پیشنهادهای Aydin Jz (٤٤)
تصویرات کوچک بیانگر ویدیو یا تصویری بزرگتر. مثل عکسی که قبل از شروع ویدیویی در یوتیوب مشاهده میکنید
قسمت برجسته کف دست شبیه به پاشنه ( نقاط برجسته بالای مچ دست )
( accomplished fact ) عبارتی فرانسوی برای وقتی که کاری انجام شده و دیگه نمیشه بعد از اون به شرایط قبلی برگشت. یعنی کاری که شده و جبران پذیر نیست i ...
محل زندگی, محل اقامت, سکونتگاه, منزل, خانه کوچک
جرم
سایبان جلوی در ورودی
رفیقی دوست داشتنی, صمیمی, شوخ طبع و خوشرو که هر کسی میخواد یکی از این جور اشخاصو بین رفیقاش داشته باشه. ( به معنی آدم احمق و پر حرف نیست:/ )
بیرون کردن کسی که به یه سیستم ارتشی یا نظامی خدمت میکنه, از خدمت برکنار کردن, عزل درجه های نظامی ( این لغت صرفا برای مشاغل و امور نظامی استفاده میشه ...
بسته, قطعه, تکه, دسته ای از اشیا که کنار هم بسته شده اند یا در کنار هم مجموعه ای را تشکیل میدهند we can see a block of seats in the stadium ما میتون ...
راه های رو گذر یا زیر گذر در مکان های پر ترافیک و بین شهرهای شلوغ که به منظور کنترل بیشتر ترافیک ساخته میشوند
The piece used to play chess and the board witch the game is played اینجا هدف آموزشه, بخاطر درست بودن یا نبودن ترجمه ها بحث کنید نه یکه تازی سر همدی ...
بی حساب و کتاب, بیش از حد معمول, افراطی
مرتب کردن, ترتیب دادن, نظم دادن
اعضای فامیل
نُقل, اسمارتیز, تکه های رنگی کوچک شکر برای تزئینات
ابراز علاقه, روابط عاطفی
اصطلاحات و جوک های زیر نافی
سطح پایین, بی کلاس
عقیم کردن, عقیم سازی
اقناع کردن, بسندگی, احساس رضایت از شرایط موجود
دقت کنید که این لغت دو تا تلفظ داره, یکی برای اسم و یکی برای فعل: ( kantest ) مشاجره, بحث و جدل, رقابت, ستیز ( kəntest ) بحث و جدل کردن, رقابت کردن ...
اجسامی با سرعت صوت ( 1220kmps )
سکس سه نفره
اطلاع رسانی کردن, خبر دادن
مجموعه حکومت هایی که به وسیله یک نفر اداره میشود مونوکراسی یا حکومت تک سالاری میگویند. حکومت های استبدادی و دیکتاتوری
بهانه و فریب برای انجام ندادن کاری
رو برگرداندن, پشت کردن به کسی never turn your back on me هرگز روتو ازم برنگردون! ( بهم پشت نکن )
ملکه
کپی برابر اصل
محسوب کردن, محسوب شدن, قلمداد کردن, رقم زدن, شامل شدن
باز کردن موهای گره خورده از هم I teased my sister hair out after she washed her hair من موهای خواهرم رو از هم باز کردم بعد اینکه موهاشو شست
صاحب مقام, پشت میز نشین, صاحب صندلی ریاست
با خشونت رفتار کردن
محدود کردن اعمال آزادانه فرد, مجبور کردن کسی به رفتار عادی مثل عام مردم, درون جعبه محدود قرار دادن!
از دل کسی در آوردن , you behaved so angrily with her go and make amends تو خیلی با عصبانیت باهاش رفتار کردی, برو از دلش در بیار!
آویزان شدن از لبه ی تیز پرتگاه! قرار گرفتن در موقعیتی مظطرب و ناامید کننده, به لبه ی پرتگاه رسیدن!
عمل دخول ( سکس )
اقدام کردن برای بهبود وضعیت کسی یا چیزی, بهتر کردن اوضاع. به دو شکل دیگر نیز می آید: Whip into shape Lick into shape
طفره رفتن از حقیقت.
نور چشم کسی بودن, عزیز بودن mike's old friend is the apple of his eye: دوست قدیمی مایک نور چشم اوست ( برایش خیلی عزیز است )
درخواست و خواهش مودبانه، کلاه به دست گرفتن ( بخصوص برای پول )
فکر نکردن به آینده و انجام کارهای آزادانه "طوری که انگار هیچ فردایی وجود نداره"
دست خدا با جماعت است, امنیت در گروه است
املای دیگر کلمه Favor