهنده ناچیز یا ضعیف یا فرد ناس ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chancellor of the exchequer: رئیس خزانه ( بریتانیا )
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's eyetooth for something: همه چیز خود را دادن دست به هر کاری ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's blessing to: موافقت خود را ( با چیزی ) اعلام کرد ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone the willies: ترساندن وحشت زده کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one the what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give sb what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear a strip off someone: به شدت سرزنش یا تنبیه یا توبیخ کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike somebody as something: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike somebody as being something: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put someone's leg in a cast: پای کسی را گچ گرفتن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as we saw: همانطور که دیدیم
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cry over: گریه کردن برای . . . . . اشک ریختن ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a class by itself: منحصربه فرد
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not hear of: قبول نکردن تو کت کسی نرفتن، زیر بار ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vu: فهمیده شده درک شده دیده شده
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a real character: شخصیت جالبی داشتن آدم عجیبی بودن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be doomed to failure: محکوم به شکست بودن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
down at the heel: کهنه قراضه، زهوار در رفته
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a hug: کسی را بغل کردن کسی را در آغوش گرف ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a kiss: کسی رو بوس کردن بوس دادن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a push: کسی را هل دادن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mountain rescue: امداد و نجات کوهستان
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a fat lip: با مشت به دهان کسی زدن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue pages: لیست شماره تماس ادارات و وزارتخانه ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blue pencil: سانسور کردن یا کوتاه کردن متن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shibe: The Shiba Inu is a breed of hunting ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
space odyssey: سفر فضایی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
space bar: کلید فاصله ( صفحه کلید رایانه ) فاص ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wrapped around one's little finger: تحت کنترل خود داشتن تحت کنترل کسی ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fucked by the fickle finger of fate: بداقبال بدشانس، نگون بخت
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do all in your power: با تمام توان کاری را انجام دادن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stretch to: کافی بودن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stretched to breaking point: برای نشان دادن آنکه چیزی چقدر نامنا ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a rising tide: به صورت قابل ملاحظه و آشکار وبه طور ...
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maternity pants: شلوار حاملگی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excess one's expectations: بهتر از چیزی که انتظار داشتی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excess your expectations: بهتر از چیزی که انتظار داشتی
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
short term solution: محلول با دوام کوتاه مدت
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long term contract: بیماری بلند مدت
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the pit of one's stomach: عمق شکم عمق وجود
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my ears are burning: فکر میکنم کسی داره درباره من حرف می ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the groves of academe: موسسات آموزش عالی مانند کالج ها و د ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's ass somewhere: سریع جایی رفتن �با عجله جایی رفتن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's ass somewhere: تن لش خود را جایی بردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's ass in gear: حرکت کردن �کون خود را تکان دادن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get ass in gear: حرکت کردن �کون خود را تکان دادن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's teeth into something: خود را درگیر سرگرمی جدیدی کردن خود ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get into one's stride: با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدتر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get into stride: با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدتر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
add fuel to the flame: آتیش بیار معرکه بودن وضع بدی رو ب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get more than you bargain for: روبه رو شدن با وضعیت دشوارتر از انت ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tool shed: آلونک ( مخصوص نگهداری ابزار ) انبار ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not know ass from a hole in the ground: هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خ ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not know one's ass from one's elbow: هِر را از بِر تشخیص ندادن کاملاً خ ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut ass: سریع رفتن باعجله حرکت کردن
٤ روز پیش