پیشنهاد‌های زهرا نیرومند (١,٧٠٦)

بازدید
٢,١٣٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

naive: ساده naive painter: نقاش ساده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

golden section: بخش طلایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

golden mean: معنای طلایی، حد اعتدال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

bland: کسل کننده، یکنواخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

symmetry: تقارن relived symmetry: تقارن مخفف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

relived: مخفف relived symmetry: تقارن مخفف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

relived symmetry: تقارن مخفف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

principles of art: اصول هنر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

art: هنر principles of art: اصول هنر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

principles: اصول principles of art: اصول هنر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

vanishing point: نقطه تلاقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

spatial organization: فضاسازی، سیستم فضایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

scheme: طرح ، تصویر کلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

portrait: پرتره، چهره ، تصویر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

plane: پهنه، سطح picture plane: پهنه تصویر، سطح تصویر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

picture: تصویر picture plane: پهنه تصویر، سطح تصویر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

picture plane: پهنه تصویر، سطح تصویر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

parallelogram: متوازی الاضلاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

overlapping: هم پوشانی ، روی هم قرار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

isometric: فضایی isometric perspective: پرسپکتیو فضایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

perspective: فضایی isometric perspective: پرسپکتیو فضایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

perspective: پرسپکتیو isometric perspective: پرسپکتیو فضایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

isometric perspective: پرسپکتیو فضایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

illusionary depth: عمق خیالی illusion of depth: تصور عمق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

illusionary: خیال illusionary depth: عمق خیالی illusion of depth: تصور عمق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

depth: عمق illusionary depth: عمق خیالی illusion of depth: تصور عمق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

illusionary depth: عمق خیالی illusion of depth: تصور عمق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

foreshortening: عمق دادن، کوچک نشان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

contrived: تصنعی، ساختگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

carving:کنده کاری carve:کنده کاری کردن، تراشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

carving:کنده کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

carve: تراشیدن، کنده کاری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

perspective: جوی، فضایی atmospheric perspective: پرسپکتیو جوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

atmospheric perspective: پرسپکتیو جوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

atmospheric perspective: پرسپکتیو جوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

architecture: معماری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

actual depth: عمق واقعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

zone: ناحیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

you're welcome: خواهش میکنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

yard: حیاط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

wonderful: شگفت انگیز wonder: تعجب کردن، در فکر بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

wonder: تعجب کردن، در فکر بودن wonderful: شگفت انگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

wood: چوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

witness: شاهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

wise: عاقل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

wire: سیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

wing: بال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

windy: هوای بادی wind: باد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

wind: باد windy: هوای بادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

winner: برنده win: برنده شدن