نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a fuss about: عصبانی شدن و شاکی شدن در مورد چیزی ...
٢ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blind as a bat: داشتن بینایی بسیار ضعیف
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بوت کردن: راه اندازی کردن یا بوت کردن ( به ان ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kombucha: کامبوجا یک نوشیدنی تخمیر شده، کمی ج ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dead in the water: نداشتن هیچ امکان از موفقیت احتمال ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quite the reverse: کاملا برعکس
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choke up: بغض کرده ناراحت از چیزی
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take easy: مدارا کردن سخت نگرفتن خودداری از خ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tiramisu: تیرامیسو [دسر ایتالیایی]
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indented audience: مخاطبین مورد نظر و هدف
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the latter case: در مورد دوم
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay one's hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
odyssey: سفر طولانی ( و پر حادثه )
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hitman: آدم کش حرفه ای
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's back to the wall: در یک موقعیت بدی بودن که راحل آسانی ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
proposal: خواستگاری
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mantlet: حفاظ، جان پناه، رداء یا عبای کوتاه، ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mantelet: ترس ( نوعی جنگ افزار ) A mantlet ...
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rizzed up: to attract someone's attention and ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rizz up: to attract someone's attention and ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diy: صطلاح DIY به معنای "خودت انجام بده" ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beach towel: زیر انداز ساحلی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang up: دغدغه ( احساسی و. . . ) �اختلال، مش ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far too much: خیلی زیاد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like a bear with a sore head: به شدت عصبانی و بداخلاق مثل سگ عصب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gore tex: برند تولید پارچه و لباس
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a word in edgewise: یک کلمه حرف زدن چیزی گفتن مجال صحب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twist the knife: عمدا فردی ناراحت را ناراحت تر کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paper jam: گیرکردگی کاغذ [گیرکردن کاغذ در چاپگ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curiously: به طرز عجیب وغریبی به طرز عجیب به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
explore every avenue: ● بررسی یا پیگیری هر وسیله ممکن برا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bark is worse than bite: هارت و پورت داره ولی اهل عمل نیست ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accept the consequences of: عواقب چیزی را پذیرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
damp: مرطوب به صورت ناخوشایند برعکس moist
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gravity dams: سدهای ثقلی سدی است که از بنایی بتنی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gravity dam: سدهای ثقلی سدی است که از بنایی بتنی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sentenced: کسی را به چیزی محکوم کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
employee id badge: کارت شناسایی کارمندی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
permanent resident card: کارت اقامت دائم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proof of residence: تاییدیه آدرس به سندی اشاره دارد که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make the laws: قوانین را وضع کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
explains the laws: قوانین را تفسیر کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
supreme court building: ساختمان دادگاه عالی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
supreme court justice: قاضی دیوان عالی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
student id card: کارت دانشجویی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have an operation: عمل جراحی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
irrigation system: سیستم آبیاری
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
green: دوستدار محیط زیست هر کاری یا هر چی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no spring chicken: شخصی که دیگر جوان نیست کسی که سن و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cutback: تعدیل ( نیرو، بودجه و. . . ) کاهش، ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
holdup: وقفه، توقیف، سرقت مسلحانه، گیر، گیر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nicotine patch: چسب ترک سیگار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn to: پناه بردن کمک خواستن کشیده شدن ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull up: Pull up توقف کردن برای مدت کوتاهی ( ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curiously enough: برای نشان دادن چیزی است عجیب شگفت ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make cutbacks: کاهش دادن کم کردن تقلیل دادن کم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get your ass over here: تن لشت را بیاور اینجا!
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
march: لشکر کشی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get there: به هدف رسیدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surefire way to do something: راهی که قطعا پیامد و نتیجه حتمی و ق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no fucks given: هیچ اهمیتی نداره
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
light a fire: روشن کردن اتش برای یک هدفی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fly in the ointment: ایراد اشکال یک چیز یا شخصی که موق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
straightforward: روراست بی پرده رک وراست
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
summon up: باعث به یاد آوردن یا فکر کردن یا تص ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do somebody a favor: به کسی لطف کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stacks of: یک عالمه خیلی زیاد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forewarned is forearmed: داشتن اطلاعات قبلی از چیزی که اتفاق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hitch: بالا بردن بالا زدن ( لباس ) رایگان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave someone to the tender mercies of someone: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dtf: down to fuck اینکه شخصی مایل است در ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gaze at something: خیره شدن به چیزی به دلیل علاقه به آ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throat lozenge: قرص مکیدنی برای رفع گلودرد
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bide time: منتظر ماندن ( برای مدت طولانی ) در ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moist: مرطوب به صورت خوشایند و مفید برعکس ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a beauty: نمونه خوب و واضح از یک چیزی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crush into: فشردن، چپاندن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the end of an era: پایان یک دوره پابان یک عصر
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catchup: اطلاعات تازه به دست آوردن ( از اتف ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wander about: سرگردان بودن سردرگم بودن پرسه زدن ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the point: بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faceplate: فیس پلیت به صفحه ی پریز توکار شبکه ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's about it: همین ! دیگر حرفی ندارم ! درست است !
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under the microscope: با دقت دیدین و بررسی کردن ( عامیا ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vp: معاون رییس معاون رییس جمهور
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
temporary basis: به صورت موقت
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
please find enclosed: لطفا توجه کنید به چیز قرارداده شده ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
patronize: تحقیر کردن احمق فرض کردن خوار کرد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shed crocodile tears: اشک تمساح ریختن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best laid plan: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw the line at something: محدوده تعیین کردن حد مشخص کردن دو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
son and heir: پسر نوزاد بچه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
apply for asylum: درخواست پناهندگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give it your all: با جان و دل تلاش کردن تمام تلاش خو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give it your all: با جان و دل تلاش کردن تمام تلاش خو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
health's sake: جهت سلامتی فیزیکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couch turkey: روانپزشک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
head shrinker: روانپزشک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head peeper: روانپزشک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post school: بعد از دوران مدرسه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word in one's ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rushed off one's feet: بسیار سرشلوغ بودن بسیار کار داشتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no time at all: وقت زیادی نداشتن مقدار زمان خیلی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a high profile: توجه دیگران را جلب کردن جلب توجه ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head of: رئیس . . . . . . . . . . . رهبر . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
new broom: کسی که سرپرستی یا مدیریت جایی را به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
new broom sweeps clean: کسی را مسئولیت جایی را به عهده گرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where one's stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where someone stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where your stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where are stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where you are: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay around: کسی یا جایی را ترک نکردن ( در جای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay around: کسی یا جایی را ترک نکردن ( در جای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going places: به موفقیت دست یافتن موفق شدن احتم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
going places: به موفقیت دست یافتن موفق شدن احتم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
while the going is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
while the getting is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you must be joking: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're joking of course: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chair a discussion: ریاست مناظره را بر عهده داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a say: داشتن حق رای یا اظهار نظر در مورد چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lady mayor: شهردار زن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from bottom of my heart: از صمیم قلب از ته قلب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set a budget: تصمیم گیری و تعیین بوجه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
about to do something: قصد انجام کاری را داشتن در حال انج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
remand in custody: تا روز محاکمه به بازداشتگاه فرستادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep one's pants on: صبور بودن صبر کردن صبر داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no spring chicken: شخصی که دیگر جوان نیست کسی که سن و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be as young as you were: وقتی داری پیر میشی و دیگر مثل دوران ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be getting any younger: وقتی داری پیر میشی و دیگر مثل دوران ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
years young: معمولا وقتی سن افراد پیر میگن اخر ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oasis of calm: جایی دنج و راحت یا زمان دوست داشتنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an oasis of calm: جایی دنج و راحت یا زمان دوست داشتنی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like the tower of babel: به شدت پر سرو صدا و گیج کننده که ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are only as old as you feel: برای تاکید به این برای انجام بعضی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for toffee: کسی که در چیزی ناشی و بی تجربه است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
healthcare service: خدمات بهداشت و درمان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the world's your oyster: دنیا به کام توست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the world's one's oyster: دنیا به کام کسی بودن هر کاری که دل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do one's share: برای کمک به کار دیگران در یک گروه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hand's turn: مقدار کمی کار معمولا به صورت منفی ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to do a hand's turn: هیچ کاری انجام ندادن به وظیفه خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rather you than me: برای بیان این موضوع استفاده می شود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rather someone than me: برای بیان این موضوع استفاده می شود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait on someone hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait on one's hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the apple of someone's eye: نور چشمی جگرگوشه سوگلی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nice work if you can get it: کسی که کار بسیار آسان یا لذت بخشی د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
common or garden: خیلی معمولی و عادی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand about: بیکار ایستادن منتظر ایستادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the leopard doesn't change its spots: غیرممکن است که کسی شخصیت خود را تغی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leopard doesn't change its spots: غیرممکن است که کسی شخصیت خود را تغی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the say: اختیار، قدرت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to get a word in edgewise: مجالی برای صحبت کردن پیدا نکردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brainstorming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
council of war: جلسه شامل مقامات عالی رتبه برای تصم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
penn'orth: مقدارکم به ارزش یک پنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in your penn'orth: به اشتراک گذاشتن نظر، ایده یا دیدگا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your knickers in a twist: ناراحت یا عصبانی شدن ناراحت شدن از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
making tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle one's cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle your cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the warpath: در حالت بسیار عصبانی و پرخاشگری و خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rise to the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have too much on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have too much on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a lot on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have enough on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have enough on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consist with: جور بودن با، توافق داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enlist in: شرکت کردن در
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trident: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trident missile: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rest on one's shoulders: به کسی وابسته بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
depend on someone: به کسی وابسته بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look to your laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look to one's laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with a straight face: به شوخی گفتن مزاح گفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caught napping: قرار دادن ناگهانی ( کسی ) در موقعیت ...
٤ ماه پیش