پیشنهاد‌های واژگان لری( بختیاری) (٢٣٣)

بازدید
١٩٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری : به آرامی و صاف و درست رفتار کردن یا سخن گفتن. در مَثل : آسناکی حرف بزن = بدون خشم و داد و فریاد و آرام حرف بزن. که شاید آساناک یا آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری میانکوه دزفول : نتِم = نیستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری آلِش و آلِشت به مَنای عوض و جابجا کردن می باشد. در برخی جاها این واژه را به شکل آلِش دِلِش به مَنای دادوستد به کار می برند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گفتار لری پلیفته می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در گفتار لری میانکوه دزفول : اِنگِله = گوشه ی هر چیزی که دارای زاویه تند باشد، دست و پاهای مشک آب ( بسیار پرکاربرد ) در مَثل اگر مشک آب چهار دست پا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری به کاهگل زدن به دیوار ( انداییدن ) می گویند و همانجور که دود را دی ( di ) می گویند اندود را اِندا ( اِندی ) می گویند. و کاهگل کردن پشت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید در گفتار لری اَنتیکه می گویند. اَنتیکه نامی قدیمی که بر روی دختران می گذاشته اند به مَنای جواهر یا باارزش. که شاید همان آنتیک و عتیقه باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش= آ تَش ( لری ) =اَ تش = عطش تشنه = تَش نه = تَش انه عطش= تشنه= آتشی انه= آتشی بودن= بی آب بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری : مُشگُل= بعید، دور از نظر و ذهن، دور از گمان در گفتار لری جمله هایی را به شکل زیر بکار می برند : مُشگُلم فلانی بیاید =من فکر نمی کنم ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در گفتار لری در جمله ی زیر بکار می رود: کسی می گوید فلان شهر خوب است دیگری می گوید آن شهر دیگر بهتر است در جواب می گوید هر چیزی به نیابت خودش. که نی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری به مَنای درهم آمیختن و به هم زدن به کار می رود. ( شیونیدن ) و هر چیزی که از حالت خود بیرون باشد ( شیوستن ) در مثل دیگ غذا را با کَمچه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

زُق ( لری ) = سرما زُق بریدن ( بردن ) به چیزی ( لری میانکوه ) = نگاه خیره و یکنواخت به چیزی، زل زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری : کوئک، کو اَک، کُوَک، کویَک ( آوایی بین این ها ) = پسر شاید در فارسی نوشتاری این واژه را کودک می نویسند. مانند واژه پدر که آوایی اینج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به مَنای زدن، زدنی پی در پی، زدنی پی در پی و با نظم ، ضربان زنش قلب=ضربان قلب زنش دندان= درد دندان در حالتی که زدنی به حالت پی در پی باشد. در گفتار ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

وُرت: در گفتار لری به مَنای عادت میباشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بانده یا بائنده در گفتار لری به مَنای پرنده می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری : کوئک، کو اَک، کُوَک، کویَک ( آوایی بین این ها ) = پسر شاید در فارسی نوشتاری این واژه را کودک می نویسند. مانند واژه پدر که آوایی اینج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری دزفول : پلیفته گفته می شود به معنای فتیله.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در زبان لری بختیاری : قُش=زشت، پلید، نحس، بدجنس، جن و دیو صفت قُشه، قُشِنی، قُشِنی= گروه دزدان و غارتگران بیقُش ( لری ) =جغد ( پرنده نحس ) در مَن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری میانکوه دزفول نسبتاً= به نیابت به نسبت = به نیابت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری میانکوه دزفول : پَ َلا ( اَ کشیده ) یا پَهلا = کفش در مثَل: پا پَ َلا ( پَهلا ) کرد و رفت = پا در کفش کرد و رفت= کفش ها را پوشید و رفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان لری بختیاری به ساختمان هایی که با سنگ و گِل ساخته می شوند گفته می شود. روستا های زیادی با نام �لیرگه� و �دره لیرگه� هست. لیر گه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری ( میانکوه ) : ستاره زِل = ستاره پر نوری که دم صبح در آسمان خاوری دیده می شود. چشم زِل = چشم باز یا درشت زِل آفتاب = تابش یکراست آفتاب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

با بچه ای که هنوز زبان باز نکرده اینگونه حرف میزنند: بَ بَ، بابا= پدر مَ مَ، ماما=مادر دَ دَ=خواهر گَ گَ =برادر پَ پَ=پدربزرگ نَ نَ=مادر بزرگ زمان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری : چِرک= عفونت، آلودگی جای زخم یا زیر پوست چِرق = کثیفی، آلودگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری بختیاری: هوز یا حوز =دار دسته، خاندان، دودمان، تیره طایفه دار دسته فلانی یا دودمان فلانی = هوز ( حوز ) فلانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری میانکوه: به چوبهای بلند ستون سیاه چادر ( بهون، دوار ) راجه می گویند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تُم، تَم، طَعم= مزه این در گفتار لری ( تُم و تَم ) به کار می رود و واژه ای باستانی و ایرانی می باشد. تَمارزو = طعم آرزو =آرزو = آرزوی یک خوراکی را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری میانکوه دزفول : هُلپ= هوای دَم، شرجی، هوای با رطوبت زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری : انگاز = ابزار آلات گاهی به شکل انگاز منگاز بکار می رود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری : مِشگاس = انگاشت در مثل: مِشگاسم فلانی است ( پرکاربرد ) = خیال کردم فلانی است. گاس ( پرکاربرد ) = شاید گاس فلانی بوده = شاید فلانی بو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری : مُشگُل= بعید، دور از نظر و ذهن، دور از گمان در گفتار لری جمله هایی را به شکل زیر بکار می برند : مُشگُلم فلانی بیاید =من فکر نمی کنم ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری : اَنگار کردن ( بسیار بسیار پرکاربرد ) = فرض کردن در مَثل : انگار کن الان اونجایی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در برخی گویش های لری : قُرا=همکاری چند نفر برای کاشت یا درو کردن زمین هایشان یا زمین های دیگران، که می گویند یک قُرا هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری : واژه ی چاق را چاغ می گویند و بسیار پرکاربرد می باشد و به شکل های زیر در گفتار می اید: چاغی مُچاغی= احوال پرسی، خوش و بش چله چاق= فرب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری به مَنای شکاف و تَرَک های بزرگ، کوچک و یا ریز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در گفتار لری آلِش و آلِشت به مَنای عوض و جابجا کردن می باشد. این واژه ای در همه ی شاخه های زبان های ایرانی هست خوب است که در فارسی رسمی هم بکار گرفت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گفتار لری ( شهیون ) کراکُری گفته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در گفتار لری میانکوه دزفول : بوت ( اُ کشیده ) ( bowt ) = بُعد، فاز، حالت در مثَل: کسی که اندیشه ژرف فرو می رود که از پیرامون غافل شود می گویند رفته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری ( میانکوه و دزفول ) پشت بوم ( بام ) = پشت بون بونه ( لری ) = زمینی هیچ گاه یا سالیان زیادی کشت نشده و زمین سفت شده جوری که هر علفی در آ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری از واژه تون بسیار استفاده می شود آدم های یک دوران = تون نسل جدید = تون جدید نَسِل = تخمه، زاد و ذریه، دودمان واژه ی رُژده هم بکار می رو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گفتار لری شکاف کوچک در هر چیزی را قاش می گویند دَر مثل جایی از بدن که بریده شده و شکاف خورده می گویند قاش شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برخی گویش های لری : اوشا = جای نگهداری گوسفند هُُشا، هوشا ( اُ_کشیده ) =جای گوسفند ( لری میانکوه دزفول ) هُُش، هوش ( اُ_ کشیده ) = خانه ( لری شهر د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری: کَشکول = کوله پشتی، کیسه یا هر چیزی که بر دوش بگذارند و توشه راه یا چیز های در آن باشد و بر دوش بگذارند. کول ( لری ) = دوش، شانه کشکو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری میانکوه دزفول : تِما = امید و انتظار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری ( میانکوه ) : لِف = مانند، شبیه، همسان، همانند لِفی = دوقلو، همزاد، مانند هم لِف هم هستند = مانند هم هستند لَپ ، یَپ= موج کوچک، موج آب، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری میانکوه و دزفول: به مَنای پیشانی است. تیک به تیک یک چیز = روبروی یک چیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گویش هایی از لری: مِیو ( meyv ) = درخت انگور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گفتار لری میانکوه دزفول : لَسم= فلج ( لمس در فارسی نوشتاری ) ولی معنای سایش را نمی دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در گفتار لری به پرنده، بانده یا بائنده هم می گویند.