نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dtf: down to fuck اینکه شخصی مایل است در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gaze at something: خیره شدن به چیزی به دلیل علاقه به آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throat lozenge: قرص مکیدنی برای رفع گلودرد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bide time: منتظر ماندن ( برای مدت طولانی ) در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moist: مرطوب به صورت خوشایند و مفید برعکس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a beauty: نمونه خوب و واضح از یک چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crush into: فشردن، چپاندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the end of an era: پایان یک دوره پابان یک عصر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catchup: اطلاعات تازه به دست آوردن ( از اتف ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wander about: سرگردان بودن سردرگم بودن پرسه زدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the point: بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faceplate: فیس پلیت به صفحه ی پریز توکار شبکه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's about it: همین ! دیگر حرفی ندارم ! درست است !
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under the microscope: با دقت دیدین و بررسی کردن ( عامیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vp: معاون رییس معاون رییس جمهور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
temporary basis: به صورت موقت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
please find enclosed: لطفا توجه کنید به چیز قرارداده شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
patronize: تحقیر کردن احمق فرض کردن خوار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shed crocodile tears: اشک تمساح ریختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best laid plan: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
best laid schemes: ضرب المثل: حتی دقیق ترین و بهترین ط ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw the line at something: محدوده تعیین کردن حد مشخص کردن دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
son and heir: پسر نوزاد بچه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
apply for asylum: درخواست پناهندگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give it your all: با جان و دل تلاش کردن تمام تلاش خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give it your all: با جان و دل تلاش کردن تمام تلاش خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on top form: در شرایط فیزیکی بسیار خوب در فرم ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
health's sake: جهت سلامتی فیزیکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couch turkey: روانپزشک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
head shrinker: روانپزشک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
head peeper: روانپزشک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
post school: بعد از دوران مدرسه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word in one's ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a word in your ear: حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rushed off one's feet: بسیار سرشلوغ بودن بسیار کار داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no time at all: وقت زیادی نداشتن مقدار زمان خیلی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep a high profile: توجه دیگران را جلب کردن جلب توجه ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head of: رئیس . . . . . . . . . . . رهبر . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
new broom: کسی که سرپرستی یا مدیریت جایی را به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
new broom sweeps clean: کسی را مسئولیت جایی را به عهده گرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where one's stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where someone stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where your stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where are stands: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know where you are: تکلیف خود را فهمیدن از شرایط و مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stay around: کسی یا جایی را ترک نکردن ( در جای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stay around: کسی یا جایی را ترک نکردن ( در جای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going places: به موفقیت دست یافتن موفق شدن احتم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
going places: به موفقیت دست یافتن موفق شدن احتم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
while the going is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
while the getting is good: در حالی که شرایط مساعد است. در حا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look at the big picture: در نظر گرفتن شرایط کلی یک موقیعت یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you must be joking: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're joking of course: حتما با من شوخی داری من را دست اند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chair a discussion: ریاست مناظره را بر عهده داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a say: داشتن حق رای یا اظهار نظر در مورد چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lady mayor: شهردار زن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from bottom of my heart: از صمیم قلب از ته قلب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set a budget: تصمیم گیری و تعیین بوجه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
about to do something: قصد انجام کاری را داشتن در حال انج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
remand in custody: تا روز محاکمه به بازداشتگاه فرستادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep one's pants on: صبور بودن صبر کردن صبر داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no spring chicken: شخصی که دیگر جوان نیست کسی که سن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be as young as you were: وقتی داری پیر میشی و دیگر مثل دوران ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to be getting any younger: وقتی داری پیر میشی و دیگر مثل دوران ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
years young: معمولا وقتی سن افراد پیر میگن اخر ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oasis of calm: جایی دنج و راحت یا زمان دوست داشتنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an oasis of calm: جایی دنج و راحت یا زمان دوست داشتنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like the tower of babel: به شدت پر سرو صدا و گیج کننده که ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are only as old as you feel: برای تاکید به این برای انجام بعضی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for toffee: کسی که در چیزی ناشی و بی تجربه است
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
healthcare service: خدمات بهداشت و درمان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the world's your oyster: دنیا به کام توست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the world's one's oyster: دنیا به کام کسی بودن هر کاری که دل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do one's share: برای کمک به کار دیگران در یک گروه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hand's turn: مقدار کمی کار معمولا به صورت منفی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to do a hand's turn: هیچ کاری انجام ندادن به وظیفه خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rather you than me: خوبه جای تو نیستم برای بیان این مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rather someone than me: برای بیان این موضوع استفاده می شود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait on someone hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait on one's hand and foot: توجه به تمام نیازها یا درخواست های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the apple of someone's eye: نور چشمی جگرگوشه سوگلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nice work if you can get it: کسی که کار بسیار آسان یا لذت بخشی د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
common or garden: خیلی معمولی و عادی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand about: بیکار ایستادن منتظر ایستادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the leopard doesn't change its spots: غیرممکن است که کسی شخصیت خود را تغی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leopard doesn't change its spots: غیرممکن است که کسی شخصیت خود را تغی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the say: اختیار، قدرت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not to get a word in edgewise: مجالی برای صحبت کردن پیدا نکردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brainstorming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming: بارش فکری جلسه ایده پردازی هم فکری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
council of war: جلسه شامل مقامات عالی رتبه برای تصم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
penn'orth: مقدارکم به ارزش یک پنی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in your penn'orth: به اشتراک گذاشتن نظر، ایده یا دیدگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your knickers in a twist: ناراحت یا عصبانی شدن ناراحت شدن از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
making tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle one's cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rattle your cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the warpath: در حالت بسیار عصبانی و پرخاشگری و خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rise to the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have too much on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have too much on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a lot on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have enough on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have enough on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consist with: جور بودن با، توافق داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
enlist in: شرکت کردن در
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trident: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trident missile: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rest on one's shoulders: به کسی وابسته بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
depend on someone: به کسی وابسته بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look to your laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look to one's laurels: به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with a straight face: چهره عادی و بی تفاوت چهره رسمی و ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caught napping: قرار دادن ناگهانی ( کسی ) در موقعیت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap bag: کیف دستی کوچک بدون دسته فردی که کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear of: خلاص شدن �راحت شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
minister to one's needs: کمک کردن به نیازهای کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minister to: ( نیازهای کسی را ) برآوردن کمک کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as maintained by: طبق�مطابق، بر اساس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as specified by: طبق� مطابق، بر اساس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as stated by: طبق� مطابق، بر اساس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emerge: بیرون آمدن ( از شرایط دشوار ) جان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lapse: ازکارافتادگی ( موقت ) خطا از بین ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's hand in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's fonger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your fonger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your hand in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
airbrush: به عنوان اصطلاح چیزی را بهتر از وا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
comfortingly: به شیوه ای دلگرم کننده یا تسلی بخش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodged in something: در چیزی اسکان داده شده است در جایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodge in: اعطا کردن ( اختیارات و غیره ) ، داد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lodge in: اعطا کردن ( اختیارات و غیره ) ، داد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pencil in: زمان مقرر کردن ( به صورت موقتی و با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shark infested: ( از یک بدنه آبی ) که حاوی تعداد زی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rat infested: ( مکان یا کشتی ) که موش زیاد دارد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best of a bunch: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the best of a bad bunch: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the best of a bad lot: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't win all em: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't win em all: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't win them all: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not see the wood for the trees: درک نکردن یا متوجه نشدن یک موقعیت ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back in the late: برمیگردد به اواخر . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
self conduct: مواظب رفتار خود بودن خوب رفتار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intrude upon: زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intrude in: زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who shall remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone who shall remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone who must remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who must remain nameless: برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't look at me: رو من حساب نکن تمایلی برای انجام ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wee small hours: همان ساعات اولیه بعد از نیمه شب. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
witching hour: نیمه شب Midnight
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the witching hour: نیمه شب Midnight
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a reality check: واقع بین بودن واقعیت چیزی را درک کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bee in one's bonnet: وسواس فکری، درگیری یا مشغولیت ذهنی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cocaine fuelled: مصرف کندده کوکائین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the land of nod: خوابیده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at some ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at an ungodly hour: زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the heats: در دوره مقدماتی مسابقه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull the strings: اعمال نفوذ کردن پارتی بازی کردن ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tuberculoma: توده غیر نئوپلاستیک، معمولا در ریه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go smash: ویران کردن به قطعات ریز تبدیل کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay scratch: تیکاف کشیدن ( اتومبیل ) سریع گاز د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask me another: من نمیدونم زمانی که فرد پاسخ سوال ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push your luck: کاری خطرناک انجام دادن که می تواند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push your luck: کاری خطرناک انجام دادن که می تواند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rumors are rife: شایعات بسیار زیاد است شایعات زیادی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ever worsening: روز به روز بدتر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toll charging: هزینه عوارض برای عوارض هزینه درخوا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mark the end of something: باعث پایان یافتن چیزی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mark the beginning of something: باعث شروع چیزی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't please all of the people all of the time: شما نمی توانید همه مردم را راضی نگه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw a spanner into the plans: چوب در چرخ کسی گذاشتن. ایجاد مشکل ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay lip service in something: حرف مفت بدون عمل موافقت با چیزی بد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look at for the number on: به فکر خود بودن اول خود را در نظر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well remember: به یادماندنی خوش خاطره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wedlock suits you: ازدواج بهت ساخته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
internet minister: کشیش اینترنتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wander about: سرگردان بودن سردرگم بودن پرسه زدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
medallion number: شماره شناسایی صادر شده توسط کمیسیون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taxi medallion: شماره مجوز تاکسی که از طرف تاکسی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus: مزیت
١ سال پیش