پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
پاییدن
روگذر
حقه کثیف سیاست بازی
به کار گیری استقرار نیروها
زودگذر
چیزهای زودگذر
Obsolete منسوخ Out dated
بی حال کرخت
رسما اعلام کردن منتشر کردن
رسیدن بیا داخل ( به صورت ندا ) رایج شدن
کمک رسانی امداد
شگون نشانه
قریب الوقوع بودن
آدم وراج
۱ ) خیریه ۲ ) سخاوتمند
موسسه خیریه
بخشنده و مهربان بودن
فرد موثر و مفید در یک موقعیت
خم و چم چیزی رو یادگرفتن
بهترین استفاده رو از موقعیت بدست اومده ببری
کاری رو درست انجام بدی
بی شک
سگ دو زدن
یه کم به کسی امان دادن . راحتش گذاشتن انقد سخت نگرفتن
شدیداً مریض بودن
کارفرمای سخت گیر که کار زیادی از کارمند ها و کارگرهاش میکشه
از هر جهت
بهبود بخشیدن
محرومیت اجتماعی
دکه خوراکی فروشی اغذیه فروشی
موقعیتی رو بدتر کردن ایجاد مشکل کردن
به مسیر نرمال و عادی و درست برگشتن
دوباره سر پا شدن
برگشتن به مسیر نرمال
با یه حساب سرانگشتی
هنوز
منفعت هر دو حالت را داشتن
موی دماغ بودن روی اعصاب بودن
چیزی را عملی کردن
سرحال و سرزنده بودن چابک و فرز بودن
خیلی زود به زودی
با دست انداز برخورد کردن
عازم جایی بودن
انجام دادن کاری که بار منفی در نظر بقیه داره . به جای بخصوصی رسیدن هم معنی میده
کل روز
از ابتدا
تحت کنترل داشتن در دسترس داشتن
Glare چشم غره I got the eye from my manager
جایگزین
مرهم