نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heritage center: موزه میراث فرهنگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crooked grind: the skateboarder grinds across the ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
address the issue: به موضوعی رسیدگی کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
semi nomadic: نیمه عشایری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spokeshave: رنده گرد رنده مشته
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to bet that: مطمئن بودن که
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bet that: مطمئن بودن که
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neuroanatomist: تشریح کننده اعصاب نوروآناتومی شناس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immerse in: در مفهوم اصطلاحی خود را در چیزی غر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intangible sence: چیزی هایی که ارزش آنها قابل مشاهده ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
household expenditures: مخارج خانوار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affiliate with: ارتباط داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ingrained in: نهادینه شده ریشه کرده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
march into: به زور وارد شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
march in: به زور وارد شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
master of public health: کارشناسی ارشد بهداشت عمومی مدرک کار ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come under the hammer: به حراج و مزایده گذاشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couch surfer: اقامت رایگان در منزل کسی [هنگام سفر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blacktop: refers to materials used to make ro ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
green corridor: منطقه ای از زیستگاه که جمعیت های حی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip in something: اشتباه در چیزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fight an uphill struggle: هفت خان رستم کار بسیار سخت و نشدنی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off one's chest: خود را خالی کردن بالاخره حرف دل خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off ones chest: خود را خالی کردن بالاخره حرف دل خو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the early: در اوایل مخالف in the late در اواخر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
highest order: سطح بالا
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that doesn't mean: این بدان معنا نیست
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drain down: احساسات یا انرژی یا منابع را تهی کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drain someone down: خسته و درمانده کردن کسی با چیزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skip ahead: جلو زدن ( فیلم، کتاب ) رد کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trans fat: چربی ترانس نوعی چربی غیراشباع است ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hydrogenated: هیدروژنه شده هیدروژنه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
logic and reason: دلیل و منطق
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well draw: خوب طراحی شده خوب رسم شده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tip for: راهنمایی نکته، نصیحت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
screening interview: مصاحبه ای برای سنجش و ارزیابی we ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disassociated: جدا شده قطع شده مجزا شده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a social statement: بیانیه اجتماعی ارائه دادن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commodore 64: کمودور ۶۴ یا به اختصار C64 یا CBM 6 ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
simpatico: able to get along well together fri ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in some circles: در برخی محافل
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
single sitting: بدون وقفه یکجا، یکباره
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grant donor: اهدا کننده کمک مالی اهدا کننده کم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uni skill: تک مهارتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uniskill: تک مهارتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the distant future: در آینده ای دور
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sense of accomplishment: حس موفقیت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
count heads: شمردن افراد
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flew off: پر کشیدن پرواز کردن و رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you name it i've tried it: هر چیزی که فکرشو می کنید رو من امتح ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throughout the age: در طول دوران
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
given the time: با توجه به زمان که
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bookie joint: کلاب شرط بندی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
engineering plan: طرح مهندسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get idea: ایده گرفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a break: به کسی لطف کردن به کسی فرصت دادن ب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sheer lie: کذب محض دروغ محض
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's feelings apparent: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heart on your sleeve: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contribute: افزودن بهبود دادن افزایش دادن صحب ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
custom: مخصوص
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uses: موارد استفاده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undersold: ارزان تر فروخته شده به بهای کمتر ف ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spend on: خرج کردن سپری کردن صرف کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occupant: صاحب
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strike as: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
degree of: ( سطح یا مقدار ) مشخص از چیزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pop over: سر زدن به کسی به خانه کسی رفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make impression on somebody: روی کسی تاثیر داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
or thereabouts: کم وبیش حدودا تقریبا معمولا بهد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compatible with: توانایی استفاده کردن از چیزی یا زیس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring somebody somewhere: باعث رسیدن کسی به مقام یا جایگاه یا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chase off: راندن واخراج کردن کنار زدن دور کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i haven't a clue: I don't know ندانستن از چیزی آگاهی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
somewhere in the region of: حول و حوش اطراف
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
high priority: مهم
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curt: کوتاه و بی ادبانه سرسری گستاخ
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mutate: جهش یافتن ( ژن )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
squeeze in: به زور جا کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be put out: ناراحت یا رنجیده بودن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bed and breakfast: bed and breakfast اشاره دارد به مهم ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
food processor: یک وسیله برقی آشپزخانه که برای خرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
face the prospect: شاهد وقوع اتفاقی درآینده بودن حاکی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rollaway: دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bump off: کسی را به طور ناگهانی از چیزی حذف ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
underfed: دچار سوء تغذیه به میزان ناکافی غذا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trivia: اطلاعات خیلی خاص در مورد موضوع بخصو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take apart: زدن یا کوبیدن کسی به صورت کامل و شد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
baked: خشک شده ( توسط هوا گرم )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what the shit: چه گهی/چه غلطی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's shit together: وسایل خود را جمع کردن به افکار خود ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuckining: وقتی همه کارا داره به خوبی پیش میره ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the clutch down and put the car in reverse gear: کلاج را نگهدار و بزن دنده عقب
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the road: تعادل ( خوبی ) داشتن ( اتومبیل )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anatidaephobia: ترس از اردک
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up one's feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up your feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause death: منجر به مرگ شدن به مرگ ختم شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause injury: موجب آسیب شدن صدمه زدن آسیب رساندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go faster stripes: نوارهای مسابقه ای ( مخصوص روی خودرو ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting your sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting one's sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolling in the grave: ناراحت عصبانی غمگین و متنفر بودن از ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a hand: تشویق کردن دست زدن کمک کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be in labor: درد زایمان داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delivery ward: بخش زایمان در بیمارستان
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's rocks: فوق العاده است
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on some other shit: غیرعادی رفتار کردن�نامعقول بودن، غی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody’s day: روز کسی را ساختن خوشحال کردن کسی، ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody redundant: نیروی مازاد را اخراج کردن کسی را از ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's toes curl: خجالت زده کردن شرمسار کردن، شرمنده ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's heart flutter: کسی را به هیجان آوردن کسی را هیجان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make goo goo eyes at someone: به کسی عاشقانه نگاه کردن با اشتیاق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make fish eyes at someone: با علاقه به کسی نگاه کردن خیره شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make something into something: چیزی را به چیزی تبدیل کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labor pains: درد زایمان
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in labor: درد زایمان داشتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how get on: چطور پیش رفتی؟؟؟
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's day: روز کسی را ساختن کسی را در روزی بخص ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of someone: اعتماد کردن به کسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
position forces: مستقر کردن�صف آرایی کردن، آرایش نظا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foetal position: موقعیت جنین�حالت جنین در رحم
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into your own: مقام سزاواری را به دست آوردن برای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up at the crack of dawn: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm dying for something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder a: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder some kind of food: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the habit of a lifetime: کسی که عادت انجام کاری را برای طول ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
why break the habit of a lifetime: یک سوال بلاغی که بیانگر تردید است ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so would i: من هم همینطور در جملات مثبت این ساز ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neither would i: من هم نه در جملات منفی این سازه ای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more than one can take: تحمل چیزی را نداشتن تحمل چیزی از ت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fly in the ointment: ایراد اشکال هرچیزی که ارزش یا کارآ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a face like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuc: کنگره اتحادیه معاملات یک سندیکای مر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is just a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accept with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embrace with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of one's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of someone's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of somebody's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to hold one's breath: بیخود دل خوش کردن نفس خود را حبس ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold your head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outbuildings: اتاقک ها یا ساختمان های جانبی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i take it all back: حرف خود را پس گرفتن فکر و نگرش خود ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it all back: حرف خود را پس گرفتن فکر و نگرش خود ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the death's door: یک پاش لب گوره
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the grand old man of something: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a grand old man of something: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the grand old man: پیرمردی که در یک حرفه خاص بسیار با ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accepte with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gripe one’s ass: کسی را آزار دادن کسی را اذیت کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
imk: in my knowledge این نشان می دهد که ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in my knowledge: این نشان می دهد که یک فرد بر اساس ت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twripan: آزار دهنده ناچیز یا ضعیف یا فرد ناس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twril away: روی برگرداندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sexual hang ups: اختلالات جنسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brow pencil: مداد ابرو
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
garbage can liner: کیسه سطل زباله
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste collector: پاکبان�رفتگر، زباله جمع کن، آشغال ج ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waste disposal unit: سیفون زیر ظرفشویی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twrip: آزار دهنده ناچیز یا ضعیف یا فرد ناس ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chancellor of the exchequer: رئیس خزانه ( بریتانیا )
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's eyetooth for something: همه چیز خود را دادن دست به هر کاری ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one's blessing to: موافقت خود را ( با چیزی ) اعلام کرد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone the willies: ترساندن وحشت زده کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give one the what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give sb what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone what for: به شدت تنبیه یا سرزنش یا توبیخ کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear a strip off someone: به شدت سرزنش یا تنبیه یا توبیخ کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike somebody as something: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike somebody as being something: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put someone's leg in a cast: پای کسی را گچ گرفتن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as we saw: همانطور که دیدیم
٢ ماه پیش