پیشنهادهای Hana (٥٤)
برو بابا
بزار زود تصمیم نگیریم
تحسین برانگیز
زنجیره تقدمی
محل تقاطع
کاملا متوجه شدن Fully understand
مخلوط
contrarily , in contrast
همزن دستی
وقتی با چند تا پسر یا دختر همزمان باشی
این دست اون دست کردن
چیزی را گرفتن یا برنده شدن
Instantly _ immediately
یعنی خیلی پر بودن که درحال ترکیدنه و کلا چیزی که خیلی پر باشه. میشه برای جایی یا برنامه ای یا هر چیزی که شلوغ باشه استفاده کرد To break open and ove ...
_to lose focus تمرکز از دست دادن _to act strange عجیب غریب رفتار کردن
To fire off employees
To have a competitive advantage
We use downward trend when something is decreasing or that a situation is getting worse
کسانی که حافظه ی قوی ای دارند و همه چیز رابه سرعت به ذهن میسپارند و هیچوقت از یادشان نمیرود و میتوان به نوعی به انها mega mind گفت
Flee
Vial of ink به شیشه ی جوهر برای تتو میگن
به ادامس هم میگن مثلا I pop the tablet out of its foil یعنی ادامس رو از پوستش دراوردم
امادگی جسمانی
لباس در اوردن
در دانشگاه chair به معنی پروفسور یا استاد هست
برای باز کردن در بعضی از چیزا ها مثل لوازم ارایشی مثل ریمل استفاده میشع
احمق و خنگ
درامریکای جنوبی به جای pants از این کلمه استفاده میکنند و هردو یک معنی میده
دیوونه شدن
به غیر از قابل خوردن یکی از معانی این کلمه خوراکی ها و غذاهایی که با ماریجوانا مخلوط شدن Edibles are food products infused with marijuana. Though smo ...
میتونه برای وقتی هم که کسی چیزی رو با داد میگه استفاده بشه
اویزان
شدت گرفتن صدا
اخر خط
جعبه سوزن و نخ
کمتر از حد انتظار
بند شلوار یا شرت
are things not to be mentioned or made public—things better left unsaid
این لغت همچنین برای زمانی استفاده میشه که بچه ها باید تا اون موقع خونه باشن مثلا یه خانواده ای به بچه هاشون میگن که هروقت رفتید بیرون باید تا ساعت ۹ ...
دیوونه خونه
قیافه ی ناراحت به خود گرفت، لب برچیدن
از خجالت سرخ شدن و قرمز شدن
بی عیب و نقص
فوبیای مدرسه هست مخصوصا برای بچه هایی که تازه میخوان برن مدرسه
به غول چراغ جادو میگن djinn و این کلمه از کلمه ی عربی گرفته شده که همچنین بهش jinn هم میگن
قلیون
warning that something is going to happen وقتی میگن it is a head's upبرای اینه که قراره که یه اتفاقی بیفته برای همین از قبلش بهتون هشدار میدن
از این لباسای سفیدی که رومیای باستان میپوشیدن
Confuse قاطی کردن ( I always muddled up the salt and the sugar من همیشه نمکو شکر رو قاطی میکنم ( یعنی نمیدونه کدوم نمکه کدوم شکره )
به گردنبند هایی میگن که به گلو چسبیده و اغلبا به رنگ مشکی هستند