نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut ass: هِر را از بِر تشخیص ندادن فرق عن و ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get down to the nitty gritty: به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رف ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get down to the nuts and bolts: به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رف ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nuts about someone: عاشق کسی بودن دیوانه کسی بودن، به ک ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
garden shed: انباری نگهداری تجهیزات باغبانی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass licking: چاپلوسی پاچه خواری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cock robin: سینه سرخ نر
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cockatrice: موجودی افسانه ای با سر خروس و بدن ا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
getting third base: رابطه جنسی داشتن با کسی مخصوصا بین ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crow on: قوقولی قوقو کردن ( صدای خروس ) خو ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitload: کلی ( مقدار ) بسیار زیاد
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitload of: کلی ( مقدار ) بسیار زیاد
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitload of trouble: دردسر بسیار زیاد
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a shit ton of: بسیار زیاد مقدار بسیار زیاد
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a metric shitload of: بسیار زیاد
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rare as rocking horse shit: فوق العاده کمیاب تقریباً ناموجود ک ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be cast down: اندوهگین بودن غمگین بودن ناراحت و ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be worried about: نگران چیزی بودن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
charm the pants off someone: کسی را شیفته کردن کسی را مسحور کرد ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go on the charm offensive: خودشیرینی و چاپلوسی و تملق کردن برا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zero fucks given: هیچ اهمیتی نداره
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dial out: شماره گرفتن �تماس گرفتن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bore the ass off: کسل کردن حوصله سر بردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow smoke up one's ass: الکی از کسی تعریف کردن چاپلوسی کسی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on your beam ends: پول خیلی کم داشتن و در شرایط بحرانی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preemption: پیش دستی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut off one's ass: دست از سر کسی برداشتن مزاحم نشدن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pinch hit: به جای بازیکنی دیگر ضربه زدن ( بیسب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slam against: محکم به چیزی کوبیدن محکم با چیزی ب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on seen: وقتی به کسی پیام میدی و طرف میبینه ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alleviate poverty: کاهش دادن فقر
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard hitting: رک و راست بی پرده، مستقیم
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
usb port: درگاه فلش مموری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolled up: لوله شده تا شده رسیدن لوله کردن ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outbuilding: واژه outbuilding به معنای ساختمان ه ...
٤ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
salve raids: شکار برده
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on one's heels: درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one's heels: درست پشت سر کسی بودن کسی را تعقیب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rising tide: به صورت قابل ملاحظه و آشکار وبه طور ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at one sitting: در یک دوره زمانی بدون وقفه بدون ای ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thermobaric bomb: یک سلاحی که �پدر همه بمب ها� نامیده ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carousing: باده گساری می گساری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nosing: فضولی کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nurse's office: بهداری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roasting someone: سرزنش شدید �انتقاد شدید
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strive for: آرزو داشتن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
help yourself: بفرمایید در مفهوم اجازه دادن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polenta: پوره ذرت پولنتا فرنی ذرت
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make things difficult: اوضاع را دشوار کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make an issue of: از چیزی معضل ساختن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take an instant dislike: در نگاه چیزی را نپسندن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look after number one: به فکرخود بودن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fight an uphill battle: هفت خان رستم کار بسیار سخت و نشدنی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enforce the laws: قانون را اجرا کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not have the heart to do something: دل چیزی را داشتن دل نیامدن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
butt heads: درگیر تعارض شدن یا وارد اختلاف نظر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be confronted with: مواجه شدن با روبه رو شدن با مقابل ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
climber: در پارک بازی کودکان
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thermobaric weapon: سلاحی که �پدر همه بمب ها� نامیده می ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch one's breath: نفس خود را حبس کردن ( از روی ترس یا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off a flying start: شروع خوبی داشتن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close to tears: بغض کرده کم مانده به اشک ریختن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stuck in second gear: به بهترین شکل ممکن عمل نکردن و خیلی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flint: اولین وسیله ساخت بشر از سنگ وسیله ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
change to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seeded: سابقه دار ( بازیکن به ویژه تنیس ) ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the same league: هم رده ( از نظر کسب موفقیت یا مهارت ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
greedy guts: 1 آدم شکم چران آدم شکم پرست، آدم حر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the gutter press: مطبوعات مبتذل مطبوعات سطحی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mortgage payment: قسط مسکن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oh bugger: وای ( برای بیان خشم )
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a visit: ملاقات کردن بازدید کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deploy troops: قشون یا سربازان را در جایی مستقر کر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gloom and doom: موقیت و شرایطی کاملا افسرده وغمگین ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
company with: هم نشینی کردن، الفت داشتن با، مصاحب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bury one's head in the sand: نادیده گرفتن مشکلات
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lemon squeezer: آبمیوه گیر دستی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw doubt on: به شک انداختن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adhesive tape: چسب پانسمان
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dispatching unit: واحد توزیع
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear more than one hat: مسئولیت های زیادی داشتن چندین مسئو ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
luggage carrier: چرخ دستی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spoilt for choice: ناتوان در انتخاب ( به خاطر داشتن گز ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a monkey on back: مسئله بغرنج
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a case of sth: در مورد چیزی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick it up in your ass: حالت بامزه و راحت Fuck you
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the dust settle: آب از آسیاب افتادن بهتر شدن اوضاع
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kitchen porter: کارگر آشپزخانه ( هتل، رستوران و . . ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follow the lead: رهبر را دنبال کن ( نوعی بازی )
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run errand: کار انجام دادن �خرید خانه انجام داد ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spoken word: a form of poetry ( traditionally in ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follow in somebody’s footsteps: به پیروی از کسی کاری انجام دادن پا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cash and carry: بازار فروش عمده کالا در ازای پول نق ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impulse buying: خرید آنی و بی برنامه خرید تفننی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get something off one's chest: خود را خالی کردن بالاخره حرف دل خو ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
building society: بانک مسکن صندوق پس انداز رهنی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avoid like the plague: دوری کردن ار کسی یا چیزی تا حد ممکن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not take something lying down: بی جواب نذاشتن ( حرف زور )
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something in perspective: در نظر داشتن قادر به دیدن یا درک کر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nick something: دزدیدن چیزی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my mind goes a complete blank: چیزی به ذهنم نمیرسه همه چیز را فرا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
live in a world of your own: در دنیا خود زندگی کردن و به اتفاقا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speak too soon: گفتن چیزی قبل از اینکه بدانیم واقعا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
baumgartner: فلیکس باومگارتنر ( به آلمانی: Felix ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how long is a piece of string: غیر ممکن بودن تخمین اندازه یا مقدار ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
locked in battle: به مدت طولانی با هم کشمکش داشتن در ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
court reporter: کسی که کلماتی را که همه در طول دادگ ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
climbing the walls: به شدت کسل شده و پر از احساسات سرکو ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give something a try: کاری را امتحان کردن به کاری دست زد ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accounts department: بخش حسابداری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
transfat: چربی ترانس نوعی چربی غیراشباع است ک ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
language school: مدرسه زبان یک مدرسه خصوصی که در آن ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sexual abuse: مورد خشونت جنسی قرار گرفتن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off form: رو فرم نبودن ( ورزشکار ) عملکرد خوب ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right under his nose: واضح بودن�آشکار بودن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on top: در صدر ( مسابقات ) در رتبه اول
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in one's mind's eye: در خیال خود
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pen in: حبس کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick one's nose into: در کار کسی دخالت کردن �فضولی کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put someone on the spot: کسی را خجالت زده کردن کسی را در وضع ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw light on: دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on one's head: تقصیر خود بودن بر سر کسی خالی شدن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deadass: کاملا به شدت به کلی به طور جدی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nub: محاوره ای clitoris کلیتوریس
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how's that: تو چی میگی ؟؟؟ نظرت چیه ؟؟؟
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's knickers in a twist: ناراحت شدن از چیزی که خیلی مهم نیست ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wise ass: آدم عقل کل ( تداعی منفی )
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hutch: گنجه چینی آلات قفسه کوچک لانه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
safety boots: کفش ایمنی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
real character: شخصیت جالبی داشتن آدم عجیبی بودن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
monkey's uncle: شگفت انگیز بودن حیرت آور بودن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in the driving seat: در جایگاه قدرت دارای قدرت کنترل و ت ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull ones weight: سهم خود را انجام دادن مثل بقیه کار ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstroming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one’s act together: به زندگی خود سروسامان دادن�خود را ج ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
preach to the converted: برای باور خوب بودن چیزی مردم را قان ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
land of milk and honey: سرزمین موعود، کنعان سر منزل مقصود س ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cockold: شوهر زن بدکاره
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
promised land: سرزمین مقدس ارض موعود
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
police constable: پاسبان
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dust mop: تی خشک کن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put a stop to something: پایان بخشیدن به چیزی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one's mind goes blank: ( ناگهان ) چیزی به ذهن آدم نرسیدن ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
classified ad: نیازمندیها آگهی نامه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mrsa: واژه MRSA یا استافیلوکوک اورئوس مقا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look down upon: با تحقیر ( به کسی ) نگریستن ( کسی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
D: Abbreviation for dick
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if the shoe fits wear it: قطعا بدون شک از عبارت If the shoe ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cleanser: شیر پاک کن آرایش پاک کن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
climb the ladder: در شغل و حرفه خود پیشرفت کردن
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paper towel: دستمال لوله ای آشپزخانه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
form an impression: به وجود آمدن ایده ای در مورد چیزی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the world is your oyster: در زندگی هر کاری که دلت میخواهد انج ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosciutto: dry - cured salted Italian ham usua ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snapper: سرخو ماهی عکاس ( ستارگان سینما و غی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if someone's a day: برای بیان اینکه سن کسی مطمئنا بیشتر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
social security card: کارت بیمه تامین اجتماعی [هزینه ای ک ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agm: موشک هوابه زمین موشک هوابه سطح
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
best laid plan: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
serving bowl: کاسه بزرگ که برای نگهداری غذا برای ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fast fashion: it takes less time for trends to co ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an eye on: یک چشم کسی به چیزی بودن نیم نگاهی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
modeler: کسی که اشیاء یا ارقام را از مواد ما ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
creaky: درب وداغون قدیمی
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fact of the matter is: واقعیت موجود در یک شرایط خاص به خص ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep something under wraps: چیزی را پنهان کردن مخفی کردن
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spend out: سعی در تمام کردن چیزی به طور کلی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ott: over the top
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scooch: چمباتمه زدن نیم خیز شدن خم شدن ب ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
switch to: به چیز متفاوتی تغییر کردن عوض کردن
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pour in: ( با جمعیت یا حجم زیاد ) به جایی هج ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run to: به ( مبلغ/مقدار و. . . خاصی ) رسیدن ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
press for: خواستار چیزی شدن تقاضای چیزی را کر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get the wrong end of the stick: دچار سوءتفاهم شدن
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phone in: برنامه تلفنی ( رادیو و تلویزیون )
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wave off: رد کردن نادیده گرفتن
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swag: money or goods taken by a thief or ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lose your grip: از دست دادن توانایی رسیدگی یا مواجه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrimping and saving: با دقت پول خرج کردن تا بتونی کمی پس ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
behind one's back: پشت سر کسی همیشه حرف نیست کاری انج ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get on to: بحث جدیدی شروع کردن به سراغ صحبت د ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lifeguard station: سکوی نجات غریق
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
schlep: سفر کسل کننده و خسته کننده شخص احم ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in reserve: برای روز مبادا پس انداز ( پول )
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread a rumor: شایعه ای را پخش کردن شایعه ای را پر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
final resort: آخرین راه حل راه حل نهایی
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conservator: ترمیم کننده
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not to lift a finger: هیچ کاری انجام ندادن به وظیفه خود ع ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forget that noise: امکان پذیر نیست !!!
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
follow on: نوبت دوم توپ زنی بلافاصله پس از نوب ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drop in the ocean: بسیار اندک خیلی کم
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drop someone a line: برای ( کسی ) یادداشت یا پیام کوتاهی ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let the dust settle: صبر کن اوضاع آروم شود
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snarl up: نابسامانی آشفتگی، اشتباه
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put something into practice: چیزی را عملی کردن
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public hair: ( موی آلت تناسلی )
٥ روز پیش