تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be read لیستی از کتابایی که طرف میخواد به مرور بخونتشون

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگاه سریع انداختن به چیزی We're going to have a shufti to see if it's solid. I'll take a shufti while i'm at it. Can i have a shufti at your papers?

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لرزیدن /تکان دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای کسی استفاده میشه که احمق دیوونه یا غیرمنطقی بنظر بیاد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرا نبودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبارتی که در دادگاه به کار میره با این مفهوم که حکم از طرف دادگاه صادر شده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طور کلی برنامه درسی معنی دقیق تر: فرآیند شناسایی و سازماندهی مطالب آموزشی که در یک مبحث دنبال خواهد شد و فهرستی از اهداف یادگیری برای هر موضوع.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیکته صحیح کلمه: Contrary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر برای یه شخص این واژه استفاده بشه میتونه �معنی� محو شدن یا �مفهوم�همون اصطلاح اب شده رفته تو زمین رو، بده ?And Mr. Crouch evaporated, did he

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بریده روزنامه یا مجله میگن press cutting برای مثال میتونه یه عکس یا پاراگراف باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی میل به چشم پوشی و صرف نظر کردن not willing to give up easily. "He was very reluctant to forgo the chance of concerning peeves. "

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

man who knows of the world and how it works. Usually this kind of person is confident and wise.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تو اصطلاح عامیانه معنیه کسی که از لحاظ عاطفی سرد هست رو هم میده. مثلا دوستی که موقعی که نیاز به حمایت عاطفی دارین نادیدتون میگیره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیطنت امیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Burn something lightly and superficially To remove the hair usually by passing rapidly over a flame ( کز خوردن بخشی از مو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To search for something widely: Unlike Dobby, she had obviously not foraged for clothes.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( especially a vehicle ) to slide along a surface so that you have no control

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غارت شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گفتن چیزی که به نحوی سوزاننده ، کوبنده و یا همراه با تلخی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که برای جلب لطف و رضایت یه فردی بیش از حد بهش احترام بزاره طوری که ازار دهنده بشه یا دیگه صادقانه بنظر نرسه ( به نوعی پاچه خواری کردن یا تملق کس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مجبور کردن کسی به انجام کاری که دوست نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضربه ( به خصوص روی باسن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فریب دادن/نیرنگ/گول زدن این حرکت معمولا در مسابقات یا دعوا اتفاق میوفته وقتی بازیکن میخواد به حریفش کلک بزنه و از میدون به درش کنه Synonyms: Trick, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضربه محکم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

According to Apparition, this happens when a wizard mind isn't focused. It basically means that while one part of you may teleported، you may left y ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرکت کردن به اطراف بدون عجله یا نگرانی سلانه سلانه راه رفتن/پرسه زنی *معمولا با along و around میاد He could be seen pottering around the flower bed ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Windows boarded پنجره های تخته کوبی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلیپر ها کلاهبرداران کوچکی هستند که با دستکاری در ضرب سکه ها امرار معاش میکنند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Bothering

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

موجودی فولکلور ( که گفته می شود در آب زندگی می کند و بچه ها را با بازوهای بلندش می گیرد و غرق می کند. پ. ن:معنی فولکلور�فولکلوربه مجموعه فرهنگ مشتر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( تخیلی ) نوعی هیولای ابزی که از خون انسان تغذیه میکن، مقیم ژاپن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چوبه دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با انجام یک ژست با دست ، بازو یا سر ، توجه کسی را جلب یا دعوت کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدخواهانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فال با استفاده از اعداد، به ویژه با تعداد حروف در نام.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به یک عبارت خرافی گفته می شود، لمس کردن یا ضربه زدن به یک شی یا سطح چوبی، زمانی که فرد می خواهد چیز مثبتی ادامه یابد، مبادا بدشانسی برای او به ارمغان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاسخ دادن به یک اظهارنظر یا اتهام، معمولاً به شیوه ای تند، عصبانی یا زیرکانه. I don't want to make him miserable, i" want to put him on his guard! ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نمی توان از نظر کیفیت یا درجه فراتر از این رفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوناسکوپ یک ابزار نجومی بود که توسط Perpetua Fancourt اختراع شد. که مراحل ماه ( طوری که از زمین دیده میشوند ) را نشان می داد. این ابزار برای مقابله ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک نوع شیرینی خاص که شبیه پنکیکه ولی یکم زخیم تره و شیرین نیست یک تاریخچه کوتاه ازش: این کیک که معمولاً با خمیر آب یا شیر، آرد و مخمر تهیه می شود و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعصاب خورد کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

موقعیت منحصربه فرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

The only person who survived She was the [sole survivor] of the crash. Everyone else died

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

شاخص استاندارد الودگی هوا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوش حساب He always pays on the nail اون همیشه ادم خوش حسابیه

پیشنهاد
٠

باید تا دینار اخر حساب پس بدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در موقع استراحت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یه بوهایی میاد ( یه جای کار میلنگه، یه چیزی مشکوکه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

زاغ سیاه کسی را چوب زدن ، جاسوسی کسی را کردن She's spying on me داره زاغ سیاه من و چوب میزنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر قابل باور